پرش به محتوا

اعتبار کتاب علل الشرایع: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
==اعتبار کتاب==
==اعتبار کتاب==
   
   
کتاب علل الشرایع از زمان تألیف تا کنون هم از نظر اعتبار مؤلفش و هم از جهت موضوع بدیعش (بررسی علل برخی احکام، اعتقادات و امور تکوینی) مورد توجه و رجوع دانشمندان بوده است. بسیاری از علمای شیعه از این کتاب در آثار خود استفاده کرده اند و به مطالب آن ارجاع داده اند. یکی دیگر از نشانه های اهمیت این کتاب نزد دانشمندان شیعه وجود نام این کتاب در فهرست اجازات نقلی است که محدثان شیعه برای شاگردان خود می نوشتند. از نظر محققان این موارد موجب اثبات اعتبار این کتاب در منظومه دانش حدیث شیعه است.<ref>مجید معارف و آتنا بهادری، «علل الشرایع اثری وزین در مجموعه آثار شیخ صدوق»، فصلنامه تخصصی حسنا، سال چهارم، ش ۱۵، ص ۱۳۱-۱۳۲.</ref>
عالمان شیعه این کتاب را، مانند دیگر کتاب‌های روایی، مورد بررسی قرار داده‌اند و برخی از روایات آن را از نظر سندی و متنی ضعیف دانسته‌اند. از نظر سندی، روش شیخ صدوق در این کتاب ذکر کامل سند است. اما در برخی از روایات این کتاب حذف کامل سند تا معصوم(ع)، انقطاع سند از طریق حذف چند نفر از سلسله سند و حذف یک نفر از سلسله سند دیده می شود. همچنین، در سلسله اسناد برخی از روایات این کتاب نام های مجهول از نظر علم رجال دیده می شود که به ضعف سند این روایات منجر می شود.<ref>مجید معارف و آتنا بهادری، «علل الشرایع اثری وزین در مجموعه آثار شیخ صدوق»، فصلنامه تخصصی حسنا، سال چهارم، ش ۱۵، ص ۱۳۵-۱۳۶.</ref>  
عالمان شیعه این کتاب را، مانند دیگر کتاب‌های روایی، مورد بررسی قرار داده‌اند و برخی از روایات آن را از نظر سندی و متنی ضعیف دانسته‌اند. از نظر سندی، روش شیخ صدوق در این کتاب ذکر کامل سند است. اما در برخی از روایات این کتاب حذف کامل سند تا معصوم(ع)، انقطاع سند از طریق حذف چند نفر از سلسله سند و حذف یک نفر از سلسله سند دیده می شود. همچنین، در سلسله اسناد برخی از روایات این کتاب نام های مجهول از نظر علم رجال دیده می شود که به ضعف سند این روایات منجر می شود.<ref>مجید معارف و آتنا بهادری، «علل الشرایع اثری وزین در مجموعه آثار شیخ صدوق»، فصلنامه تخصصی حسنا، سال چهارم، ش ۱۵، ص ۱۳۵-۱۳۶.</ref>  


خط ۲۰: خط ۲۲:




این کتاب با توجه به موضوع «علل و اسباب پدیده‌ها و احکام شرعی» از زمان نگارش، مورد توجه عالمان بوده و کسانی مانند [[قاضی نعمان مغربی]] در [[شرح الاخبار]]،<ref>مغربی، نعمان، شرح الاخبار، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۵۵۰؛</ref> [[علامه مجلسی]] در [[بحارالانوار]]،<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق، ج ۱، ص ۶؛</ref> [[شیخ حر عاملی]] در [[وسائل الشیعه]]<ref>حر عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۷؛</ref> و دیگرانی از علما و بزرگان شیعه از آن استفاده و به مطالب و مستندات این کتاب استناد نموده‌اند.
وحید بهبهانی در یکی از رسائل فقهی خود با عنوان «رسالة فی صحة الجمع بین الفاطمیتین» به ضعف‌های سندی و متنی برخی از روایات کتاب علل الشرایع اشاره کرده است. او در این رساله، که در نقد نظر فقهی عالمی اخباری نگاشته شده، در ضمن استدلالات خود بر رد نظر آن عالم اخباری، که بر روایتی از علل الشرایع تکیه کرده است، برخی ضعف‌های سندی و متنی کتاب علل الشرایع را نشان می‌دهد.<ref>'''محمدباقر بهبهانی، الرسائل الفقهیة، قم، مؤسسة العلامة المجدّد الوحيد البهبهاني، ص ۱۸۹-۱۹۵.'''</ref>
 


در طرف مقابل نیز این کتاب از سوی برخی [[اصولیون]] مانند [[وحید بهبهانی]] مورد نقد و تأمل قرار گرفته است. هر چند این نقادی بیشتر متوجه این مسئله است که شیخ صدوق، تنها در صدد گردآوری و نقل روایات علل بوده است.<ref>وحید بهبهانی، محمدباقر، الرسائل الفقهیة، ۱۴۱۹ق، ص۱۹۳</ref>
<ref>وحید بهبهانی، محمدباقر، الرسائل الفقهیة، ۱۴۱۹ق، ص۱۹۳</ref>


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۶٬۸۵۳

ویرایش