مباهله: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۴۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۵ دسامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:


=== '''آغاز جریان مباهله''' ===
=== '''آغاز جریان مباهله''' ===
«نجران» که در مرز حجاز و یمن قرار گرفته، در آغاز طلوع اسلام تنها منطقه مسیحی‌نشین در حجاز (عربستان) بود؛ پیامبر(ص) به موازات مکاتبه با سران دولت‌های جهان و مراکز مذهبی نامه‌ای به اُسقف نجران (ابوحارثه) نوشت که در آن آمده است: «بنام خدای ابراهیم و اسحق و یعقوب، از محمد، پیامبر و رسول خدا، به اسقف نجران، شما را دعوت می‌کنم که از ولایت و پرستش بندگان، خارج شده و در ولایت و پرستش خداوند وارد شوید وگرنه باید به حکومت اسلامی جزیه (مالیات) بپردازید و در غیر این صورت به شما اعلام خطر می‌شود».
«نجران» که در مرز حجاز و یمن قرار گرفته، در آغاز طلوع اسلام تنها منطقه مسیحی‌نشین در حجاز (عربستان) بود؛ پیامبر(ص) به موازات مکاتبه با سران دولت‌های جهان و مراکز مذهبی نامه‌ای به اُسقف نجران (ابوحارثه) نوشت و او را به اسلام دعوت کرد.
 
نمایندگان پیامبر، وارد نجران شدند، اسقف برای تصمیم‌گیری شورا تشکیل داد. «شرجیل» که به عقل و درایت و کاردانی معروف بود گفت: از پیشوایان مذهبی شنیده‌ایم که نبوت، روزی از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل منتقل می‌شود و بعید نیست محمد که از اولاد اسماعیل است، همان پیغمبر موعود باشد. تصمیم بر این شد که شصت نفر از علمای آنها با پیامبر(ص) از نزدیک گفت و گو کنند.


'''مذاکره نمایندگان نجران با پیامبر(ص):'''
'''مذاکره نمایندگان نجران با پیامبر(ص):'''


پیامبر(ص) مسیحیان نجران را به اسلام دعوت کرد. نمایندگان در پاسخ گفتند: اگر منظور از اسلام، ایمان به خدای جهان است ما هم ایمان داریم. پیامبر فرمود: اسلام نشانه‌هایی دارد که برخی اعمال شما نشان می‌دهد که به اسلام واقعی نگرویده‌اید؛ مثلا صلیب می‌پرستید، گوشت خوک می‌خورید و برای خدا فرزند قایل هستید.
شورای مسیحیان نجران نظر داد که هیئتی انتخاب شوند و برای تحقیق درباره موضوع، به مدینه بروند و از نزدیک با حضرت محمد(ص) آشنا گردند و دلایل نبوت او را بررسی کنند. پیامبر(ص) مسیحیان نجران را به اسلام دعوت کرد. نمایندگان در پاسخ گفتند: اگر منظور از اسلام، ایمان به خدای جهان است ما هم ایمان داریم. پیامبر فرمود: اسلام نشانه‌هایی دارد که برخی اعمال شما نشان می‌دهد که به اسلام واقعی نگرویده‌اید؛ مثلا صلیب می‌پرستید، گوشت خوک می‌خورید و برای خدا فرزند قایل هستید.<ref>رفیعی، سید عباس، فرهنگ کوثر، ۱۳۸۸، شماره ۷۹.</ref>


نمایندگان گفتند: او (عیسی(ع)) فرزند خداست چون بدون پدر به دنیا آمده؛ پیامبر فرمود: وضع حضرت عیسی(ع) نظیر حضرت آدم(ع) است. اگر نداشتن پدر دلیل بر فرزند بودن خداوند است، پس حضرت آدم(ع) سزاوارتر است که فرزند خدا باشد. چون نه پدر داشت نه مادر. نمایندگان گفتند: حرف‌های شما ما را قانع نمی‌کند، راهش این است که در وقت مُعینی مباهله کنیم و بر دروغگو نفرین فرستیم و از خدا هلاک او را بخواهیم. (از بعضی کتب معلوم می‌شود که موضوع مباهله را خود پیامبر پیشنهاد کرد و آیه مباهله نازل شد.<ref>آل عمران/ ۶۱.</ref>
نمایندگان گفتند: او (عیسی(ع)) فرزند خداست چون بدون پدر به دنیا آمده؛ پیامبر فرمود: وضع حضرت عیسی(ع) نظیر حضرت آدم(ع) است. اگر نداشتن پدر دلیل بر فرزند بودن خداوند است، پس حضرت آدم(ع) سزاوارتر است که فرزند خدا باشد. چون نه پدر داشت نه مادر. نمایندگان گفتند: حرف‌های شما ما را قانع نمی‌کند، راهش این است که در وقت مُعینی مباهله کنیم و بر دروغگو نفرین فرستیم و از خدا هلاک او را بخواهیم. (از بعضی کتب معلوم می‌شود که موضوع مباهله را خود پیامبر پیشنهاد کرد و آیه مباهله نازل شد.<ref>آل عمران/ ۶۱.</ref>


قرار شد فردای آن روز برای مباهله آماده شوند، سران نمایندگان نجران پیش از آن که با پیامبر روبرو شوند به یکدیگر می‌گفتند: هرگاه دیدید که محمد افسران و سربازان خود را به میدان مباهله آورد معلوم می‌شود در ادعای خود صادق نبوده؛ ولی اگر با فرزندان و جگر گوشه‌های خود آمد، پیداست که او پیامبر و راستگو است و به قدری به خود ایمان دارد و احساس امنیت می‌کند که عزیزان خود را آورده است. هنوز در این گفت و گو بودند که ناگهان چهره نورانی پیامبر(ص) ظاهر شد که دست [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] را گرفته و [[امام علی(ع)]] پیش رو و [[حضرت زهرا(س)]] پشت سر آن جناب حرکت می‌کردند. نمایندگان همگی با حالت بهت زده به یکدیگر نگاه می‌کردند و انگشت تعجب به دندان گرفتند که این مرد به دعوت و دعای خود اعتقاد راسخ دارد وگرنه عزیزان خود را در معرض بلای آسمانی قرار نمی‌داد.<ref>تفسیر نمونه، همان، ص۴۴۰.</ref>
قرار شد فردای آن روز برای مباهله آماده شوند. سران نمایندگان نجران پیش از آن که با پیامبر روبرو شوند به یکدیگر می‌گفتند: هرگاه دیدید که محمد افسران و سربازان خود را به میدان مباهله آورد معلوم می‌شود در ادعای خود صادق نبوده؛ ولی اگر با فرزندان و جگر گوشه‌های خود آمد، پیداست که او پیامبر و راستگو است و به قدری به خود ایمان دارد و احساس امنیت می‌کند که عزیزان خود را آورده است. هنوز در این گفت و گو بودند که ناگهان چهره نورانی پیامبر(ص) ظاهر شد که دست [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] را گرفته و [[امام علی(ع)]] پیش رو و [[حضرت زهرا(س)]] پشت سر آن جناب حرکت می‌کردند. نمایندگان همگی با حالت بهت زده به یکدیگر نگاه می‌کردند و انگشت تعجب به دندان گرفتند که این مرد به دعوت و دعای خود اعتقاد راسخ دارد وگرنه عزیزان خود را در معرض بلای آسمانی قرار نمی‌داد.<ref>تفسیر نمونه، همان، ص۴۴۰.</ref>


'''انصراف نمایندگان نجران از مباهله:'''
'''انصراف نمایندگان نجران از مباهله'''


نمایندگان با دیدن وضع یاد شده وارد مشورت شدند و به اتفاق آراء تصویب کردند که وارد مباهله نشوند و حاضر شدند هر سال مبلغی به عنوان جزیه (مالیات سالانه) بپردازند و در مقابل، حکومت اسلامی از جان و مال آنها دفاع کند. پیامبر(ص) هم راضی شدند و فرمودند: عذاب، سایه شوم خود را بر سر نمایندگان نجران گسترده بود و اگر از درِ ملاعنه و مباهله وارد می‌شدند صورت انسانی خود را از دست داده و از آتشی که در بیابان برافروخته می‌شد، می‌سوختند و دامنه عذاب به سرزمین نجران هم کشیده می‌شد. اُسقف نجران می‌گفت: با محمد(ص) چهره‌هایی را می‌بینم که هرگاه دست به دعا بلند کنند و از خدا بخواهند که بزرگترین کوه‌ها را از جای برکند، فوراً کنده می‌شود؛ با این چهره‌های نورانی و افراد با فضیلت مباهله صحیح نیست.
نمایندگان با دیدن وضع یاد شده وارد مشورت شدند و به اتفاق آراء تصویب کردند که وارد مباهله نشوند و حاضر شدند هر سال مبلغی به عنوان جزیه (مالیات سالانه) بپردازند و در مقابل، حکومت اسلامی از جان و مال آنها دفاع کند. پیامبر(ص) هم راضی شدند و فرمودند: عذاب، سایه شوم خود را بر سر نمایندگان نجران گسترده بود و اگر از درِ ملاعنه و مباهله وارد می‌شدند صورت انسانی خود را از دست داده و از آتشی که در بیابان برافروخته می‌شد، می‌سوختند و دامنه عذاب به سرزمین نجران هم کشیده می‌شد. اُسقف نجران می‌گفت: با محمد(ص) چهره‌هایی را می‌بینم که هرگاه دست به دعا بلند کنند و از خدا بخواهند که بزرگترین کوه‌ها را از جای برکند، فوراً کنده می‌شود؛ با این چهره‌های نورانی و افراد با فضیلت مباهله صحیح نیست.
خط ۵۱: خط ۴۹:


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱ـ فروغ ابدیّت، آیت اللّه جعفر سبحانی.


۲ـ منشور جاوید، ج۷، آیت اللّه سبحانی.
* فرهنگ‌نامه مباهله، محمد محمدی ری شهری، ترجمه حمیدرضا شیخی، موسسه فرهنگی دارالحدیث.
 
* منبع‌شناسی واقعه مباهله، محمد علی عسگری و محمدعلی نجفی، میراث ماندگار.


۳ـ تفسیر نمونه، ج۴.
* مباهله در مدینه: اسلام و مسیحیت، لوئی ماسینیون، ترجمه محمودرضا افتخارزاده، رسالت قلم.


== منابع ==
== منابع ==
۱۵٬۱۴۷

ویرایش