اذیت کردن خداوند: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
قرآن در سوره احزاب به اذیت شدن خداوند اشاره دارد:{{قرآن|إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَه وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِینًا|سوره=احزاب|آیه=۵۷|ترجمه=آنها که خدا و پیامبرشان را آزار می‌دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته، و برای آنها عذاب خوارکننده‌ای آماده کرده است.}}
قرآن در [[سوره احزاب]] به اذیت کردن خداوند توسط برخی افراد اشاره دارد:{{قرآن|إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَه وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِینًا|سوره=احزاب|آیه=۵۷|ترجمه=آنها که خدا و پیامبرشان را آزار می‌دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته، و برای آنها عذاب خوارکننده‌ای آماده کرده است.}} محققان معتقدند اگر مراد اذیت خود خدا باشد، مقصود این نیست که خدا هم مانند سایر موجودات اذیت می‌شود. بلکه این تعبیر موافق با تعابیر عرفی انسان‌ها بوده و خداوند براساس عرف بشری سخن گفته است.<ref>مجمع البیان، همان.</ref>


اذیت کردن خداوند در این آیه ۵۷ سوره احزاب با صیغه مضارع آمده که نشانگر استمرار است.<ref>قرائتی، تفسير نور، ج۹، ص۳۹۷، تهران، درسهایی از قرآن، ۱۳۸۳ق.</ref> محققان معتقدند اگر مراد اذیت خود خدا باشد، مقصود این نیست که خدا هم مانند سایر موجودات اذیت می‌شود بلکه این تعبیر موافق با تعابیر عرفی انسان‌ها است و خداوند براساس عرف بشری سخن گفته است.<ref>مجمع البیان، همان.</ref>  
مفسران، برای اذیت خداوند معانی مختلفی را ذکر کرده‌اند:
 
* بعضی احتمال داده‌اند که مقصود آیه، نسبت‌های ناروا دادن به خداوند است.<ref>الجامع لاحکام القرآن، همان، ص۲۳۷؛ و الکشاف، همان؛ و ر.ک. حسین بن احمد، شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنا عشری، تهران، میقات، چاپ اول، ۱۳۶۴ش، ج۱۰، ص۴۸۳.</ref> مانند مسیحیان که عیسی را پسر خداوند می‌خوانند.<ref>توبه/ ۳۰.</ref>
مفسران، برای اذیت خداوند معانی مختلفی را ذکر کرده اند:
* برخی تفاسیر نیز انجام کارهای ناپسند را مصداق اذیت کردن دانسته‌اند.<ref>کاشانی، ملا فتح الله، منهج الصادقین، تهران، کتابفروشی اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۴۴ ش، ج۷، ص۳۶۵.</ref><br />
* مراد از «یؤذون الله» آزار اولیاء خدا است. کلمه اولیاء مضاف بوده که حذف شده و حذف مضاف و نسبت دادن آزار به خود خدا، به جهت بزرگداشت اولیاءالله است.<ref>ر. ک. شیخ طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹، ج۸، ص۳۶۰؛ و محمدبن احمد، انصاری قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، داراحیاء الثراث العربی، ۱۴۰۵، ج۱۴، ص۲۳۸.</ref>
* مراد آزار اولیاء خدا است. کلمه اولیاء مضاف بوده که حذف شده و آزار به خود خداوند نسبت داده شده شده است. این نسبت به‌جهت بزرگداشت اولیاءالله است.<ref>ر. ک. شیخ طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹، ج۸، ص۳۶۰؛ و محمدبن احمد، انصاری قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، داراحیاء الثراث العربی، ۱۴۰۵، ج۱۴، ص۲۳۸.</ref>
* مقصود آزار رسول خدا(ص) است و به جهت تعظیم و بزرگداشت پیامبر، اذیت شدن را خدا به خود نسبت داده است.<ref>طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ ش، ج۱۶، ص۳۳۸؛ و ر.ک. فضل بن حسن طبرسی،
* مقصود آزار رسول خدا(ص) است و به جهت تعظیم و بزرگداشت پیامبر، اذیت شدن را خدا به خود نسبت داده است.<ref>طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ ش، ج۱۶، ص۳۳۸؛ و ر.ک. فضل بن حسن طبرسی،
مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، بی تا، ج۷–۸، ص۵۷۹، ر.ک. محمود بن محمد، زمخشری، الکشاف، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۶ ق، ج۳، ص۵۵۹.</ref> از ظاهر گفتار [[علامه طباطبائی]] چنین استفاده شده که این احتمال را پذیرفته است.<ref>المیزان، همان.</ref>
مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، بی تا، ج۷–۸، ص۵۷۹، ر.ک. محمود بن محمد، زمخشری، الکشاف، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۶ ق، ج۳، ص۵۵۹.</ref> از ظاهر گفتار [[علامه طباطبائی]] چنین استفاده شده که این احتمال را پذیرفته است.<ref>المیزان، همان.</ref>
* مراد از «یؤذون الله» عبارت است از کفر، شرک، ترک دین، مخالف با اوامر و نواهی و توهین به مقدسات.<ref>سید عبدالحسین طیب، الطیب البیان، تهران، انتشارات اسلام، چاپ سوم، ۱۳۶۶ ش، ج۱۰، ص۵۲۴.</ref>
* مراد از «یؤذون الله» عبارت است از کفر، شرک، ترک دین، مخالف با اوامر و نواهی و توهین به مقدسات.<ref>سید عبدالحسین طیب، الطیب البیان، تهران، انتشارات اسلام، چاپ سوم، ۱۳۶۶ ش، ج۱۰، ص۵۲۴.</ref>
* بعضی احتمال داده‌اند که مقصود آیه، نسبت‌های ناروا دادن به خداوند است.<ref>الجامع لاحکام القرآن، همان، ص۲۳۷؛ و الکشاف، همان؛ و ر.ک. حسین بن احمد، شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنا عشری، تهران، میقات، چاپ اول، ۱۳۶۴ش، ج۱۰، ص۴۸۳.</ref> مانند مسیحیان که عیسی را پسر خداوند می‌خوانند.<ref>توبه/ ۳۰.</ref>
* برخی تفاسیر نیز انجام کارهای ناپسند را مصداق اذیت کردن دانسته‌اند.<ref>کاشانی، ملا فتح الله، منهج الصادقین، تهران، کتابفروشی اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۴۴ ش، ج۷، ص۳۶۵.</ref><br />
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


۱۱٬۸۸۰

ویرایش