automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۱۰۵
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
روایات اسلامی ثواب و فضیلتهای زیادی برای نمازهای نافله برشمردهاند. از جمله اینکه نشان شیعیان است. | روایات اسلامی ثواب و فضیلتهای زیادی برای نمازهای نافله برشمردهاند. از جمله اینکه نشان شیعیان و سبب تقرب مؤمن به خداوند است. در برخی روایات آمده است نماز نافله، آنچه که در نماز واجب تباه شده است را جبران میکند. | ||
== نمازهای نافله == | == نمازهای نافله == | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
* در برخی از روایات، خواندن ۵۱ رکعت نماز واجب و مستحب را علامتی بر تعهد شیعیان شمرده است: [[امام صادق]](ع) میفرماید: «[[شیعیان]] ما اهل پرهیزکاری و کوشش در عبادت و وفا و امانتداری و زهد و عبادتند، در شبانه روز پنجاه و یک رکعت نماز میگزارند، شب بیدارند و روز را به روزه میگذرانند، زکات اموالشان را میپردازند و به زیارت خانه خدا میروند و از هر حرامی دوری میکنند.»<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه (تحقیق مؤسسه آل البیت)، قم، مهر، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ج۲۶، ص۵۷.</ref> | * در برخی از روایات، خواندن ۵۱ رکعت نماز واجب و مستحب را علامتی بر تعهد شیعیان شمرده است: [[امام صادق]](ع) میفرماید: «[[شیعیان]] ما اهل پرهیزکاری و کوشش در عبادت و وفا و امانتداری و زهد و عبادتند، در شبانه روز پنجاه و یک رکعت نماز میگزارند، شب بیدارند و روز را به روزه میگذرانند، زکات اموالشان را میپردازند و به زیارت خانه خدا میروند و از هر حرامی دوری میکنند.»<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه (تحقیق مؤسسه آل البیت)، قم، مهر، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ج۲۶، ص۵۷.</ref> | ||
* طبق روایات نمازهای مستحبی و نافله، اسبابی برای جبران نقص فرائض و قبولی آنهاست.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه (تحقیق مؤسسه آل البیت)، قم، مهر، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ج۲۶، ص۷۴.</ref> چون انسان هر اندازه مراقب اعمال واجب و بهخصوص نمازهای واجب خود باشد، باز هم اهل سهو و نسیان بوده و خالی از امور منافی با واجبات نمیباشد، بههمین دلیل خداوند مستحبات را وسیلهای برای جبران نواقص واجبات قرار داده است. | * طبق روایات نمازهای مستحبی و نافله، اسبابی برای جبران نقص فرائض و قبولی آنهاست.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه (تحقیق مؤسسه آل البیت)، قم، مهر، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ج۲۶، ص۷۴.</ref> چون انسان هر اندازه مراقب اعمال واجب و بهخصوص نمازهای واجب خود باشد، باز هم اهل سهو و نسیان بوده و خالی از امور منافی با واجبات نمیباشد، بههمین دلیل خداوند مستحبات را وسیلهای برای جبران نواقص واجبات قرار داده است. | ||
* عبادت و طاعت و بهخصوص نماز بهعنوان ستون و پایه محکم دین، هر اندازه بیشتر و دقیقتر انجام شود، باعث نزدیکی به خداوند شده و تکرار این تذکر با خصوصیات و ویژگیهای آن، رابطه انسان را با حق تعالی و عالم غیب بیش از پیش محکم میکند. | * عبادت و طاعت و بهخصوص نماز بهعنوان ستون و پایه محکم دین، هر اندازه بیشتر و دقیقتر انجام شود، باعث نزدیکی به خداوند شده و تکرار این تذکر با خصوصیات و ویژگیهای آن، رابطه انسان را با حق تعالی و عالم غیب بیش از پیش محکم میکند. امام كاظم (ع) میفرماید نمازهاى نافله، وسيله تقرّب هر مؤمن است.<ref>محمدی ریشهری، محمد، شناخت نامه نماز، ج۲،ص۷۵۵.</ref> | ||
* امام صادق(ع) نتیجه بندگی خالصانه به درگاه خداوند را به نقل از [[پیامبر]](ص) چنین توصیف میکند: پیامبر از جانب حق تعالی این گونه فرموده است: «... نزدیک نمیشود بسوی من بندهای از بندگانم به چیزی که محبوبتر باشد پیش من از واجبات (یعنی اولین وسیله تقرب، انجام واجبات است) و همانا بنده نزدیک میشود و تقرب میجوید به من به سبب نافله، به گونهای که دوست دارم او را، پس وقتی دوست داشتم او را، من گوش او میباشم که با او میشنود و چشمش که به آن میبیند و زبانش که به آن سخن میگوید و دستش که به آن اخذ میکند، اگر بخواند مرا، جواب میدهم او را و اگر از من چیزی بخواهد عطا میکنم به او.»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، شرح مولی مازندرانی، محمد صالح، بی تا، بی نا، ج۹، ص۴۲۸.</ref> | * امام صادق(ع) نتیجه بندگی خالصانه به درگاه خداوند را به نقل از [[پیامبر]](ص) چنین توصیف میکند: پیامبر از جانب حق تعالی این گونه فرموده است: «... نزدیک نمیشود بسوی من بندهای از بندگانم به چیزی که محبوبتر باشد پیش من از واجبات (یعنی اولین وسیله تقرب، انجام واجبات است) و همانا بنده نزدیک میشود و تقرب میجوید به من به سبب نافله، به گونهای که دوست دارم او را، پس وقتی دوست داشتم او را، من گوش او میباشم که با او میشنود و چشمش که به آن میبیند و زبانش که به آن سخن میگوید و دستش که به آن اخذ میکند، اگر بخواند مرا، جواب میدهم او را و اگر از من چیزی بخواهد عطا میکنم به او.»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، شرح مولی مازندرانی، محمد صالح، بی تا، بی نا، ج۹، ص۴۲۸.</ref> | ||