trustworthy
۲٬۵۶۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(تکمیل اولیه مقاله) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۷: | خط ۶: | ||
شیخ صدوق در کتاب خصال نقل میکند که [[امام صادق(ع)]] فرمود: {{عربی بزرگ|أَرْبَعَةٌ لَا يَشْبَعْنَ مِنْ أَرْبَعَةٍ الْأَرْضُ مِنَ الْمَطَرِ وَ الْعَيْنُ مِنَ النَّظَرِ وَ الْأُنْثَى مِنَ الذَّكَرِ وَ الْعَالِمُ مِنَ الْعِلْمِ|ترجمه=چهار چیز از چهار کار سیر نمیشود: زمین از باران؛ زن از مرد؛ چشم از نگاه کردن و عالم از علم.<ref>ابن بابویه، محمد، الخصال، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۲۱، حدیث۴۸.</ref>}} | شیخ صدوق در کتاب خصال نقل میکند که [[امام صادق(ع)]] فرمود: {{عربی بزرگ|أَرْبَعَةٌ لَا يَشْبَعْنَ مِنْ أَرْبَعَةٍ الْأَرْضُ مِنَ الْمَطَرِ وَ الْعَيْنُ مِنَ النَّظَرِ وَ الْأُنْثَى مِنَ الذَّكَرِ وَ الْعَالِمُ مِنَ الْعِلْمِ|ترجمه=چهار چیز از چهار کار سیر نمیشود: زمین از باران؛ زن از مرد؛ چشم از نگاه کردن و عالم از علم.<ref>ابن بابویه، محمد، الخصال، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۲۱، حدیث۴۸.</ref>}} | ||
خداوند آفرینش زمین، زن، چشم و دانشمند را طوری قرار داده است که برای رسیدن به بهرهوری بیشتر، همواره از چهار چیز جدا ناپذیر باشند. زمین از باران سیر نمیشود؛ هر چه باران ببارد، زمین آن را ذخیره میکند و بمرور زمان برای پربار شدن محصولات از آن استفاده شود. زن از مرد سیر نمیشود و گرنه زندگی زناشویی آرامش خود را از دست میدهد و تباه میگردد؛ چشم از نگاه سیر نمیشود زیرا چشمها برای عبرتگرفتن و دیدن حقایق و انتخاب بهترین راه آفریده شدهاند. سیر شدن از دیدن مساوی با ندیدن قدرت الهی در خلقت آسمان و زمین و عبرت نگرفتن است. دانشمند از دانشآموختن سیر نمیشود و گرنه دنبال افزایش دانش خود نمیرود و در جهل خود میماند. | خداوند آفرینش زمین، زن، چشم و دانشمند را طوری قرار داده است که برای رسیدن به بهرهوری بیشتر، همواره از چهار چیز جدا ناپذیر باشند. زمین از باران سیر نمیشود؛ هر چه باران ببارد، زمین آن را ذخیره میکند و بمرور زمان برای پربار شدن محصولات از آن استفاده شود. زن از مرد سیر نمیشود و گرنه زندگی زناشویی آرامش خود را از دست میدهد و تباه میگردد؛ چشم از نگاه سیر نمیشود زیرا چشمها برای عبرتگرفتن و دیدن حقایق و انتخاب بهترین راه آفریده شدهاند. سیر شدن از دیدن مساوی با ندیدن قدرت الهی در خلقت آسمان و زمین و عبرت نگرفتن است. دانشمند از دانشآموختن سیر نمیشود و گرنه دنبال افزایش دانش خود نمیرود و در جهل خود میماند. [[خداوند]] به پیامبرش دستور میدهد بگوید: {{قرآن|وَ قُلْ رَبِّ زِدْني عِلْماً|ترجمه=و بگو: پروردگارا! دانش مرا بيفزاى|سوره=طه|آیه=۱۱۴}} | ||
شیخ صدوق در کتاب خصال<ref>ابن بابویه، محمد، الخصال، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، 1362ش، ج۱، ص۲۲۱، حدیث ۴۷.</ref> و کتاب عیون اخبار الرضا<ref>ابن بابویه، محمد، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۴۰، باب ۲۴، حدیث۱.</ref> شبیه این روایت را با سند دیگری از [[امام رضا(ع)]] از پدرش [[امام کاظم(ع)]] از [[امام صادق(ع)]] از [[امام باقر(ع)]] از [[امام سجاد(ع)]] از [[امام حسین(ع)]] نقل میکند که [[امیر مؤمنان علی(ع)]] در مسجد کوفه در پاسخ مردی شامی که از او سوالاتی پرسیده بود، این روایت را خواند. | شیخ صدوق در کتاب خصال<ref>ابن بابویه، محمد، الخصال، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، 1362ش، ج۱، ص۲۲۱، حدیث ۴۷.</ref> و کتاب عیون اخبار الرضا<ref>ابن بابویه، محمد، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۴۰، باب ۲۴، حدیث۱.</ref> شبیه این روایت را با سند دیگری از [[امام رضا(ع)]] از پدرش [[امام کاظم(ع)]] از [[امام صادق(ع)]] از [[امام باقر(ع)]] از [[امام سجاد(ع)]] از [[امام حسین(ع)]] نقل میکند که [[امیر مؤمنان علی(ع)]] در مسجد کوفه در پاسخ مردی شامی که از او سوالاتی پرسیده بود، این روایت را خواند. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۳: | ||
محمد تقی مجلسی حدیث شیخ صدوق در من لایحضر الفقیه را از نظر سند، قوی میداند.<ref>مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، چاپ دوم، ۱۴۰۶ ق، ج۹، ص۲۴۷.</ref> از اینرو سند روایت قابل استناد میباشد. | محمد تقی مجلسی حدیث شیخ صدوق در من لایحضر الفقیه را از نظر سند، قوی میداند.<ref>مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، چاپ دوم، ۱۴۰۶ ق، ج۹، ص۲۴۷.</ref> از اینرو سند روایت قابل استناد میباشد. | ||
== منابع == | == منابع == |