automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|حکومت دینی}}تفاوت ماهیت اسلام با آموزههای مسیحیتِ تحریف شده و جایگاه و عملکرد متفاوت روحانیت و کشیشها، همسانانگاری دو پدیده اسلام و مسیحیت را نادرست مینماید. تجربه مسیحیت قرون وسطایی که منجر به دوران رنسانس و گریز مردم از دین به دنیاگرایی شد، ناشی از عواملی بود که این عوامل در اسلام، حکومت دینی و روحانیت وجود ندارند. | {{درگاه|حکومت دینی|حوزه و روحانیت}} | ||
تفاوت ماهیت اسلام با آموزههای مسیحیتِ تحریف شده و جایگاه و عملکرد متفاوت روحانیت و کشیشها، همسانانگاری دو پدیده اسلام و مسیحیت را نادرست مینماید. تجربه مسیحیت قرون وسطایی که منجر به دوران رنسانس و گریز مردم از دین به دنیاگرایی شد، ناشی از عواملی بود که این عوامل در اسلام، حکومت دینی و روحانیت وجود ندارند. | |||
در اسلام، زمینهها و عوامل انحراف در مسیحیت همچون تحریف شدن، فاقد شریعت بودن، در بردارنده عقاید و باورهای نادرست و خرافه آمیز، وجود ندارد. همچنین اسلام برخلاف مسیحیت با علم و پیشرفت مخالفتی نداشته بلکه تأکید بر یادگیری آن داشته است. | در اسلام، زمینهها و عوامل انحراف در مسیحیت همچون تحریف شدن، فاقد شریعت بودن، در بردارنده عقاید و باورهای نادرست و خرافه آمیز، وجود ندارد. همچنین اسلام برخلاف مسیحیت با علم و پیشرفت مخالفتی نداشته بلکه تأکید بر یادگیری آن داشته است. |