ضمیر مذکر برای خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

تکمیل اولیه مقاله
جزبدون خلاصۀ ویرایش
(تکمیل اولیه مقاله)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش|Fabbasi}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۵: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
قرآن عربی است:{{قرآن|إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ|ترجمه=ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم، باشد که بیندیشید|سوره=زخرف|آیه=۳}}  لفظی که نه مؤنث حقیقی است{{یادداشت|مونث حقیقی یعنی جنسیتش ماده باشد در مقابل جنس نر. «بابتی، عزیزه فوال، المعجم المفصل فی النحو العربی، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، بی‌تا، ج۲، ص۹۲۳.»}} و نه مؤنث مجازی{{یادداشت|مونث مجازی به لفظی گفته می‌شود که نه علامت تأنیث دارد و نه لفظ آن در ظاهر مذکر است. «بابتی، عزیزه فوال، المعجم المفصل فی النحو العربی، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، بی‌تا، ج۲، ص۹۲۳.»}} و نه در خود لفظ علامت مؤنث وجود دارد، در دستور زبان عرب آن لفظ مذکر آورده می‌شود.<ref>مدنى، عليخان بن احمد، الحدائق الندية في شرح الفوائد الصمدية، قم، ذوي القربى، چاپ اول، بی‌تا، ص۹۰.</ref> در مقابل، عرب الفاظی را مؤنث می‌آورد که مونث حقیقی نیست و در قرآن نیز این قاعده به کار رفته است:
کلمه‌ای که نه مؤنث حقیقی است{{یادداشت|مونث حقیقی یعنی جنسیتش ماده باشد در مقابل جنس نر. «بابتی، عزیزه فوال، المعجم المفصل فی النحو العربی، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، بی‌تا، ج۲، ص۹۲۳.»}} و نه مؤنث مجازی{{یادداشت|مونث مجازی به لفظی گفته می‌شود که نه علامت تأنیث دارد و نه لفظ آن در ظاهر مذکر است. «بابتی، عزیزه فوال، المعجم المفصل فی النحو العربی، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، بی‌تا، ج۲، ص۹۲۳.»}} و نه در خود لفظ علامت مؤنث وجود دارد، در دستور زبان عرب مذکر آورده می‌شود.<ref>مدنی، علیخان بن احمد، الحدائق الندیة فی شرح الفوائد الصمدیة، قم، ذوی‌القربی، چاپ اول، بی‌تا، ص۹۰.</ref> در مقابل، عرب الفاظی را مؤنث می‌آورد که مؤنث حقیقی نیست و در قرآن نیز این قاعده به کار رفته است:
{{قرآن|وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها|ترجمه=سوگند به خورشید و تابندگی‌اش.|سوره=شمس|آیه=۱}} قرآن طبق دستور زبان عرب ضمیر را مؤنث آورد نه اینکه خورشید در حقیقت مؤنث هست.<ref>بابتی، عزیزه فوال، المعجم المفصل فی النحو العربی، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، بی‌تا، ج۲، ص۹۲۳. درویش، محی الدین، اعراب القرآن الکریم و بیانه، الارشاد، حمص سوریه، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۴۹۴.</ref>
{{قرآن|وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها|ترجمه=سوگند به خورشید و تابندگی‌اش.|سوره=شمس|آیه=۱}} قرآن طبق دستور زبان عرب ضمیر را مؤنث آورد نه اینکه خورشید در حقیقت مؤنث هست.<ref>بابتی، عزیزه فوال، المعجم المفصل فی النحو العربی، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، بی‌تا، ج۲، ص۹۲۳. درویش، محی الدین، اعراب القرآن الکریم و بیانه، الارشاد، حمص سوریه، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۴۹۴.</ref>


استفاده کردن قرآن از دستور زبان عربی به این معنی نیست که خدا بین زن و مرد فرق گذاشته و عدالت را مراعات نکرده است. ضمیرهایی که در قرآن به خدا برمی‌گردد مطابق دستور زبان عربی مذکر آمده است نه اینکه قرآن خدا را مذکر بداند.
خدا جسم نیست تا مذکر یا مؤنث باشد و عرب در چنین مواردی از ضمیر مذکر استفاده می‌کند تا برساند این مورد مذکر و مؤنث ندارد. ضمیرهایی که در قرآن به خدا برمی‌گردد مطابق دستور زبان عربی مذکر آمده است نه اینکه قرآن خدا را مذکر بداند. با این نگرش استفاده کردن قرآن از دستور زبان عربی هم به این معنی نخواهد شد که خدا بین زن و مرد فرق گذاشته و خود را با لفظ یا ضمیر مذکر آورده است تا برتری جنس مذکر را بر مونث ثابت کند.


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
خط ۱۷: خط ۱۶:
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
| شاخه فرعی۱ = نص قرآن
| شاخه فرعی۱ = نص قرآن
| شاخه فرعی۲ =  
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
۲٬۱۸۵

ویرایش