پرش به محتوا

علم غیب: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۸ نوامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
غیبت از نظر لغت، به معنای پنهان بودن و مخفی و ناپیدا آمده است.}}<ref>فرهنگ فارسی معین، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۳۶۰هـ ش، ج۲، ص۲۴۵۶.</ref> در تعریف آن گفته‌اند: علم غیب عبارت است از علم به حوادث و آنچه که واقع می‌شود، به عبارت دیگر مشاهده نظام هستی و رؤیت حقیقت و واقعیت جهان؛ بنابراین کسی که به یک حادثه غیبی عالم می‌شود، ملکوت جهان هستی و مجموع علل و اسبابی را که بدان حادثه منتهی می‌شود، مشاهده می‌کند و از راه علم به اجزای علت تامه بدان حادثه که معلول ضرورت آن است، عالم می‌شود.<ref>امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، قم، انتشارات شفق، چاپ چهارم، ۱۳۶۱، هـ ش، ص۳۲۰.</ref>
غیبت از نظر لغت، به معنای پنهان بودن و مخفی و ناپیدا آمده است.<ref>فرهنگ فارسی معین، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۳۶۰هـ ش، ج۲، ص۲۴۵۶.</ref> در تعریف آن گفته‌اند: علم غیب عبارت است از علم به حوادث و آنچه که واقع می‌شود، به عبارت دیگر مشاهده نظام هستی و رؤیت حقیقت و واقعیت جهان؛ بنابراین کسی که به یک حادثه غیبی عالم می‌شود، ملکوت جهان هستی و مجموع علل و اسبابی را که بدان حادثه منتهی می‌شود، مشاهده می‌کند و از راه علم به اجزای علت تامه بدان حادثه که معلول ضرورت آن است، عالم می‌شود.<ref>امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، قم، انتشارات شفق، چاپ چهارم، ۱۳۶۱، هـ ش، ص۳۲۰.</ref>


== نظر قرآن در مورد علم غیب و حدود آن نسبت به خدا و بزرگان ==
== نظر قرآن در مورد علم غیب و حدود آن نسبت به خدا و بزرگان ==
وقتی آیات قرآن را بررسی می‌کنیم، در مورد علم غیب، به سه دسته آیات برخورد می‌کنیم:
وقتی آیات قرآن را بررسی می‌کنیم، در مورد علم غیب، به سه دسته آیات برخورد می‌کنیم:


دسته اوّل: دسته ای از آیات علم غیب را منحصر به خداوند می‌دانند مانند آیه: {{قرآن|وعنده مفاتح الغیب لایعلمها الاهو…<ref>انعام/ ۵۹.</ref> خزانه‌های غیب نزد خداست و جز او کسی از آنها خبر ندارد.
دسته اوّل: دسته ای از آیات علم غیب را منحصر به خداوند می‌دانند مانند آیه: {{قرآن|وعنده مفاتح الغیب لایعلمها الاهو}}<ref>انعام/ ۵۹.</ref> خزانه‌های غیب نزد خداست و جز او کسی از آنها خبر ندارد.


دسته دوّم: آیاتی است که علم غیب (به صورت کامل) را از پیامبران و پیامبر اسلام نفی می‌کند: مانند {{قرآن|قل لا اقول لکم عندی خزائن الله و لا اعلم الغیب}}<ref>انعام/ ۵۰.</ref> بگو به شما نمی‌گویم خزائن خدا نزد من است و غیب نمی‌دانم.
دسته دوّم: آیاتی است که علم غیب (به صورت کامل) را از پیامبران و پیامبر اسلام نفی می‌کند: مانند {{قرآن|قل لا اقول لکم عندی خزائن الله و لا اعلم الغیب}}<ref>انعام/ ۵۰.</ref> بگو به شما نمی‌گویم خزائن خدا نزد من است و غیب نمی‌دانم.
خط ۳۲: خط ۳۲:
۱. موجوداتی که از افق حس انسان بیرون باشد، مانند ذات پروردگار جهان و اسماء و صفات او و فرشتگان و شیوه کار آنها و حقیقت موجودات و کیفیات و خصوصیات آنان.<ref>سبحانی، جعفر، آگاهی سوّم، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ اوّل، ۱۳۹۷ هـ ق، ص۲۲.</ref>
۱. موجوداتی که از افق حس انسان بیرون باشد، مانند ذات پروردگار جهان و اسماء و صفات او و فرشتگان و شیوه کار آنها و حقیقت موجودات و کیفیات و خصوصیات آنان.<ref>سبحانی، جعفر، آگاهی سوّم، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ اوّل، ۱۳۹۷ هـ ق، ص۲۲.</ref>


۲. قسم دوم از غیب، مکتشفات علمی بشر است، خواه قوانینی را کشف کند که بر پهنه هستی حکومت می‌کند یا از روی موجوداتی پرده بردارد که قرنها از افق کشف او بیرون بوده‌اند؛ مانند کشف قانون جاذبه و گریز از مرکز و اگر به گونه ای از این قوانین خبر داده است مانند: {{قرآن|والله الذی رفع السموات <ref>رعد/ ۲.</ref> خدا همان کسی است که آسمانها را بدون ستونهایی که آنها را ببینید برافراشت. این نوع گزارش خبر از غیب بوده و گزارش چنین قوانینی مستور بر انسانهایی آن روز، خود یکی از جهات اعجاز قرآن به شمار می‌رود.}}<ref>کتاب آگاهی سوم یا علم غیب، ص۲۴.</ref>
۲. قسم دوم از غیب، مکتشفات علمی بشر است، خواه قوانینی را کشف کند که بر پهنه هستی حکومت می‌کند یا از روی موجوداتی پرده بردارد که قرنها از افق کشف او بیرون بوده‌اند؛ مانند کشف قانون جاذبه و گریز از مرکز و اگر به گونه ای از این قوانین خبر داده است مانند: {{قرآن|والله الذی رفع السموات }}<ref>رعد/ ۲.</ref> خدا همان کسی است که آسمانها را بدون ستونهایی که آنها را ببینید برافراشت. این نوع گزارش خبر از غیب بوده و گزارش چنین قوانینی مستور بر انسانهایی آن روز، خود یکی از جهات اعجاز قرآن به شمار می‌رود.<ref>کتاب آگاهی سوم یا علم غیب، ص۲۴.</ref>


۳. حوادث غیبی که در گذشته اتفاق افتاده یا در آینده، رخ خواهد داد، نیز از اقسام غیب محسوب می‌شوند. گزارش‌های قرآن راجع به امت‌های گذشته، توسط پیامبری که درس نخوانده و از کسی نشنیده خبر از غیب است.
۳. حوادث غیبی که در گذشته اتفاق افتاده یا در آینده، رخ خواهد داد، نیز از اقسام غیب محسوب می‌شوند. گزارش‌های قرآن راجع به امت‌های گذشته، توسط پیامبری که درس نخوانده و از کسی نشنیده خبر از غیب است.
خط ۴۴: خط ۴۴:
امّا گاهی اوقات شنیده یا دیده می‌شود که برخی از مرتاضان یا تسخیر کنندگان جن یا کسانی که به لحاظ ویژگی‌هایی با جنیان در ارتباطند و در اصطلاح مدیوم نامیده می‌شوند، ادعا دارند که توسط جن از عالم غیب خبر می‌دهند و به ظاهر هم، چنین به نظر می‌رسد که از اسرار پشت پرده باخبرند؛ ولی در حقیقت چنین نیست؛ زیرا جن و شیطان انسان را می‌بینند، امّا انسان جز در موارد نادر آن هم تحت شرایطی خاص، نمی‌تواند آنها را مشاهده کنند؛ بنابراین ممکن است هنگام وقوع کاری یا بیان کردن سخنی، جن حضور داشته باشد و وقتی از زمان و مکان شخصی و چگونگی آن مسئله توسط تسخیر کنندگان پرسش می‌شوند، جنیان پاسخ مناسب و درستی را ارائه می‌نمایند و اگر خود جن حضور نداشته باشد، از همنوعان خود که در جریان ماجرا قرار دارند، پاسخ را جویا شده و به انسان بیان می‌کنند؛ از این رو آدمی می‌پندارد که مدیوم یا مرتاض یا تسخیر کننده، به وسیله جن، از غیب خبر می‌دهند.<ref>رجالی تهرانی، علیرضا، جن و شیطان، انتشارات نبوغ، چاپ چهارم، ۱۳۸۱، ص۸۰.</ref>
امّا گاهی اوقات شنیده یا دیده می‌شود که برخی از مرتاضان یا تسخیر کنندگان جن یا کسانی که به لحاظ ویژگی‌هایی با جنیان در ارتباطند و در اصطلاح مدیوم نامیده می‌شوند، ادعا دارند که توسط جن از عالم غیب خبر می‌دهند و به ظاهر هم، چنین به نظر می‌رسد که از اسرار پشت پرده باخبرند؛ ولی در حقیقت چنین نیست؛ زیرا جن و شیطان انسان را می‌بینند، امّا انسان جز در موارد نادر آن هم تحت شرایطی خاص، نمی‌تواند آنها را مشاهده کنند؛ بنابراین ممکن است هنگام وقوع کاری یا بیان کردن سخنی، جن حضور داشته باشد و وقتی از زمان و مکان شخصی و چگونگی آن مسئله توسط تسخیر کنندگان پرسش می‌شوند، جنیان پاسخ مناسب و درستی را ارائه می‌نمایند و اگر خود جن حضور نداشته باشد، از همنوعان خود که در جریان ماجرا قرار دارند، پاسخ را جویا شده و به انسان بیان می‌کنند؛ از این رو آدمی می‌پندارد که مدیوم یا مرتاض یا تسخیر کننده، به وسیله جن، از غیب خبر می‌دهند.<ref>رجالی تهرانی، علیرضا، جن و شیطان، انتشارات نبوغ، چاپ چهارم، ۱۳۸۱، ص۸۰.</ref>


لذا می‌توان گفت: حتی جنیان هم از غیب خبر ندارند؛ چنان‌که در قرآن کریم به این مسئله اشاره شده است. {{قرآن|فَلَمّا خّرَّ تَبَیَّنَتِ الجنّ ان لوکانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فی العذاب المهین<ref>سبأ/ ۱۴.</ref> پس چون (حضرت سلیمان) فرو افتاد در حالی که بر عصا تکیه زده از دنیا رفت، برای جنیان روشن گردید، که اگر غیب می‌دانستند در آن عذاب خفت آور (باقی) نمی‌ماندند.<ref>ر. ک. مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، کیهان‌شناسی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۰، چاپ سوم، ج۱، ص۳۱۰–۳۱۴.</ref>
لذا می‌توان گفت: حتی جنیان هم از غیب خبر ندارند؛ چنان‌که در قرآن کریم به این مسئله اشاره شده است. {{قرآن|فَلَمّا خّرَّ تَبَیَّنَتِ الجنّ ان لوکانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فی العذاب المهین}}<ref>سبأ/ ۱۴.</ref> پس چون (حضرت سلیمان) فرو افتاد در حالی که بر عصا تکیه زده از دنیا رفت، برای جنیان روشن گردید، که اگر غیب می‌دانستند در آن عذاب خفت آور (باقی) نمی‌ماندند.<ref>ر. ک. مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، کیهان‌شناسی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۰، چاپ سوم، ج۱، ص۳۱۰–۳۱۴.</ref>


نتیجه:
نتیجه:
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱

ویرایش