automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
[[مولی صالح مازندرانی|ملاصالح مازندرانی]]، عالم و شارح [[الکافی (کتاب)|اصول کافی]]، این حدیث را به وسیله روایتی دیگر از امام علی(ع) شرح کرده است. در آن روایت، دنیا مانند این دانسته شده که انسان در رؤیا به کمالی برسد و وقتی بیدار شد چیزی همراه خود نبیند. به گفته مازندارنی رسیدن به کمالات دنیا مانند مال و مقام، شبیه کمالاتی که در رؤیا دیده میشوند، در حقیقت کمال نیستند. انسان پس از مرگ ا ز خواب بیدار شده و میفهمد کمالات دنیایی که به آن رسیده بود، با او نیست.<ref>مولی صالح مازندرانی، شرح الکافی الاصول و الروضة، تحقیق ابوالحسن شعرانی، تهران، المکتبة الاسلامیة، ۱۳۸۲ش، ج۸، ص۳۷۰.</ref> | [[مولی صالح مازندرانی|ملاصالح مازندرانی]]، عالم و شارح [[الکافی (کتاب)|اصول کافی]]، این حدیث را به وسیله روایتی دیگر از امام علی(ع) شرح کرده است. در آن روایت، دنیا مانند این دانسته شده که انسان در رؤیا به کمالی برسد و وقتی بیدار شد چیزی همراه خود نبیند. به گفته مازندارنی رسیدن به کمالات دنیا مانند مال و مقام، شبیه کمالاتی که در رؤیا دیده میشوند، در حقیقت کمال نیستند. انسان پس از مرگ ا ز خواب بیدار شده و میفهمد کمالات دنیایی که به آن رسیده بود، با او نیست.<ref>مولی صالح مازندرانی، شرح الکافی الاصول و الروضة، تحقیق ابوالحسن شعرانی، تهران، المکتبة الاسلامیة، ۱۳۸۲ش، ج۸، ص۳۷۰.</ref> | ||
[[ملاصدرا]]، فیلسوف شیعه، تفسیری دیگر نیز از این روایت ارائه داده است. او دنیا را نسبت به [[عالم ملکوت]] «خوابی» شمرده که انسان پس از مرگ، از آن خواب بیدار میشود. به اعتقاد وی، موجودات در دنیا مثالهایی برای آن حقایقی هستند که در آخرتند؛ همانگونه که رؤیا مثالهایی است از آنچه در دنیا است.<ref>ملاصدرا، محمد، شرح اصول الکافی، به تحقیق محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۳۲۵.</ref> | [[ملاصدرا]]، فیلسوف شیعه، تفسیری دیگر نیز از این روایت ارائه داده است. او دنیا را نسبت به [[عالم ملکوت]] «خوابی» شمرده که انسان پس از مرگ، از آن خواب بیدار میشود. به اعتقاد وی، موجودات در دنیا مثالهایی برای آن حقایقی هستند که در آخرتند؛ همانگونه که آنچه در رؤیا دیده میشود مثالهایی است از آنچه در دنیا است.<ref>ملاصدرا، محمد، شرح اصول الکافی، به تحقیق محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۳۲۵.</ref> | ||
برخی منابع حدیثی شیعه، این روایت را از [[پیامبر اسلام(ص)]] نیز نقل کردهاند.<ref>مجلسی، محمد باقر بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۵۰، ص۱۳۴؛ ابن ابیفراس ورام، مجموعه ورام، قم، مکتبه الفقیه، ج۱، ص۱۵۰.</ref> | برخی منابع حدیثی شیعه، این روایت را از [[پیامبر اسلام(ص)]] نیز نقل کردهاند.<ref>مجلسی، محمد باقر بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۵۰، ص۱۳۴؛ ابن ابیفراس ورام، مجموعه ورام، قم، مکتبه الفقیه، ج۱، ص۱۵۰.</ref> |