۱۱٬۹۱۳
ویرایش
(ابرابزار) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }} | {{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
سند و مفهوم روایت «الدنیا سجن المؤمن» چیست؟ | سند و مفهوم روایت «الدنیا سجن المؤمن» چیست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
'''دنیا زندان | '''دنیا زندان مؤمن است''' روایتی که دلالت بر ناگواری دنیا برای مؤمن به سبب رنجهای حاصل از پذیرش [[ایمان]] میکند. این رنجها، ناشی از اموری است مانند چشمپوشی از برخی لذتهای مادی و امتحانات الهی. این روایت، از [[پیامبر اسلام]] است. | ||
دنیای مؤمن را در مقایسه با آخرت او تبدیل به زندانی تنگ و ناگوار میکند. این روایت در منابع معتبر روایی شیعه و اهل سنت روایت شده است. این حدیث در متون اخلاقی، صوفیانه و عرفانی اسلامی نیز | دنیای مؤمن را در مقایسه با آخرت او تبدیل به زندانی تنگ و ناگوار میکند. این روایت در منابع معتبر روایی شیعه و اهل سنت روایت شده است. این حدیث در متون اخلاقی، صوفیانه و عرفانی اسلامی نیز بهطور گسترده نقل و تفسیر شده است. | ||
== سند روایت == | == سند روایت == | ||
حدیث دنیا زندان مؤمن است از پیامبر خدا(ص) در منابع معتبر روایی [[شیعه]] و [[اهل سنت|اهلسنت]] نقل شده و مورد استدلال قرار گرفته است.<ref>محمدباقر المجلسی، مرآة العقول فی شرح اخبار آل رسول، تهران، ج ۹، ص ۳۱۵.</ref> | حدیث دنیا زندان مؤمن است از پیامبر خدا(ص) در منابع معتبر روایی [[شیعه]] و [[اهل سنت|اهلسنت]] نقل شده و مورد استدلال قرار گرفته است.<ref>محمدباقر المجلسی، مرآة العقول فی شرح اخبار آل رسول، تهران، ج ۹، ص ۳۱۵.</ref> | ||
در منابع روایی شیعه، این حدیث اولین بار در کتاب المؤمن [[حسین بن سعید کوفی اهوازی]]، از اصحاب [[امام رضا(ع)]] و [[امام جواد(ع)]] و [[امام هادی(ع)]] آمده است.<ref>الحسین بن سعید الکوفی الاهوازی، المؤمن، قم، مؤسسة الامام المهدی علیه السلام، ص ۲۶.</ref> همچنین، این روایت در بسیاری از منابع اصلی و معتبر شیعه، مانند [[الکافی]]<ref>محمد بن یعقوب الکلینی، الکافی، قم، دارالحدیث، ج ۳، ص ۶۳۰.</ref> و [[کتاب من لایحضره الفقیه]]<ref>محمد بن علی بن الحسین بابویه القمی، کتاب من لایحضره الفقیه، تحقیق علی اکبر الغفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ج ۴، ص ۳۶۳.</ref> | در منابع روایی شیعه، این حدیث اولین بار در کتاب المؤمن [[حسین بن سعید کوفی اهوازی]]، از اصحاب [[امام رضا(ع)]] و [[امام جواد(ع)]] و [[امام هادی(ع)]] آمده است.<ref>الحسین بن سعید الکوفی الاهوازی، المؤمن، قم، مؤسسة الامام المهدی علیه السلام، ص ۲۶.</ref> همچنین، این روایت در بسیاری از منابع اصلی و معتبر شیعه، مانند [[الکافی]]<ref>محمد بن یعقوب الکلینی، الکافی، قم، دارالحدیث، ج ۳، ص ۶۳۰.</ref> و [[کتاب من لایحضره الفقیه]]،<ref>محمد بن علی بن الحسین بابویه القمی، کتاب من لایحضره الفقیه، تحقیق علی اکبر الغفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ج ۴، ص ۳۶۳.</ref> آمده است. در این منابع، این روایت از طریق [[امام موسی کاظم(ع)]] و [[امام جعفر صادق(ع)]] از طریق پدرانشان به نقل از رسول خدا(ص) روایت شده است. | ||
این حدیث در برخی از معتبرترین منابع روایی اهلسنت نیز نقل شده است: | این حدیث در برخی از معتبرترین منابع روایی اهلسنت نیز نقل شده است: | ||
* در [[صحیح مسلم]] از ابوهریره به نقل از رسول خدا(ص).<ref>مسلم بن الحجاج القشیری النیسابوری، صحیح مسلم، بیروت، دار ابن حزم، ج ۴، ص ۱۷۹۷.</ref> | |||
* در [[صحیح مسلم]] از ابوهریره به نقل از رسول خدا(ص).<ref>مسلم بن الحجاج القشیری النیسابوری، صحیح مسلم، بیروت، دار ابن حزم، ج ۴، ص ۱۷۹۷.</ref> | |||
* در [[مسند احمد بن حنبل]] از عبدالله بن عمرو به نقل از پیامبر(ص).<ref>احمد بن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، تحقیق احمد معبد عبدالکریم، جده، ج ۲، ص ۶۳۵.</ref> | * در [[مسند احمد بن حنبل]] از عبدالله بن عمرو به نقل از پیامبر(ص).<ref>احمد بن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، تحقیق احمد معبد عبدالکریم، جده، ج ۲، ص ۶۳۵.</ref> | ||
== معنای روایت == | == معنای روایت == | ||
{{جعبه نقل قول|قاضی قضاعی: مؤمن خواهد | {{جعبه نقل قول|قاضی قضاعی: مؤمن خواهد که شرایط ایمان بجا آورد ناچار رنجور بود و با مشقّت و از لذّات و شهوات نفس خود را شکسته دارد، و چون در کاری شود ترسان بود که نباید که گناهی بکند که از آن طاعت باطل شود؛ و کافر از این جمله خالی بود. و دیگر اگر چه مؤمن در دنیا در لذت و راحت و نعمت باشد و با حرمت و حشمت باشد و عیشی بهمراد، در جنب آنکه خدای تعالی وی را وعده کرده است به بهشت از حور و قصور و نعیم و ولدان مخلّدون، گوئی که وی در زندان است. و کافر اگر چه در دنیا تنگروزی و بیمار تن و با محنت باشد، در جنب آنکه حق تعالی وی را وعید کرده است به دوزخ از نکال و عذاب و سلاسل و أغلال، گوئی که وی اینجا در بهشت است.<ref>نویسندهٔ ناشناس، شرح فارسی شهاب الأخبار، تصحیح جلالالدین محدث ارموی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ص ۵۱.</ref>}} | ||
در شرح روایت دنیا زندان مومن است؛ گفته شده که [[مؤمن]] در دنیا محدود به دستورات الهی است و همین موجب تنگی دنیا برای او میشود. همچنین، او به وسیله عذاب خداوند ترسانیده شده و با شهوات و آرزوها امتحان میشود و به مصائب گرفتار میآید. بر خلاف کافر که بر خود قیدی نمیبیند و در برخورداری از لذتهای حرام، خیالی راحت دارد. به هر آنچه که [[شیطان]] بر او زیبا مینماید میل پیدا میکند.<ref>محمدباقر المجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۶۵، ص ۲۲۰.</ref> | |||
در | علامه مجلسی در توضیح این روایت اضافه کرده که مؤمن در دنیا نسبت به زندگی اخروی که در انتظار اوست و در مقایسه با نعمتهایی که خداوند در بهشت به او میدهد گویا در زندان است، اگرچه نسبت به اهل دنیا از رفاه و آسایش بیشتری بهرهمند باشد. اما بهرهمندی [[کافر]] از نعمت، منحصر در دنیا است و در آخرت فقط عذاب الهی در انتظار اوست، اگرچه در دنیا هم در سختی زندگی کرده باشد.<ref>محمدباقر المجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۶۵، ص ۲۲۱؛ نیز: جمالالدین محمد خوانساری، شرح بر غررالحکم و درر الکلم آمدی، تحقیق سید جلالالدین محدث ارموی، تهران، دانشگاه تهران، ج۲، ص ۶۶–۶۷.</ref> | ||
محتوای این روایت موجب شده است تا به آن در متون اخلاقی، صوفیانه و عرفانی توجه شود و بهطور گسترده مورد نقل، تفسیر و استفاده قرار گیرد.<ref>برای نمونه ن. ک: ابی عبدالرحمن محمد بن الحسین السّلمی، طبقات الصوفیه، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ص ۲۸؛ نیز: ابونعیم احمد بن عبدالله الاصبهانی، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، القاهره، دار ام القری للطباعة و النشر، ج ۱، ص ۱۹۸–۱۹۹؛ نیز: مولانا جلال الدین بلخی، دیوان شمس، تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، نشر طلایه، ص ۱۲۱۴.</ref> در این متون معنای این روایت، دچار گستردگی و عمق شده است.<ref>برای نمونه ن. ک: عین القضات الهمدانی، شرح کلمات باباطاهر العریان، تحقیق عاصم ابراهیم الکیالی الحسینی الشاذلی الدرقاوی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ص ۵۳.</ref> در برخی کتابها، زندان بودن دنیا نه به خاطر سختی پذیرش طاعت، بلکه به دلیل فراق از خداوند، به عنوان محبوب و معشوق حقیقی، تبیین شده است.<ref>برای نمونه ن. ک: ابوحامد محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ترجمهٔ مؤیدالدین خوارزمی، به کوشش حسین خدیوجم، انتشارات علمی و فرهنگی، ج ۴، ص ۲۲۴؛ نیز: ابوالحسن علی بن محمد الدیلمی، کتاب عطف الالف المألوف علی اللام المعطوف، تحقیق ج.ک. فادیه، القاهره، مطبعة المعهد العلمی الفرنسی للآثار الشرقیة، ص ۹۲.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
| تغییر مسیر =شد | | تغییر مسیر =شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی نویسنده = | | بازبینی نویسنده = | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = |