automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۵٬۹۵۳
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (←عبادت) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
== عبادت == | == عبادت == | ||
امام | شیخ صدوق از رجاء ابن ابی ضحاک که از طرف مأمون برای بردن امام رضا (ع) از مدینه به مرو مأموریت داشت روایت کرده است که گفت: من از مدینه تا مرو همراه امام بودم. به خدا سوگند کسی را در پرهیزکاری و کثرت ذکر خدا و شدت خوف از حق تعالی مانند او ندیدم و جریان عبادت آن جناب در شبانه روز چنان بود که چون صبح میشد، نماز صبح را ادا میکرد و بعد از سلام نماز در مصلای خود مینشست تسبیح و تحمید و تکبیر و تهلیل میگفت و صلوات بر حضرت رسول و اولاد او میفرستاد تا آفتاب طلوع میکرد، پس از آن سجده میرفت و سجده را چندان طول میداد تا روز بلند میشده سپس سر از سجده برمیداشت و با مردم حدیث میکرد و تا نزدیکی زوال آفتاب آنان را موعظه میفرمود. پس از آن، تجدید وضو کرده و به مصلای خود برمیگشت و چون زوال میشد، برمیخاست و شش رکعت نافله ظهر به جا میآورد و چون فارغ میشد اذان نماز میگفت. سپس اقامه نماز میگفت و تسبیح و تحمید و تکبیر بسیار میگفت.<ref>موسوی، سید مرتضی، پیامبر و اهل بیت(ع)، قم، انتشارات میثم تمار، ۱۳۸۷، ص۷۹.</ref> | ||
ابوذکوان عشق زائد الوصف امام رضا(ع) به قرآن کریم را این چنین توصیف کرده است: حضرت هر سه روز یک بار قرآن را ختم میکرد و آنگاه میفرمود: اگر میخواستم زودتر از سه روز آن را به پایان برسانم، میتوانستم اما نخواستم چنین کنم. زیرا در موقع تلاوت به هر آیه که میرسیدم در آن فکر و اندیشه میکردم که درباره چه چیزی و در چه زمانی نازل شده است. بدین جهت در هر سه روز یک بار قرآن را به پایان میرسانم.<ref>محمد جواد مروجی طبسی، سیره قرآنی امام رضا(ع)، فرهنگ کوثر، پاییز 1385، شماره ۶۷، ص۶۳.</ref> | |||
از منظر حضرت رضا(ع) هیچ عملی برتر و با ارزشتر از نماز نیست و آن را در اول وقت اقامه میکرد به همین جهت آن حضرت(ع) به «ابراهیم بن موسی» فرمود: «لاتؤخّرنّ الصّلوة عن اوّل وقتها الی آخر وقتها من غیر علّةٍ… ؛ نماز را همیشه در اول وقت شروع کن و آن را بدون علت از اول وقت به تأخیر مینداز…»<ref>اسماعیل نساجی زواره، امام رضا(ع) نماد فضیلتها، نشریه پاسدار اسلام 1385 شماره ۳۰۰.</ref> | |||
== اخلاق == | == اخلاق == | ||
ابراهیم بن عباس میگوید: هرگز ندیدم که حضرت در گفتارش به کسی جفا کند یا حرف کسی را قطع نماید. در حد توان حاجت نیازمند را برمیآورد، | ابراهیم بن عباس میگوید: هرگز ندیدم که حضرت در گفتارش به کسی جفا کند یا حرف کسی را قطع نماید. در حد توان حاجت نیازمند را برمیآورد، خنده بلند و صدادار نمیکرد بلکه لبخند میزد، کار نیک و صدقه پنهانی بخصوص در شبهای تاریک زیاد انجام میداد.<ref>جواد محدثی، خلق و خوی رضوی، فرهنگ کوثر، پاییز 1385، شماره ۶۷،</ref> | ||
امام کاظم(ع) با تجلیل و ستایش از فرزندش امام رضا(ع) او را بر دیگر فرزندان گرامی و جلیل القدر خود مقدم داشته، آنان را به خدمت او و مراجعه در امور دینی به حضرتش فراخوانده، میفرماید: این علی بن موسی، برادر شما عالم آل محمد(ص) است. احکام دین خود را از او بخواهید و هرچه به شما گفت با جان و دل بپذیرید و حفظ کنید، زیرا از پدرم جعفر بن محمد (ع) شنیدم که به من میگفت: به یقین عالم آل محمد(ص)از صلب توست و ای کاش او را میدیدم. او همنام امیر المؤمنین است.<ref>حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، مترجم عباس جلالی، قم، مجمع جهانی اهل بیت (علیهم السلام)، بیتا.</ref> | |||
امام رضا(ع) با همه خوش رفتار بود و همه را دوست میداشت به خصوص اطرافیانش را هر چند آنها غلام و خدمتگذار باشند و یاسر یکی از خادمان آن حضرت میگوید: «امام تمام خدمتکاران خود را جمع میکرد و با آنان مانند یک دوست مهربان سخن میگفت و انس میگرفت و چون سفره غذا را میآوردند همه آنان را از کوچک و بزرگ با خود بر سر سفره میآورد».<ref>قطب الدین راوندی، سعید؛ الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسهامام مهدی(عج)، ۱۴۰۹ هـ ق، ج ۲۴، ص ۲۶۵، باب ۱۳.</ref> امام رضا(ع) شیعهها را خیلی دوست میداشت برای همین به عبدالعظیم حسنی گفت: «به دوستانم سلام مرا برسان و بگو مراقب باشید شیطان گولتان نزند، راست بگویید، امانتدار باشید، با هم دیگر رفت و آمد کنید، دوست هم باشید، اگر این کارها را بکنید من هم به شما نزدیک میشوم و با شما مهربان میشوم».<ref>نوری، حسین؛ مستدرک الوسائل، قم، آل البیت، ۱۴۰۸ هـ ق، ج۹، ص۱۰۲، ب ۱۲۶، ح ۱۰۳۴۹.</ref> | امام رضا(ع) با همه خوش رفتار بود و همه را دوست میداشت به خصوص اطرافیانش را هر چند آنها غلام و خدمتگذار باشند و یاسر یکی از خادمان آن حضرت میگوید: «امام تمام خدمتکاران خود را جمع میکرد و با آنان مانند یک دوست مهربان سخن میگفت و انس میگرفت و چون سفره غذا را میآوردند همه آنان را از کوچک و بزرگ با خود بر سر سفره میآورد».<ref>قطب الدین راوندی، سعید؛ الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسهامام مهدی(عج)، ۱۴۰۹ هـ ق، ج ۲۴، ص ۲۶۵، باب ۱۳.</ref> امام رضا(ع) شیعهها را خیلی دوست میداشت برای همین به عبدالعظیم حسنی گفت: «به دوستانم سلام مرا برسان و بگو مراقب باشید شیطان گولتان نزند، راست بگویید، امانتدار باشید، با هم دیگر رفت و آمد کنید، دوست هم باشید، اگر این کارها را بکنید من هم به شما نزدیک میشوم و با شما مهربان میشوم».<ref>نوری، حسین؛ مستدرک الوسائل، قم، آل البیت، ۱۴۰۸ هـ ق، ج۹، ص۱۰۲، ب ۱۲۶، ح ۱۰۳۴۹.</ref> | ||
ابراهیم بن عباس که عمری در محضر امام هشتم(ع) بوده است؛ درباره روش اخلاقی امام(ع) میگوید: هیج گاه ندیدم آن حضرت، با سخن خود، کسی را مورد اهانت و آزار قرار دهد یا آن که کلام کسی را قبل از آن که سخن او پایان یابد، قطع کند. نیاز نیازمندان را برآورده میساخت، هرگز در حضور دیگران به چیزی تکیه نمیداد، پای خود را نزد کسی دراز نمیکرد، با خدمتکاران به نرمی سخن میگفت، در جمع، باصدای بلند نمی خندید و در حضور دیگران آب دهان بیرون نمیانداخت.<ref>عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج۲، ص۱۷۸.</ref> | |||
روایت است زمانی که او خلوت میکرد و سفره غذا پهن میشد تمامی خدمتکاران را بر سر سفره مینشاند و با آن غذا میخورد. و گفته شده امام وقتی در برابر مردم ظاهر میشد لباس تمیز و شیک داشت.<ref>جعفریان، رسول، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، تهران، نشر علم، ۱۳۹۰، ص۵۷۶.</ref> | روایت است زمانی که او خلوت میکرد و سفره غذا پهن میشد تمامی خدمتکاران را بر سر سفره مینشاند و با آن غذا میخورد. و گفته شده امام وقتی در برابر مردم ظاهر میشد لباس تمیز و شیک داشت.<ref>جعفریان، رسول، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، تهران، نشر علم، ۱۳۹۰، ص۵۷۶.</ref> | ||
خط ۳۸: | خط ۳۶: | ||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == | ||
* عیون اخبار الرضا؛ شیخ صدوق، ترجمه: محمد تقی اصفهانی. | |||
{{پایان مطالعه بیشتر}} | {{پایان مطالعه بیشتر}} | ||