۶۰۲
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} جنگ های رده چه جنگ هایی بوده است و چند نفر کشته داده و چه ضربه ای به اسلام زده است؟ {{پایان سوال}} {{پاسخ}} مشکل اصلی مسلمانان، حرکتی بود که به عنوان جریان «ارتداد» شناخته شده است. مورخان نوشته اند که پس از رحلت پیامبر...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
جنگهای رده یا جریان «ارتداد» یکی از مشکلات اصلی مسلمانان صدر اسلام شناخته شده است. مورخان نوشتهاند که پس از رحلت پیامبر(ص) گروهی ادعای نبوت کرده، جماعتی مرتد شده و کسانی هم از پرداخت زکات خودداری کردند.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر، افست، قم، ۱۳۷۳ ش، ج۲، ص۱۲۸.</ref> | |||
پس از فتح مکه اعراب بادیه نشین یکی پس از دیگری مسلمان شدند. این اقدام بیشتر به آن دلیل بود که قدرت اسلام هر روز رو به گسترش بوده و هر لحظه ممکن بود که مسلمانان به سراغ آنان بروند، بنابر این آنان باید راه جدید را، حتی اگر موقتی نیز شده بپذیرند، این در حالی بود که آنان نه بدرستی، اسلام را می شناختند و نه می توانستند به سادگی عقاید کهن جاهلی خویش را رها سازند. مسأله پرداخت زکات نیز برای آنان مشکل جدی بود، در اصل آنان این امر را نوعی باج گیری از سوی مسلمانان می دانستند. این جریانات هر کدام انگیزه ویژه خود را داشت، اما دستگاه خلافت خلیفه اول همه را از دید ارتداد نگریست و با همین ابزار با آن برخورد کرد. | پس از فتح مکه اعراب بادیه نشین یکی پس از دیگری مسلمان شدند. این اقدام بیشتر به آن دلیل بود که قدرت اسلام هر روز رو به گسترش بوده و هر لحظه ممکن بود که مسلمانان به سراغ آنان بروند، بنابر این آنان باید راه جدید را، حتی اگر موقتی نیز شده بپذیرند، این در حالی بود که آنان نه بدرستی، اسلام را می شناختند و نه می توانستند به سادگی عقاید کهن جاهلی خویش را رها سازند. مسأله پرداخت زکات نیز برای آنان مشکل جدی بود، در اصل آنان این امر را نوعی باج گیری از سوی مسلمانان می دانستند. این جریانات هر کدام انگیزه ویژه خود را داشت، اما دستگاه خلافت خلیفه اول همه را از دید ارتداد نگریست و با همین ابزار با آن برخورد کرد. | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
اکنون به مهم ترین این جنگ ها اشاره می گردد: | اکنون به مهم ترین این جنگ ها اشاره می گردد: | ||
== | ==جنگ با «اسود عنسی» مدعی نبوت:== | ||
نخستین جنگ «رده»، جنگ با «اسود عنسی» بود، او در یمن مدعی نبوت شد و دست به شورش زد و به نمایندگان پیامبر گرامی اسلام نوشت؛ هر آن چه از زمین های ما گرفته اید به ما باز گردانید.<ref>طبرسی، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار المعارف، ج۲، ص۲۲۹.</ref> این خبر به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید و حضرت دستور داد تا به هر نحو شده او را به قتل برسانند، یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز بر ضد اسود توطئه کرده و عاقبت او را شخصی به نام «فیروز» در شبی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فردای آن رحلت نمود، کشت.<ref>خلیفه بن خیاط، تاریخ، تحقیق، اکرم ضیاء العمری، ریاض، ۱۴۰۵ ق، ص۱۱۷.</ref> به تعداد کشته های این شورش در تاریخ اشاره نشده است. | نخستین جنگ «رده»، جنگ با «اسود عنسی» بود، او در یمن مدعی نبوت شد و دست به شورش زد و به نمایندگان پیامبر گرامی اسلام نوشت؛ هر آن چه از زمین های ما گرفته اید به ما باز گردانید.<ref>طبرسی، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار المعارف، ج۲، ص۲۲۹.</ref> این خبر به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید و حضرت دستور داد تا به هر نحو شده او را به قتل برسانند، یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز بر ضد اسود توطئه کرده و عاقبت او را شخصی به نام «فیروز» در شبی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فردای آن رحلت نمود، کشت.<ref>خلیفه بن خیاط، تاریخ، تحقیق، اکرم ضیاء العمری، ریاض، ۱۴۰۵ ق، ص۱۱۷.</ref> به تعداد کشته های این شورش در تاریخ اشاره نشده است. | ||
== | ==«مسیلمه کذاب» مدعی نبوت:== | ||
مسیلمه کذاب از همه مدعیان پیامبری خطرناک تر بود. وی اهل یمامه بود و در زمان حیات رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم همراه بزرگان طایفه اش به مدینه آمده و اظهار اسلام کرده بود. وقتی که مسیلمه مدعی نبوت شد، پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم مردی به نام «رحال» را به یمامه فرستاد تا مانع گمراهی مردم شود، ولی او خیانت کرد و پیرو «مسیلمه» شد و افراد زیادی را گمراه کرد. چیزی نگذشت که پیامبر گرامی اسلام وفات نمود. وقتی که ابوبکر به خلافت رسید. «خالد بن ولید» را با سپاهی فراوان برای سرکوبی مسيلمه و پیروان او فرستاد.<ref>دکتر حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه پاینده، چاپ چهارم، ۱۳۶۰ ش، ص۲۳۰.</ref> | مسیلمه کذاب از همه مدعیان پیامبری خطرناک تر بود. وی اهل یمامه بود و در زمان حیات رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم همراه بزرگان طایفه اش به مدینه آمده و اظهار اسلام کرده بود. وقتی که مسیلمه مدعی نبوت شد، پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم مردی به نام «رحال» را به یمامه فرستاد تا مانع گمراهی مردم شود، ولی او خیانت کرد و پیرو «مسیلمه» شد و افراد زیادی را گمراه کرد. چیزی نگذشت که پیامبر گرامی اسلام وفات نمود. وقتی که ابوبکر به خلافت رسید. «خالد بن ولید» را با سپاهی فراوان برای سرکوبی مسيلمه و پیروان او فرستاد.<ref>دکتر حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه پاینده، چاپ چهارم، ۱۳۶۰ ش، ص۲۳۰.</ref> | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
نبرد یمامه یکی از سخت ترین جنگ های مسلمانان با مدعیان نبوت و ارتداد است. در این جنگ هزار و دویست نفر از مسلمانان که هفتصد نفرشان حافظ قرآن بودند، به شهادت رسیدند.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ترجمه مستوفی هروی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ سوم، ۱۳۸۰ ش، ص۲۸.</ref> | نبرد یمامه یکی از سخت ترین جنگ های مسلمانان با مدعیان نبوت و ارتداد است. در این جنگ هزار و دویست نفر از مسلمانان که هفتصد نفرشان حافظ قرآن بودند، به شهادت رسیدند.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ترجمه مستوفی هروی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ سوم، ۱۳۸۰ ش، ص۲۸.</ref> | ||
== | ==طلیحه بن خویلد اسدی، مدعی نبوت:== | ||
او نیز طایفه هایی از قبیله غطفان و بنی فزاره را فراهم آورده و با ساختن کلماتی سجع¬گونه کوشید تا با ادعای نبوت در برابر حکومت مدینه بایستد. در نبردی که میان مسلمانان و سپاه طلیحه صورت گرفت، سپاه طلیحه شکست خورد و او از صحنه درگیری به سوی شام گریخت و بدین ترتیب شورش دیگری سرکوب شد.<ref>ابن اعثم، پیشین، ص۲۰ ۲۱.</ref> در این جنگ اکثر طرفداران طلیحه کشته شدند. | او نیز طایفه هایی از قبیله غطفان و بنی فزاره را فراهم آورده و با ساختن کلماتی سجع¬گونه کوشید تا با ادعای نبوت در برابر حکومت مدینه بایستد. در نبردی که میان مسلمانان و سپاه طلیحه صورت گرفت، سپاه طلیحه شکست خورد و او از صحنه درگیری به سوی شام گریخت و بدین ترتیب شورش دیگری سرکوب شد.<ref>ابن اعثم، پیشین، ص۲۰ ۲۱.</ref> در این جنگ اکثر طرفداران طلیحه کشته شدند. | ||
== | ==جنگ با طایفه کنده:== | ||
در میان قبایلی که مرتد شناخته شدند، طایفه کنده بود. در واقع در این طایفه کسانی بودند که ابوبکر را قبول نداشتند و خواستار حکومت «اهل بیت» پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودند. آنان می گفتند: ابوبکر هیچ «عهدی» با آنان نداشته و اطاعت او بر آنان واجب نیست. اما خلیفه اول معتقد به ارتداد آن ها بود، در حالی که اثبات ارتداد آنان به هیچ وجه دلیل محکم و متقني نداشت. در این جنگ همه مردان کنده به جز ۸۰ هشتاد نفر، کشته شده و زنان و کودکان آنان به اسارت گرفته شدند.<ref>همان، ص۵۸.</ref> | در میان قبایلی که مرتد شناخته شدند، طایفه کنده بود. در واقع در این طایفه کسانی بودند که ابوبکر را قبول نداشتند و خواستار حکومت «اهل بیت» پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودند. آنان می گفتند: ابوبکر هیچ «عهدی» با آنان نداشته و اطاعت او بر آنان واجب نیست. اما خلیفه اول معتقد به ارتداد آن ها بود، در حالی که اثبات ارتداد آنان به هیچ وجه دلیل محکم و متقني نداشت. در این جنگ همه مردان کنده به جز ۸۰ هشتاد نفر، کشته شده و زنان و کودکان آنان به اسارت گرفته شدند.<ref>همان، ص۵۸.</ref> | ||
== | ==جنگ با طایفه «مالک بن نويره»:== | ||
از دیگر نبردهایی که تحت عنوان « رده» مطرح شده جنگ با قبیله «مالک بن نویره» است. لازم به ذکر است این گروه بدون هیچگونه تردیدی تنها به دلایل سیاسی حاضر به پذیرش دولت مدینه نشدند. اینها نیز در شمار مرتدین محسوب شدند. «خالد بن ولید» به دستور خلیفه اول راهی مقابله با این گروه شد. و این گروه نیز به دلیل مسائل شخصی خالد و انگیزه های پست اخلاقی وی مورد اتهام قرار گرفته و بی رحمانه کشته شدند.<ref>همان، ص۴۵.</ref> این لکه ننگی است در پرونده خالد و کسانی که از وی دفاع کرده و جنایت او را در کشتن شماری از مسلمانان و زناي او با همسر «مالک بن نویره» بلافاصله پس از قتل شوهرش را به عنوان خطای در اجتهاد مطرح می کنند.<ref>خلیفه بن خیاط، پیشین، ص۱۰۵، و طبری، پیشین، ج۳، ص۲۷۸.</ref> | از دیگر نبردهایی که تحت عنوان « رده» مطرح شده جنگ با قبیله «مالک بن نویره» است. لازم به ذکر است این گروه بدون هیچگونه تردیدی تنها به دلایل سیاسی حاضر به پذیرش دولت مدینه نشدند. اینها نیز در شمار مرتدین محسوب شدند. «خالد بن ولید» به دستور خلیفه اول راهی مقابله با این گروه شد. و این گروه نیز به دلیل مسائل شخصی خالد و انگیزه های پست اخلاقی وی مورد اتهام قرار گرفته و بی رحمانه کشته شدند.<ref>همان، ص۴۵.</ref> این لکه ننگی است در پرونده خالد و کسانی که از وی دفاع کرده و جنایت او را در کشتن شماری از مسلمانان و زناي او با همسر «مالک بن نویره» بلافاصله پس از قتل شوهرش را به عنوان خطای در اجتهاد مطرح می کنند.<ref>خلیفه بن خیاط، پیشین، ص۱۰۵، و طبری، پیشین، ج۳، ص۲۷۸.</ref> |
ویرایش