automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۲۲۵
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
| ترجمه = خدا ميان آدمى و دلش حايل میگردد. | | ترجمه = خدا ميان آدمى و دلش حايل میگردد. | ||
}} | }} | ||
== معنای قلب == | |||
قلب در قرآن كريم استعمال میشود در آن چيزى كه آدمى بوسيله آن درك میكند، و بوسيله آن احكام عواطف باطنيش را ظاهر و آشكار میسازد مثلا حب و بغض، خوف و رجاء، آرزو و اضطراب درونى و امثال آن را از خود بروز میدهد، پس قلب آن چيزى است كه حكم میكند و دوست میدارد و دشمن میدارد و میترسد و اميدوار میشود و آرزو میكند و خوشحال میشود و اندوهناك میگردد، وقتى معناى قلب اين باشد پس در حقيقت قلب همان جان آدمى است كه با قوا و عواطف باطنیهاى كه مجهز است به كارهاى حياتى خود میپردازد.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسير الميزان، ج۹، ص ۵۸. | |||
</ref> بعضی مفسران گفته اند منظور از قلب، روح و عقل است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج۷، ص ۱۲۹. | |||
</ref> | |||
==تفسیر== | ==تفسیر== | ||
تفاسیر مختلفی از | آيه مورد بحث مىخواهد بفرمايد: بدانيد كه خدا مالك حقيقى شما و دلهاى شما است، و او از هر چيز به شما نزديكتر است | ||
خداى تعالى ميان انسان و جزء جزء وجودش و تمامى توابعش حائل است، بين او و قلبش، بين او و گوشش، بين او و چشمش، بين او و بدنش و بين او و جانش، و در آنها هم بنحو ايجاد تصرف میكند، و هم بنحو مالك قرار دادن انسان، كه هر مقدار از آن را بهر نحوى كه بخواهد به سود انسان تمليك میكند، و هر مقدار را كه نخواهد نمیكند.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسير الميزان، ج۹، ص ۵۸.</ref> | |||
تفاسیر مختلفی از آیه ۲۴ سوره انفال وجود دارد: | |||
#اشاره به شدت نزدیکی خداوند به بندگان است، آن چنانکه گویی در درون جان او و میان او و خودش قرار گرفته، همان گونه که [[قرآن کریم]] میفرماید: {{قرآن|وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ|ترجمه=ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم.|سوره=ق|آیه=۱۶}} | #اشاره به شدت نزدیکی خداوند به بندگان است، آن چنانکه گویی در درون جان او و میان او و خودش قرار گرفته، همان گونه که [[قرآن کریم]] میفرماید: {{قرآن|وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ|ترجمه=ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم.|سوره=ق|آیه=۱۶}} | ||
خط ۲۰: | خط ۳۲: | ||
#منظور این است که خداوند میان انسان و قلبش به وسیله مرگ حائل ایجاد میکند، لذا مردم باید تا فرصت دارند در انجام طاعات و کار نیک تلاش کنند. | #منظور این است که خداوند میان انسان و قلبش به وسیله مرگ حائل ایجاد میکند، لذا مردم باید تا فرصت دارند در انجام طاعات و کار نیک تلاش کنند. | ||
اما وجه جمع همه این تفسیرها این است که گفته شود: خداوند در همه جا حاضر و ناظر است و به همه موجودات احاطه دارد و مرگ و حیات، علم و قدرت، آرامش و امنیت، توفیق و سعادت همه در دست او و به قدرت اوست؛ به همین دلیل انسان نه چیزی را میتواند از او پنهان بدارد و نه کاری را بیتوفیق او انجام دهد و نه سزاوار است به غیر او روی آورد و از غیر او تقاضا کند؛ چرا که او مالک همه چیز است و محیط به تمام وجود انسان. او به یک یک اجزاء وجودی انسان و توابع آنها محیط است و بهطور حقیقت همه آنها را مالک است و در آنها به هر صورت که بخواهد تصرف میکند و از ملک خود و تصرفاتش هر مقدار که بخواهد به انسان واگذار مینماید و به او تملیک میکند. پس خداوند، بین انسان و تمام اجزاء وجودش و تمامی توابع آنها حائل است. و بین او و قلبش، بین او و گوشش، بین او و چشمش، بین او و بدنش، و بین او و جانش، هر مقدار از آنها را به هر نحوی که بخواهد به سود انسان تملیک میکند و هر مقدار را که نخواهد نمیکند. | اما وجه جمع همه این تفسیرها این است که گفته شود: خداوند در همه جا حاضر و ناظر است و به همه موجودات احاطه دارد و مرگ و حیات، علم و قدرت، آرامش و امنیت، توفیق و سعادت همه در دست او و به قدرت اوست؛ به همین دلیل انسان نه چیزی را میتواند از او پنهان بدارد و نه کاری را بیتوفیق او انجام دهد و نه سزاوار است به غیر او روی آورد و از غیر او تقاضا کند؛ چرا که او مالک همه چیز است و محیط به تمام وجود انسان. او به یک یک اجزاء وجودی انسان و توابع آنها محیط است و بهطور حقیقت همه آنها را مالک است و در آنها به هر صورت که بخواهد تصرف میکند و از ملک خود و تصرفاتش هر مقدار که بخواهد به انسان واگذار مینماید و به او تملیک میکند. پس خداوند، بین انسان و تمام اجزاء وجودش و تمامی توابع آنها حائل است. و بین او و قلبش، بین او و گوشش، بین او و چشمش، بین او و بدنش، و بین او و جانش، هر مقدار از آنها را به هر نحوی که بخواهد به سود انسان تملیک میکند و هر مقدار را که نخواهد نمیکند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج۷، ص ۱۲۹.</ref> | ||
برخى گويند: منظور اين است كه خداوند، حتى از خود انسان، به قلب انسان نزديكتر است.برخى گويند: منظور اين است كه خداوند قادر است كه دلها را منقلب و حالى بحالى گرداند. در دعا مىخوانيم: «يا مقلب القلوب و الأبصار» گويا مسلمين از جنگ مىترسيدند، از اينرو به آنها اعلام كرد كه: قادر است ميان ايشان و انديشههاى ترسناكى كه در دلشان هست، فاصله افكند و ترس آنها را تبديل به ايمنى سازد. محمد بن اسحاق گويد: يعنى قلب نمىتواند چيزى را از خداوند مكتوم بدارد.<ref>طبرسی، ترجمه تفسير مجمع البيان، ج۱۰، ص ۱۹۲. | |||
</ref> | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||