پرش به محتوا

ویژگی‌های منافقان در نهج‌ البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

تکمیل اولیه مقاله
(آوردن احادیث بین الگوی نقل قول)
(تکمیل اولیه مقاله)
خط ۱: خط ۱:
{{در حال ویرایش|Fabbasi}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۲۱: خط ۲۰:
'''بیمار دل و خوش ظاهر'''
'''بیمار دل و خوش ظاهر'''
{{نقل قول|امیرمومنان(ع): «دل‌های‌شان بیمار و ظاهرشان از نشانه‌های پاکیزگان است».<ref>نهج البلاغه، ترجمه آیتی، عبدالمحمد، خطبه 185.</ref>}}
{{نقل قول|امیرمومنان(ع): «دل‌های‌شان بیمار و ظاهرشان از نشانه‌های پاکیزگان است».<ref>نهج البلاغه، ترجمه آیتی، عبدالمحمد، خطبه 185.</ref>}}
بیماری دل‌های منافقان و پاکیزگی ظاهر آنان، دردهای نفسانی است که جان آنها را فرا گرفته مانند حسد، کینه، فریب، که در نهان بر ضد مسلمانان حیله به کار می‌برند، اما در آشکار نسبت به آنان اظهار خوشرویی و دوستی و محبّت و خیرخواهی می‌کنند. این‌که انسان با زبان چیزی را پسندیده بداند و خلاف آن را در دل داشته باشد، قانون و ضابطه نفاق است.
بیماری دل‌های منافقان و پاکیزگی ظاهر آنان، دردهای نفسانی است که جان آنها را فرا گرفته مانند حسد، کینه، فریب، که در نهان بر ضد مسلمانان حیله به کار می‌برند، اما در آشکار نسبت به آنان اظهار خوشرویی و دوستی و محبّت و خیرخواهی می‌کنند. این‌که انسان با زبان چیزی را پسندیده بداند و خلاف آن را در دل داشته باشد، قانون و ضابطه نفاق است.<ref>هاشمی خویی، میرزا حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، تهران، مکتبه الاسلامیه، چاپ چهارم، 1400ق، ج12، ص177.</ref>


'''خوش سخن و بدکردار'''
'''خوش سخن و بدکردار'''
{{نقل قول|امیرمومنان(ع): «سخن پردازی آنها دواست و گفتارشان شفاست. لیکن کردارشان دردی است درمان ناپذیر».<ref>نهج البلاغه، ترجمه آیتی، عبدالمحمد، خطبه 185.</ref>}}
{{نقل قول|امیرمومنان(ع): «سخن پردازی آنها دواست و گفتارشان شفاست. لیکن کردارشان دردی است درمان ناپذیر».<ref>نهج البلاغه، ترجمه آیتی، عبدالمحمد، خطبه 185.</ref>}}
آنها مانند زاهدان و پارسایان مردمان را موعظه می‌کنند. به پرهیزگاری و فرمانبرداری خداوند دستور می‌دهند؛ امّا با گناهانی که مرتکب می‌شوند کردار آنها کردار فاسقان و گمراهان است و گناه کاری منافقان بزرگ‌ترین درد و درمان ناپذیر است.
آنها مانند زاهدان و پارسایان مردمان را موعظه می‌کنند. به پرهیزگاری و فرمانبرداری خداوند دستور می‌دهند؛ امّا با گناهانی که مرتکب می‌شوند کردار آنها کردار فاسقان و گمراهان است و گناه کاری منافقان بزرگ‌ترین درد و درمان ناپذیر است.<ref>ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ اول، 1404ق، ج10، ص167.</ref>


{{نقل قول|امیرمومنان(ع): « تنها کسانی که از شر آنها بر شما می‌ترسم آنها هستند که در دل منافقند و در زبان دانا، سخنانی می‌گویند دل پسند ولی اعمالی دارند زشت و ناپسند».<ref>ترجمه گویا و شرح فشرده‌ای بر نهج البلاغه، ترجمه آشتیانی محمدرضا و امامی، محمد جعفر، قم، انتشارات مطبوعات هدف، چاپ اول، بی تا، ج3، ص47، نامه 27.</ref>}}
{{نقل قول|امیرمومنان(ع): «تنها کسانی که از شر آنها بر شما می‌ترسم آنها هستند که در دل منافقند و در زبان دانا، سخنانی می‌گویند دل پسند ولی اعمالی دارند زشت و ناپسند».<ref>ترجمه گویا و شرح فشرده‌ای بر نهج البلاغه، ترجمه آشتیانی محمدرضا و امامی، محمد جعفر، قم، انتشارات مطبوعات هدف، چاپ اول، بی تا، ج3، ص47، نامه 27.</ref>}}


'''[[حسد|حسود]] و دردسر ساز'''
'''[[حسد|حسود]] و دردسر ساز'''
{{نقل قول|امیرمومنان(ع): «اگر در زندگی کسی گشایشی بینند بر او حسد می‌ورزند و اگر کسی را در سختی و گرفتاری مشاهده کنند با سخن چینی و فتنه انگیزی بر رنج او می‌افزایند».<ref>نهج البلاغه، ترجمه آیتی، عبدالمحمد، خطبه 185.</ref>}}
{{نقل قول|امیرمومنان(ع): «اگر در زندگی کسی گشایشی بینند بر او حسد می‌ورزند و اگر کسی را در سختی و گرفتاری مشاهده کنند با سخن چینی و فتنه انگیزی بر رنج او می‌افزایند».<ref>نهج البلاغه، ترجمه آیتی، عبدالمحمد، خطبه 185.</ref>}}


حسد از بدترین و خبیث‌ترین اخلاق‌ها شمرده شده است: {{قرآن|أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَیٰ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه|سوره=نساء|آیه=۵۴|ترجمه=[آنان] به خاطر آنچه خدا از فضلش به آنان عطا کرده، حسد می‌ورزند.}} و [[پیامبر اسلام(ص)]] بر اساس این آیه، حسودان را دشمنان نعمت خدا معرفی کرده است.<ref>فیض کاشانی، محجه البیضاء، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ج۵، ص۳۲۷.</ref>  
حسد از بدترین و خبیث‌ترین اخلاق‌ها شمرده شده است: {{قرآن|أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَیٰ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه|سوره=نساء|آیه=۵۴|ترجمه=[آنان] به خاطر آنچه خدا از فضلش به آنان عطا کرده، حسد می‌ورزند.}} و [[پیامبر اسلام(ص)]] بر اساس این آیه، حسودان را دشمنان نعمت خدا معرفی کرده است.<ref>فیض کاشانی، محجه البیضاء، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ج۵، ص۳۲۷.</ref>


'''سوق دادن جامعه به ناامیدی'''
'''سوق دادن جامعه به ناامیدی'''
خط ۴۰: خط ۳۹:
{{نقل قول|امیرمومنان(ع): «در هر غم و اندوهی اشک‌ها می‌ریزند».<ref>نهج البلاغه، ترجمه آیتی، عبدالمحمد، خطبه 185.</ref>}}
{{نقل قول|امیرمومنان(ع): «در هر غم و اندوهی اشک‌ها می‌ریزند».<ref>نهج البلاغه، ترجمه آیتی، عبدالمحمد، خطبه 185.</ref>}}


منافقان برای دست یافتن به مقاصد و اغراض خود در برابر گریه و اندوه دیگران، به دروغ اظهار غمگینی می‌کنند و اشک می‌ریزند در حالی که آنان دشمن غمدیدگانند.
منافقان برای دست یافتن به مقاصد و اغراض خود در برابر گریه و اندوه دیگران، به دروغ اظهار غمگینی می‌کنند و اشک می‌ریزند در حالی که آنان دشمن غمدیدگانند.<ref>هاشمی خویی، میرزا حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، تهران، مکتبه الاسلامیه، چاپ چهارم، 1400ق، ج12، ص179.</ref>


'''چاپلوسی و سماجت برای رسیدن به دنیا'''
'''چاپلوسی و سماجت برای رسیدن به دنیا'''
خط ۵۰: خط ۴۹:


'''ستمگری در حکومت'''
'''ستمگری در حکومت'''
{{نقل قول|امیرمومنان(ع): «اگر یکی از آنها حکمرانی و فرمانروایی یابد، در بیدادگری و شکم خوارگی زیاده روی می‌کند و در شهوترانی و بهره‌گیری از خوشی‌های دنیا پا از حدّ فراتر می‌گذارد».<ref>نهج البلاغه، ترجمه آیتی، عبدالمحمد، خطبه 185.</ref>
 
{{نقل قول|امیرمومنان(ع): «اگر یکی از آنها حکمرانی و فرمانروایی یابد، در بیدادگری و شکم خوارگی زیاده روی می‌کند و در شهوترانی و بهره‌گیری از خوشی‌های دنیا پا از حدّ فراتر می‌گذارد».<ref>نهج البلاغه، ترجمه آیتی، عبدالمحمد، خطبه 185.</ref>}}


امیرمومنان(ع) منافقان را [[یاران شیطان|یاران و پیروان شیطانند]] می‌داند که خداوند می‌فرماید: {{قرآن||ترجمه=شیطان بر آنان مسلّط شده و یاد خدا را از خاطر آنها برده است. آنان حزب شیطانند! بدانید حزب شیطان زیانکارانند|سوره= مجادله|آیه=19}}<ref>نهج البلاغه، ترجمه آیتی، عبدالمحمد، خطبه 185.</ref>
امیرمومنان(ع) منافقان را [[یاران شیطان|یاران و پیروان شیطانند]] می‌داند که خداوند می‌فرماید: {{قرآن||ترجمه=شیطان بر آنان مسلّط شده و یاد خدا را از خاطر آنها برده است. آنان حزب شیطانند! بدانید حزب شیطان زیانکارانند|سوره= مجادله|آیه=19}}<ref>نهج البلاغه، ترجمه آیتی، عبدالمحمد، خطبه 185.</ref>
trustworthy
۲٬۷۰۱

ویرایش