۶۰۲
ویرایش
(بارگزاری حدیث دوات و قلم) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
پيامبر | پيامبر اسلام(ص) چهار روز پيش از ارتحال در حالي که در بستر بيماري بود و جمعي از اصحاب به عيادت ايشان آمده بودند، فرمود: «قلم و کاغذ بياوريد تا چيزي بنويسم که بعد از آن گمراه نشويد». يکي از حاضران (خليفه دوم) گفت: درد بر او غلبه کرده و هذيان ميگويد قرآن نزد ماست همان براي ما کافي است. درميان حاضران اختلاف شد، برخي سخن پيامبر(ص) را تأييد کردند و سروصدا بلند شد. در اين هنگام به پيامبر(ص) گفتند: خواستهات را برآوريم؟ فرمود: «آيا بعد از آنچه انجام شد؟) مرا به حال خود واگذاريد، حالت درد و رنجي که من دارم از آنچه شما مرا بدان مي خوانيد و نسبت مي دهيد بهتر است، از نزد من بيرون رويد».<ref>بخاري، صحيح بخاري، تحقيق الشيخ قاسم السماعي الرفاعي، بيروت، دارالقلم، ، ۱۴۰۷ق، ج۱، کتاب العلم، باب کتابه العلم (باب ۸۲) ج۱۲، ص۱۲۰ و صحيح مسلم، شرح الامام النووي، ج۱۱، باب ترک الوصيه لمن ليس له شي يوصي فيه، ص۸۹.</ref> | ||
اين خلاصه رخدادي است که سيره نويسان و محدثان آن را ضمن حوادث روزهاي آخر عمر پيامبر اسلام(ص) نقل کرده اند و در منابع اهل سنت مثل صحيح بخاري و صحيح مسلم نقل شده و تمام اهل عامه آن را قبول دارند که چنين رويدادي در روز پنجشنبه و در آخر عمر حضرت رسول اکرم(ص) روي داده است. در روايت ديگري از ابن عباس که در صحيح بخاري نيز ذکر شده است اظهار تأسف مي کند و مي گويد: روز پنجشنبه چقدر دردناک بود که پيامبر اکرم(ص) فرمود: «براي من کاغذ و دواتي بياوريد تا چيزي بنويسم که بعد از آن گمراه نشويد؛ اما گوش نکردند».<ref>بخاري، صحيح بخاري، همان، ج۱، ص۱۲۰.</ref> | |||
علاوه بر منابع اهل سنت اين جريان در منابع شيعه نيز آمده از جمله شيخ مفيد اين جريان را نقل کرده است. از طرفي تأکيد پيامبر | علاوه بر منابع اهل سنت اين جريان در منابع شيعه نيز آمده از جمله شيخ مفيد اين جريان را نقل کرده است. از طرفي تأکيد پيامبر اکرم(ص) به صحابه از جمله ابوبکر و عمر به شرکت در جيش اسامه به خاطر پيش بيني اين توطئه بود، ابوبکر در کسالت پيامبر (ص) به طرف محراب پيامبر رفت تا نماز را به جاي پيامبر امامت کند، پيامبر فورا به مسجد رفت و او را کنار زد و خود به نماز ايستاد<ref>شيخ مفيد، ارشاد، ج، ص۱۸۳.</ref> و نشان داد که ابوبکر هيچ حقي نسبت به پيامبر و جانشيني او ندارد. اين حديث در کتب قديمي شيعه مثل کتاب سليم بن قيس که از تابعين رسول خدا(ص) است نقل شده که ابان به ابي عياش از سليم نقل مي کند به اتفاق جمعي از شيعيان در خانه عبدالله بن عباس بوديم که يادي از رسول خدا(ص) و هنگام وفات آن حضرت شد. ابن عباس به گريه افتاد و گفت در نزد حضرت بوديم در روزی که رحلت کردند، فرمودند برايم کتف (گوسفندي) بياوريد تا برايتان چيزي بنويسم که بعد از آن گمراه نشده و با هم اختلاف نکنيد... .<ref>کتاب سليم بن قيس (تابعين)، تحقيق انصاري، محمد باقر، ص۳۲۵.</ref> | ||
نعماني در کتاب الغيبه مطالب فوق را با کمي اختلاف و با همان سند آورده است.<ref>نعماني، محمد بن ابراهيم، کتاب الغيبه، ص۸۵.</ref> و همچنين محمد بن جرير طبري شیعی اين روايت را نقل کرده است.<ref>محمد بن جرير طبري، المسترشد، ص۶۸۱.</ref> شيخ مفيد نيز در کتاب خود اوائل المقالات اين حديث را آورده است.<ref>شيخ مفيد، اوائل المقالات، ص۴۰۶.</ref> سيد ابن طاووس در کتاب خودش اين چنين مي نويسد حديثي که بر صحت آن شيعه و سني اتفاق دارند.<ref>سيد ابن طاووس، الطرائف في معرفه مذاهب الطوائف، ص۴۳۲.</ref> | |||
و همچنين محمد بن جرير طبري شیعی اين روايت را نقل کرده است.<ref>محمد بن جرير طبري، المسترشد، ص۶۸۱.</ref> شيخ مفيد نيز در کتاب خود اوائل المقالات اين حديث را آورده است.<ref>شيخ مفيد، اوائل المقالات، ص۴۰۶.</ref> سيد ابن طاووس در کتاب خودش اين چنين مي نويسد حديثي که بر صحت آن شيعه و سني اتفاق دارند | |||
در پايان بايد گفت حديث دوات و قلم چنانچه گفته شد در منابع شيعه و سني آمده است و هر دو فرقه بر صحت آن متفق القول مي باشند و هر کدام از طرق خود آن را نقل مي کنند. | در پايان بايد گفت حديث دوات و قلم چنانچه گفته شد در منابع شيعه و سني آمده است و هر دو فرقه بر صحت آن متفق القول مي باشند و هر کدام از طرق خود آن را نقل مي کنند. |
ویرایش