automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
عدم اکراه در دین در آیه ۲۶۵ [[سوره بقره]] بهصراحت آمده است: {{قرآن|لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ|ترجمه=در دین هیچ اجباری نیست.|سوره=بقره|آیه=۲۵۶}} این آیه، چه در مقام خبر از واقعیت خارجی و چه در مقام انشاء نهی از اکراه، شامل امور اعتقادی دین میشود.<ref>منتظری، حسینعلی، رسالهٔ حقوق، ص۵۲.</ref> بر اساس این آیه آزادی اعتقاد نخستین حق آدمی است و کسی نمیتواند دیگری را با زور و اجبار به پذیرش دین وا دارد. «لااکراه» به صورت نفی مطلق آمده تا شدت تأکید را برساند.<ref>کوشا، محمدعلی، از دولت قرآن، قم، صحیفه خرد، ۱۳۸۹، ص۴۷.</ref> | عدم اکراه در دین در آیه ۲۶۵ [[سوره بقره]] بهصراحت آمده است: {{قرآن|لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ|ترجمه=در دین هیچ اجباری نیست.|سوره=بقره|آیه=۲۵۶}} این آیه، چه در مقام خبر از واقعیت خارجی و چه در مقام انشاء نهی از اکراه، شامل امور اعتقادی دین میشود.<ref>منتظری، حسینعلی، رسالهٔ حقوق، ص۵۲.</ref> بر اساس این آیه آزادی اعتقاد نخستین حق آدمی است و کسی نمیتواند دیگری را با زور و اجبار به پذیرش دین وا دارد. «لااکراه» به صورت نفی مطلق آمده تا شدت تأکید را برساند.<ref>کوشا، محمدعلی، از دولت قرآن، قم، صحیفه خرد، ۱۳۸۹، ص۴۷.</ref> | ||
آیات زیادی به این مضمون وجود دارد که گویای عدم الزام، اجبار و اکراه در پذیرش دین است. قرآن هدف از خلقت مخلوقات را این دانسته است که کدامشان نیکوکارتر است. طبق این موضوع اجبار در دین خلاف نص صریح قرآن است.<ref>سوره ملک آیه ۲ ملک. سوره کهف آیه ۷.</ref> عالمان دینی تحمیل هر عقیدهای به دیگری را نه ممکن میدانند و نه صحیح. در باب تساهل رفتاری بزرگان دینی نقل شده است که [[امام صادق(ع)]] حتی با منکران خداوند و بیدینان در مسجدالحرام بحث آزاد داشت و آنان بدون ترس، افکار و اندیشههای الحادی خود را مطرح میکردند.<ref>حسینعلی، | آیات زیادی به این مضمون وجود دارد که گویای عدم الزام، اجبار و اکراه در پذیرش دین است. قرآن هدف از خلقت مخلوقات را این دانسته است که کدامشان نیکوکارتر است. طبق این موضوع اجبار در دین خلاف نص صریح قرآن است.<ref>سوره ملک آیه ۲ ملک. سوره کهف آیه ۷.</ref> عالمان دینی تحمیل هر عقیدهای به دیگری را نه ممکن میدانند و نه صحیح. در باب تساهل رفتاری بزرگان دینی نقل شده است که [[امام صادق(ع)]] حتی با منکران خداوند و بیدینان در مسجدالحرام بحث آزاد داشت و آنان بدون ترس، افکار و اندیشههای الحادی خود را مطرح میکردند.<ref>منتظری، حسینعلی، رساله حقوق، بیجا، سرایی، ۱۳۸۵، ص۵۱.</ref> | ||
ایمان به خدا و مبانی اسلام هیچگونه جنبهٔ تحمیلی نمیتواند داشته باشد، بلکه از طریق منطق، استدلال و نفوذ در فکر و روح افراد باید پیشروی کند؛ زیرا ایمان اجباری ارزشی ندارد. مهم این است که مردم حقایق را درک کنند و با اراده و اختیار خویش آن را بپذیرند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۳۹۲.</ref>دین فقط راه را نشان میدهد، اما الزام به رفتن نمیکند و قدرت انتخاب و اختیار ویژهٔ انسان را از او نمیگیرد.<ref>مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فقه اهل بیت علیهم السلام - فارسی، ج۷، ص۱۵۰.</ref> به همین دلیل است که در چندین آیهٔ قرآن خطاب به پیامبر(ص) آمده است که به خاطر کفر و جهالت کافران ناراحت نباشد.<ref>سوره لقمان آیه ۲۳، سوره نمل آیه ۷۰، سوره آل عمران آیه ۱۷۶، سوره انعام آیه ۳۳، سوره مائده آیه ۴۱.</ref> | ایمان به خدا و مبانی اسلام هیچگونه جنبهٔ تحمیلی نمیتواند داشته باشد، بلکه از طریق منطق، استدلال و نفوذ در فکر و روح افراد باید پیشروی کند؛ زیرا ایمان اجباری ارزشی ندارد. مهم این است که مردم حقایق را درک کنند و با اراده و اختیار خویش آن را بپذیرند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۳۹۲.</ref>دین فقط راه را نشان میدهد، اما الزام به رفتن نمیکند و قدرت انتخاب و اختیار ویژهٔ انسان را از او نمیگیرد.<ref>مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فقه اهل بیت علیهم السلام - فارسی، ج۷، ص۱۵۰.</ref> به همین دلیل است که در چندین آیهٔ قرآن خطاب به پیامبر(ص) آمده است که به خاطر کفر و جهالت کافران ناراحت نباشد.<ref>سوره لقمان آیه ۲۳، سوره نمل آیه ۷۰، سوره آل عمران آیه ۱۷۶، سوره انعام آیه ۳۳، سوره مائده آیه ۴۱.</ref> | ||
نخستین چیزی که اسلام مردم را در آن آزاد قرار داده است، اندیشه و انتخاب دین است. اسلام هرگز مردم را به داشتن دین معین مجبور نمیکند، هرچند در کشور اسلامی و تحت حمایت آن باشد. پیروزیهای پیاپی پیامبر(ص) هرگز او را وانداشت که مردم را به پذیرش اسلام مجبور کند بلکه اسلام را به آنها پیشنهاد میکرد. روشنترین گواه این سخن، [[فتح مکه]] است که پس از آن، پیامبر(ص) کسی از آنان را به اسلام مجبور نکرد.<ref>حسینی شیرازی، سید صادق، اسلام و سیاست، ترجمه حمیدرضا شیخی، قم، سلسله، ۱۳۸۶، ص۲۰۳ و ۲۰۴.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |