automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
شهید مطهری چه دیدگاهی نسبت به تحجر داشته است؟ | |||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== ویژگی متحجرین == | |||
.. | |||
== خوارج == | |||
... | |||
== جمود و قشریگری == | |||
... | |||
شهید مطهری معتقد است متحجرین، کهنهگراها و مرتجعینی هستند که تلاش میکنند تا قطعه تاریخی صدر اسلام را با تمام ویژگیها و مختصات پدیداریاش، نظیر شرایط جغرافیایی، اجتماعی و روانی در زمان حال و آینده باز تولید کنند. آنها از هر چه نو است متنفرند و جز با کهنه خو نمیگیرند، از نظر آنها دین مأمور حفظ آثار باستانی است و نزول قرآن برای آن است که جریان زمان را متوقف کند و اوضاع جهان را به همان حالی که هست میخکوب نماید. آنها معتقدند که هر وضعی که در قدیم بوده است، جزء مسائل و شعایر دینی است و باید حفظ و نگهداری شوند. آنها از اسلام جز آموزههای بسته، رسوب شده و انعطافناپذیر ندارند و همواره راکد و تحول ناپذیرند...<ref>مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۶۹، ص۱۱۸.</ref> | شهید مطهری معتقد است متحجرین، کهنهگراها و مرتجعینی هستند که تلاش میکنند تا قطعه تاریخی صدر اسلام را با تمام ویژگیها و مختصات پدیداریاش، نظیر شرایط جغرافیایی، اجتماعی و روانی در زمان حال و آینده باز تولید کنند. آنها از هر چه نو است متنفرند و جز با کهنه خو نمیگیرند، از نظر آنها دین مأمور حفظ آثار باستانی است و نزول قرآن برای آن است که جریان زمان را متوقف کند و اوضاع جهان را به همان حالی که هست میخکوب نماید. آنها معتقدند که هر وضعی که در قدیم بوده است، جزء مسائل و شعایر دینی است و باید حفظ و نگهداری شوند. آنها از اسلام جز آموزههای بسته، رسوب شده و انعطافناپذیر ندارند و همواره راکد و تحول ناپذیرند...<ref>مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۶۹، ص۱۱۸.</ref> | ||
خط ۴۶: | خط ۵۵: | ||
جامد، هسته و پوسته را از هم تمیز نمیدهد، وسیله و هدف را تمیز نمیدهد، درجه اهمیت را درک نمیکند، شخصیتها و افکار آنها را به دین میبندد.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشتهای استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۰، ص۱۴۵.</ref> | جامد، هسته و پوسته را از هم تمیز نمیدهد، وسیله و هدف را تمیز نمیدهد، درجه اهمیت را درک نمیکند، شخصیتها و افکار آنها را به دین میبندد.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشتهای استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۰، ص۱۴۵.</ref> | ||
اولین جریان جمودی که در دنیای اسلام پیش آمد همین جمودی است که خوارج به خرج دادند . اگر بخواهید بفهمید جمود با دنیای اسلام چه کرده است ، همین موضوع را در نظر بگیرید که علی بن ابی طالب را چی کشت ؟ یک وقت میگوئیم علی را کی کشت و یک وقت میگوئیم چی کشت ؟ اگر بگوئیم علی را کی کشت ؟ البته عبدالرحمن بن ملجم ، واگر بگوئیم علی را چی کشت ، باید بگوئیم جمود و خشک مغزی و خشکه مقدسی . همینهائی که آمده بودند علی را بکشند از سر شب تا صبح عبادت میکردند . | اولین جریان جمودی که در دنیای اسلام پیش آمد همین جمودی است که خوارج به خرج دادند . اگر بخواهید بفهمید جمود با دنیای اسلام چه کرده است ، همین موضوع را در نظر بگیرید که علی بن ابی طالب را چی کشت ؟ یک وقت میگوئیم علی را کی کشت و یک وقت میگوئیم چی کشت ؟ اگر بگوئیم علی را کی کشت ؟ البته عبدالرحمن بن ملجم ، واگر بگوئیم علی را چی کشت ، باید بگوئیم جمود و خشک مغزی و خشکه مقدسی . همینهائی که آمده بودند علی را بکشند از سر شب تا صبح عبادت میکردند .<ref>مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان ۱، تهران، صدرا، بیتا، ص۱۲۲.</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} |