trustworthy
۲٬۵۶۵
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
[[قرآن]] فقرای عفیف را بهترین مصداق برای صدقات میداند و باید [[انفاق در قرآن|انفاق]] مؤمنان به این افراد در اولویت باشد.<ref>طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فی تفسیر القرآن، ترجمه: حسین نوری همدانی، تهران، فراهانى، چاپ اول، ج۳، ص۱۷۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۵۶.</ref> | [[قرآن]] فقرای عفیف را بهترین مصداق برای صدقات میداند و باید [[انفاق در قرآن|انفاق]] مؤمنان به این افراد در اولویت باشد.<ref>طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فی تفسیر القرآن، ترجمه: حسین نوری همدانی، تهران، فراهانى، چاپ اول، ج۳، ص۱۷۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۵۶.</ref> | ||
جمعی از مفسران شأن نزول آن را [[اصحاب صفه]] | جمعی از مفسران شأن نزول آن را [[اصحاب صفه]] دانستهاند. آنها گروهی از مسلمانان مکه و اطراف مدینه بودند که نه خانهای در مدینه داشتند و نه خویشاوندانی که به منزل آنها بروند، ولی در عین حال، در نهایت عفتورزی در محلی که به صورت سکوی بزرگی در کنار [[مسجد النبی(ص)]]، زندگی میکردند. آنها مجاهدانی بودند که به فرمان [[رسولالله(ص)]] به میدان جنگ حرکت میکردند و در عین گرسنگی و نیازمندی شدید، به عزت نفس و خویشتن داری، عفت خویش را حفظ میکردند.<ref>صادقى تهرانى، محمد، الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن و السنه، قم، فرهنگ اسلامى، چاپ دوم، ۱۴۰۶ ه.ق،ج۴، ص۳۰۱. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، انتشارات مدرسه الامام علی بن ابیطالب(ع)، ج ۲، ص۳۰۷.</ref> | ||
== عفاف در امور مالی (امانت داری) == | == عفاف در امور مالی (امانت داری) == | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
[[حضرت یوسف(ع)]] در سختترین شرایط که تمام اسباب گناه در آن آماده بود، خود را حفظ کرد. به خداوند خویش پناهنده شد و از امتحان بزرگ الهی، آبرومندانه بیرون آمد: {{قرآن||ترجمه=و آن زن که یوسف در خانه او بود، از او تمنّای کامجویی کرد؛ درها را بست و گفت: بیا (بسوی آنچه برای تو مهیاست!) گفت: پناه میبرم به خدا! او [عزیز مصر] صاحب نعمت من است؛ مقام مرا گرامی داشته است؛ مسلّماً ظالمان رستگار نمیشوند!|سوره=یوسف|آیه=۲۳}} | [[حضرت یوسف(ع)]] در سختترین شرایط که تمام اسباب گناه در آن آماده بود، خود را حفظ کرد. به خداوند خویش پناهنده شد و از امتحان بزرگ الهی، آبرومندانه بیرون آمد: {{قرآن||ترجمه=و آن زن که یوسف در خانه او بود، از او تمنّای کامجویی کرد؛ درها را بست و گفت: بیا (بسوی آنچه برای تو مهیاست!) گفت: پناه میبرم به خدا! او [عزیز مصر] صاحب نعمت من است؛ مقام مرا گرامی داشته است؛ مسلّماً ظالمان رستگار نمیشوند!|سوره=یوسف|آیه=۲۳}} | ||
قرآن در آیات ۳۲ تا ۳۴ سوره یوسف | قرآن در آیات ۳۲ تا ۳۴ سوره یوسف ادامه شرح زندگی حضرت یوسف(ع) و بیان مقام والای عفت و پارسایی او، ضمن اشاره به آزمون دیگری که یا خود را تسلیم کند یا راهی زندان شود، بدون لحظهای تردید، راه خود را انتخاب کرد به درگاه خداوند متعال رو آورد: {{قرآن||ترجمه=پروردگارا! زندان با آن همه مشکلات و رنجهایش. نزد من، محبوبتر از این کار زشتی است که زنان از من تقاضا دارند و من برای اطاعت فرمان تو و حفظ پاکی و تقوا و پارسایی و عفت خویش حاضرم روانة زندان وحشتناک گردم، امّا آلوده خواست شوم آنها نشوم.}} | ||
در ادامه همین آیات آمده است که خداوند، این زندان را نردبان ترقی حضرت یوسف(ع) قرار داد. سرانجام به خواست خداوند، بر تخت قدرت عزیز مصر تکیه زد و با حفظ آبرو وتقوا، به همه چیز رسید، در حالی که همه آلودگان رسوا شده و کنار رفتند. این پاداشی بود که خداوند دردنیا به این سلاله نیکان و پاکان عنایت کرد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، کتاب اخلاق در قرآن، انتشارات مدرسه الامام علی بن ابیطالب(ع)، ج۲، مبحث عفت.</ref> | در ادامه همین آیات آمده است که خداوند، این زندان را نردبان ترقی حضرت یوسف(ع) قرار داد. سرانجام به خواست خداوند، بر تخت قدرت عزیز مصر تکیه زد و با حفظ آبرو وتقوا، به همه چیز رسید، در حالی که همه آلودگان رسوا شده و کنار رفتند. این پاداشی بود که خداوند دردنیا به این سلاله نیکان و پاکان عنایت کرد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، کتاب اخلاق در قرآن، انتشارات مدرسه الامام علی بن ابیطالب(ع)، ج۲، مبحث عفت.</ref> | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
خداوند وعده داده است کسانی را که توان [[اهمیت ازدواج از دیدگاه اسلام|ازدواج]] ندارند و عفت ورزند، غنی کند: {{قرآن|وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّی یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ|ترجمه=و کسانی که امکانی برای ازدواج نمییابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بینیاز گرداند!|سوره=نور|آیه=۳۳}} | خداوند وعده داده است کسانی را که توان [[اهمیت ازدواج از دیدگاه اسلام|ازدواج]] ندارند و عفت ورزند، غنی کند: {{قرآن|وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّی یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ|ترجمه=و کسانی که امکانی برای ازدواج نمییابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بینیاز گرداند!|سوره=نور|آیه=۳۳}} | ||
کسانی که قدرت بر ازدواج ندارند از زنا | کسانی که قدرت بر ازدواج ندارند از زنا دوری کنند و عفت نفس پیشه کنند تا خداوند ایشان را از فضل خود بینیاز کند و زمینه ازدواجشان را فراهم سازد.<ref>طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۱۵۷.</ref> | ||
== عفاف در سخن گفتن == | == عفاف در سخن گفتن == |