۸٬۳۱۸
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}}آیا عزاداری مخالفت ورزیدن با قضا و قدر الهی نیست؟!{{پایان سوال}} | {{سوال}} | ||
{{پاسخ}}انجام عزاداری یا هر وظیفه دینی یا انسانیای منافات با قضا و قدر ندارد. قضا و قدر یعنی نظام علّی و معلولی. اینکه هرچیزی علت تامهای دارد در تضاد با اراده انسان نیست. اراده و اختیار انسان داخل در این نظام علّی و معلولی است و انسان نسبت به بسیاری امور مکلف است و وظایفی بر عهده دارد. از آن جمله برای یک انسان دیندار عزاداری و سوگواری برای پیشوایانش یک نوع وظیفه دینی است. نه اینکه با قضا و قدر الهی مخالفت کرده باشد. انسان دیندار مرگ خویشان و خانواده و پیشوایان دینیاش را میپذیرد و بر آن معترض نیست، اما سوگواری را هم انجام میدهد که یک نوع واکنش عاطفی و دینی نسبت به این موضوع است. | آیا عزاداری مخالفت ورزیدن با قضا و قدر الهی نیست؟! | ||
{{پایان سوال}} | |||
{{پاسخ}} | |||
انجام عزاداری یا هر وظیفه دینی یا انسانیای منافات با قضا و قدر ندارد. قضا و قدر یعنی نظام علّی و معلولی. اینکه هرچیزی علت تامهای دارد در تضاد با اراده انسان نیست. اراده و اختیار انسان داخل در این نظام علّی و معلولی است و انسان نسبت به بسیاری امور مکلف است و وظایفی بر عهده دارد. از آن جمله برای یک انسان دیندار عزاداری و سوگواری برای پیشوایانش یک نوع وظیفه دینی است. نه اینکه با قضا و قدر الهی مخالفت کرده باشد. انسان دیندار مرگ خویشان و خانواده و پیشوایان دینیاش را میپذیرد و بر آن معترض نیست، اما سوگواری را هم انجام میدهد که یک نوع واکنش عاطفی و دینی نسبت به این موضوع است. | |||
== معنای قضا و قدر == | == معنای قضا و قدر == |