پرش به محتوا

شکور بودن حضرت نوح: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۳: خط ۲۳:
۱. سیوطی در درّالمنثور از ابن مردویه از ابی فاطیمه روایت کرده است که رسول خدا فرمود: «نوح(ع) هیچ چیزی کوچک یا بزرگ را برنمی‌داشت مگر آنکه «بسم الله و الحمدلله» می‌گفت، و از همین جهت بود که خداوند او را بنده شکور نامید».<ref>تفسیر درّالمنثور، بیروت، مؤسسه اعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۲ق، ج۴، ص۱۶۲.</ref>
۱. سیوطی در درّالمنثور از ابن مردویه از ابی فاطیمه روایت کرده است که رسول خدا فرمود: «نوح(ع) هیچ چیزی کوچک یا بزرگ را برنمی‌داشت مگر آنکه «بسم الله و الحمدلله» می‌گفت، و از همین جهت بود که خداوند او را بنده شکور نامید».<ref>تفسیر درّالمنثور، بیروت، مؤسسه اعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۲ق، ج۴، ص۱۶۲.</ref>


۲. در تفسیر برهان از ابن بابویه به سند خود از محمد بن مسلم از ابی جعفر(ع) روایت کرده که فرمود: اگر خداوند نوح را عبد شکور نامید، برای این بود که آن جناب در هر صبح و شام اینگونه می‌گفت: «اللّهم إنّی اُشهِدُک أنّ ما اصبح او اَمسی بی نعمهٍ فی دینٍ او دنیا فمِنک وحدک لا شریک لک، لک الحمد و لک الشّکر بها علیّ حتی ترضا و بعدالرّضا، فأنزل الله أنه کان عبداً شکورا فهذا کان شکره»<ref>تفسیر برهان، قم، اسماعیلیان، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۴۰۵.</ref> بارالها من گواهی می‌دهم که اگر در شب و روز قرین نعمتها و عافیتم، همه آنها از تو است و تو یگانه و بی شریک هستی، حمد و شکر تو به خاطر آن نعمت‌ها بر من فرض است ولی نه تنها آنقدر که راضی شوی بلکه بعد از رضای تو نیز شکرگزارم. آنگاه بود که خداوند نازل کرد که او بنده شکور من هست. این گونه است شکر او. این معنا با مختصر تفاوتی به چند طریق در کافی، تفسیر قمی و عیاشی<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۹۹، ح۲۹؛ تفسیر قمی، ج۲، ص۸۴؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۸۰، ح۱۷.</ref> روایت شده است.
۲. در تفسیر برهان از ابن بابویه به سند خود از محمد بن مسلم از ابی جعفر(ع) روایت کرده که فرمود: اگر خداوند نوح را عبد شکور نامید، برای این بود که آن جناب در هر صبح و شام اینگونه می‌گفت: «اللّهم إنّی اُشهِدُک أنّ ما اصبح او اَمسی بی نعمهٍ فی دینٍ او دنیا فمِنک وحدک لا شریک لک، لک الحمد و لک الشّکر بها علیّ حتی ترضا و بعدالرّضا، فأنزل الله أنه کان عبداً شکورا فهذا کان شکره»<ref>تفسیر برهان، قم، اسماعیلیان، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۴۰۵.</ref> «بارالها من گواهی می‌دهم که اگر در شب و روز قرین نعمتها و عافیتم، همه آنها از تو است و تو یگانه و بی شریک هستی، حمد و شکر تو به خاطر آن نعمت‌ها بر من فرض است ولی نه تنها آنقدر که راضی شوی بلکه بعد از رضای تو نیز شکرگزارم. آنگاه بود که خداوند نازل کرد که او بنده شکور من هست. این گونه است شکر او.»
 
این معنا با مختصر تفاوتی به چند طریق در کافی، تفسیر قمی و عیاشی<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۹۹، ح۲۹؛ تفسیر قمی، ج۲، ص۸۴؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۸۰، ح۱۷.</ref> روایت شده است.


بنا به آنچه که اشاره شد، اینگونه نیست که انبیای دیگر، غیر از حضرت نوح، شاکر و سپاس گذار نبوده‌اند؛ بلکه همه انبیای الهی، نسبت به دیگر مردم، بهتر سپاسگزار بوده و شاکرترین بندگان خدا بوده‌اند. امّا نسبت به بعضی خصوصیاتی که اشاره شد، سبب شده است که حضرت نوح به عبد شکور یاد شود.
بنا به آنچه که اشاره شد، اینگونه نیست که انبیای دیگر، غیر از حضرت نوح، شاکر و سپاس گذار نبوده‌اند؛ بلکه همه انبیای الهی، نسبت به دیگر مردم، بهتر سپاسگزار بوده و شاکرترین بندگان خدا بوده‌اند. امّا نسبت به بعضی خصوصیاتی که اشاره شد، سبب شده است که حضرت نوح به عبد شکور یاد شود.
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۱۰۵

ویرایش