پرش به محتوا

اضافه‌ی گل ما: تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۸۸۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۲۲
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ابرابزار)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
در آمالی شیخ صدوق آمده است رسول خدا فرمود: «ای علی تو از منی و من از تو روح تو از روح منست و گل تو از گل من و شیعیانت از فزونی گل ما آفریده شدند»؛ منظور از خلقت اضافه گل چیست؟
در کتاب امالی شیخ صدوق روایتی نقل شده که رسول خدا(ص) فرمود: «ای علی تو از منی و من از تو، روح تو از روح منست و گِل تو از گِل من و شیعیانت از فزونی گِل ما آفریده شدند.» منظور از «اضافه‌ی گِل ما» چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
'''اضافه‌ی گِل ما''' بخشی از متن روایتی است که اشاره به خلقت [[شیعیان]] از سرشت و بن مایه خلقت [[پیامبر(ص)]] و [[اهل‌بیت]] دارند. این روایات از پیامبر(ص) و سایر ائمه با تعبیرهای مختلف و مضمون یکسان بیان شده‌است. سند برخی از این روایات ضعیف دانسته شده‌است.


واژه طین به معنای گِل (که از اختلاط آب و خاک بدست می‌آید) ۱۲ بار در قرآن ذکر شده و طینت اشاره به همین دارد چرا که مبدأ و مادّه اصلی خلقت مادّی بشر است<ref>ر. ک. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ذیل واژه ط ی ن؛ ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه ط ی ن.</ref> و تعبیراتی مثل طبع، خمیره، سرشت و مادّه اولی نیز درمورد طینت به کار رفته است. به عبارت دیگر طین یعنی خاک مخلوط با آب و طینت یعنی سرشت و خوی و روحیه انسان.
واژه گِل در عربی به معنای طین است و این کلمه در قرآن ۱۲ بار ذکر شده‌است. طین و طینت به مبدأ و ماده اصلی خلقت بشر اشاره دارد.<ref>مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ذیل واژه ط ی ن؛ ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه ط ی ن.</ref> تعبیراتی مثل طبع، خمیره، سرشت و ماده اولی نیز درمورد طینت به کار رفته است. به عبارت دیگر، طینت یعنی سرشت، خوی و روحیه انسان.
 
مفهوم‌شناسی فضل:
 
فضل ضدّ نقص است.<ref>المحکم و المحیط الأعظم، واژه ف ض ل.</ref> و به معنای زیاده و اضافه بر حدّ و حقّ است؛ برای همین، رحمت و احسان و مقام و درجه و… نیز از مصادیق فضل می‌باشند.<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، واژه ف ض ل.</ref> زیرا علاوه و اضافه هستند نسبت به افرادی که این موارد را ندارند.
 
فضل و برتری مخلوقات بر همدیگر طبق حکمت الاهی هم به صورت تکوینی و هم اکتسابی می‌باشد. به‌طور مثال فضل انسان بر غیر انسان تکوینی، ولی فضل انسان‌ها بر یکدیگر اختیاری است و هرکس بنابر اختیار خویش بر دیگری سبقت می‌گیرد تا از مصادیق «السابقون السابقون» به‌شمار آیند؛ که البته معصومین(ع) در قلّه این افتخار قرار دارند و شیعیان به دنباله ایشان هستند.
 
روح و روحیه و فطرت ابتدایی انسان خدایی است و پاک آفریده شده؛ ولی این انسان است که با اختیار خویش شخصیّت خود را می‌سازد و اگر تقویّت کند به مراتب بالا دست خواهد یافت و نورانی می‌شود و اگر روح خود را تضعیف کند از همین مرتبه انسانی اولیه خود نیز خارج می‌شود و به جایی می‌رسد که قوّه عقل و درک خویش را از دست می‌دهد.
 
در نتیجه یکی از مواردی که معصومین(ع) شیعیان و مؤمنان را از خود و طینت خویش می‌دانند، آنجایی است که آنان نیز در طریقت و سلوک ایشان باشند و در همان مسیری گام برمی‌دارند که آن بزرگواران برمی‌دارند.
 
نکته:
 
در مورد روایاتی که لفظ «من فضل طینتنا؛ اضافه گِل ما» در آنها به کار رفته، اگرچه برخی از آنها از لحاظ سندی دچار ضعف می‌باشند؛ اما می‌توان باتوجّه به مفهوم روایات طینت و روایات دیگری که اشاره به خلقت شیعیان دارد، منظور این است که تمامی طینت ائمه(ع) در شیعیان وجود ندارد وگرنه شیعیان هم مثل ائمه علیهم السلام معصوم بودند، بلکه بخشی از طینت ایشان در ساختار شیعیان به کار رفته و بخش دیگرش با طینت دشمنان مخلوط گردیده است.
 
چند نمونه از روایات:
 
۱- امام صادق (علیه السلام) فرمود: «سرشت‌ها سه قسم است: قسم اول: سرشت پیغمبران و مؤمن از این سرشت خلق شده است، مگر آنکه پیغمبران از خالص و برگزیده آن سرشت خلق شده‌اند و ایشان در این باب اصل‌اند و از برای ایشان افزونی و زیادتی است که بر غیر خود دارند، و مؤمنان فرع‌اند و خلق شده‌اند از گل چسبنده سخت. و چنان‌که در اصل خلقت با هم بوده‌اند و در میانه ایشان جدایی نبوده است، همچنین خدای عز و جل در میان ایشان و شیعیان ایشان جدایی نمی‌اندازد و…».<ref>تحفه الأولیاء (ترجمه أصول کافی)، مترجم: محمد علی اردکانی، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۳۸۸ش، ص۹.</ref>
۲-
۳- حضرت باقر (علیه السّلام) از جابر بن عبد اللَّه انصاری روایت می‌کند که وی گفت از پیغمبر شنیدم می‌فرمود: «ای علی! میل داری تو را خوشحال کنم و مژده دهم؟ عرض کرد: آری دوست دارم هر چه می‌خواهید بفرمائید، حضرت فرمود: من و شما از یک اصل آفریده‌شده‌ایم و سرشت ما یکی است، از طینت ما مقداری زائد آمد و خداوند شیعیان ما را از آن خلق فرمود، روز قیامت مردم را بنام مادران‌شان خطاب خواهند کرد جز شیعیان ما که آنان را بنام پدران‌شان فریاد می‌زنند».<ref>طبرسی، فضل، زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام (ترجمه إعلام الوری)، مترجم: عزیزالله عطاردی قوچانی، تهران، اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۹۰ق، ص۲۳۶.</ref>
۴-
۵- امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «... ما و شما از نور خدا خلق شده‌ایم و طینت ما و طینت شما یکی است اگرطینت شما خالص بود مثل طینت ما شما هم مثل ما بودید؛ اما طینت شما با طینت دشمنان‌تان مخلوط شده وگرنه یک گناه هم انجام نمی‌دادید…»<ref>مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۲۶۱.</ref>
۶-
نسبت طینت شیعیان به طیبنت ائمه:
 
#  شیعیان از آن جهت که پیرو دستورات اسلام و معصومین هستند، در ولادت فرزندان‌شان ناپاکی وجود ندارد؛ پس سرشت شیعیان همچون سرشت معصومین(ع) پاک است.
#
#  عناصر و ساختار وجودی شیعیان متبرّک به ساختار ائمه(ع) است؛ یعنی شعاعی از نور، پاره‌ای ازگِل و جُرعه‌ای از دریای زلال و صاف معصومین(ع) هستند که چنین طینتی با تابش نور ائمه و وزش باد بهشتی محکم گردیده است.
#
#  سومین احتمال ناشی از تقرّب رفتاری شیعیان با ائمه(ع) است.
#
نتیجه
 
انسان‌ها موجوداتی دو بُعدی هستند: بُعد جسمانی و بُعد روحانی وهر یک از این ابعاد برای تشکیل نیز از چیز دیگری ساخته شده‌اند. جسم انسان متشکل از طین است و طین نیز مخلوطی از گِل و آب است، باز نوع گِل و آب انسان‌ها بنابر دلایلی که بستگی به فضل خدای حکیم دارد، متفاوت می‌باشد. از آنجا که شیعیان رفتار و اعمال‌شان به معصومین(ع) نزدیک است و تابع و پیرو ایشان می‌باشند و ولایت ایشان را پذیرفته‌اند؛ خدای تعالی به حرمت و برکت معصومین (صلوات الله علیهم)، شیعیان‌شان را مفتخر به طینت و سرشت ایشان گردانیده است و از فزونی و فضل طینت ایشان، شیعیان را بهره‌مند گردانیده است و فهم این فزونی و فضل طینت را می‌توان با یک مثال بیان کرد: مثلاً گاهی ما انسان‌ها برای افرادی خاصّ چنان احترام و ارزش قائلیم که آرزو داریم ذرّه‌ای از زیادی آب و غذای‌شان را میل کنیم تا بدین وسیله خیر و برکتی به جسم و جان‌مان وارد شود. و همچنین است آرزوی مقدار اندکی از مال ایشان که به زندگی ما برکت دهد. از این‌رو ساختن انسان از زیادی طینت معصومین(ع) لطفی است که شامل حال شیعیان شده است و باید قدر این فضیلت را دانست و طینت پاک خود را به ناپاکی‌های گناهان آلوده نکرد.


در مورد تفسیر و توجیه این عبارت در آفرینش شیعیان سه احتمال داده شده است:
#  شیعیان از آن جهت که پیرو دستورات اسلام و معصومان(ع) هستند، در ولادت فرزندان‌شان ناپاکی وجود ندارد؛ پس سرشت شیعیان همچون سرشت معصومان(ع) پاک است.
#  عناصر و ساختار وجودی شیعیان متبرک به ساختار ائمه(ع) است؛ یعنی شیعیان، شعاعی از نور و پاره‌ای از گِل معصومان(ع) هستند.
#  منظور از «اضافه گِل ما» تقرّب رفتاری شیعیان با ائمه(ع) است.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


خط ۴۶: خط ۱۷:
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی =حدیث
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۱ =فقه الحدیث
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =دلالت حدیث
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =-
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
۷٬۲۳۰

ویرایش