trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
گرایش مذهبی [[حافظ شیرازی]] بهلحاظ کلامی اشعری و از نظر فقهی شافعی است. فضای مذهبی غالب در شیراز قرن هشتم در کنار شواهدی در اشعار او مؤید تسنن اوست. با این حال، حافظ به دلیل نگاه انسانی و گرایشش به تصوف و عرفان در باب مذهب سختگیری ندارد. همچنین، در اشعار حافظ نشانههایی بر ارادت او به اهلبیت عصمت و طهارت(ع) دیده میشود. از این جهت، میتوان حافظ را از نظر مذهبی سنی متشیع دانست. | گرایش مذهبی [[حافظ شیرازی]] بهلحاظ کلامی [[اشعری]] و از نظر فقهی [[شافعی]] است. فضای مذهبی غالب در شیراز قرن هشتم در کنار شواهدی در اشعار او مؤید [[تسنن]] اوست. با این حال، حافظ به دلیل نگاه انسانی و گرایشش به [[تصوف]] و عرفان در باب مذهب سختگیری ندارد. همچنین، در اشعار حافظ نشانههایی بر ارادت او به [[اهلبیت]] عصمت و طهارت(ع) دیده میشود. از این جهت، میتوان حافظ را از نظر مذهبی سنی متشیع دانست. | ||
== تسنن حافظ == | == تسنن حافظ == | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
مهمترین قرینه بر تسنن حافظ را میتوان رواج تسنن شافعی در سرزمین شیراز در دوران حیات حافظ بهشمار آورد.<ref>حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، تصحیح محمد دبیرسیاقی، قزوین، حدیث امروز، ۱۳۸۱.</ref> علاوه بر این، در اشعار حافظ نشانههایی بر تسنن او میتوان یافت. از جمله، بیت «من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق/ چار تکبیر زدم یکسره بر هرچه که هست» که در آن دستور نماز میت بر اساس فقه اهل سنت مبتنی بر چهار تکبیر آمده است.<ref>محمد معین، حافظ شیرین سخن، تهران، بنگاه بازرگانی پروین، ص 301-302.</ref> در حالی که در فقه شیعه بدون هیچ خلافی پنج تکبیر در این نماز واجب است.<ref>محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، قم، مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت، ج 6، ص 396.</ref> | مهمترین قرینه بر تسنن حافظ را میتوان رواج تسنن شافعی در سرزمین شیراز در دوران حیات حافظ بهشمار آورد.<ref>حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، تصحیح محمد دبیرسیاقی، قزوین، حدیث امروز، ۱۳۸۱.</ref> علاوه بر این، در اشعار حافظ نشانههایی بر تسنن او میتوان یافت. از جمله، بیت «من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق/ چار تکبیر زدم یکسره بر هرچه که هست» که در آن دستور نماز میت بر اساس فقه اهل سنت مبتنی بر چهار تکبیر آمده است.<ref>محمد معین، حافظ شیرین سخن، تهران، بنگاه بازرگانی پروین، ص 301-302.</ref> در حالی که در فقه شیعه بدون هیچ خلافی پنج تکبیر در این نماز واجب است.<ref>محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، قم، مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت، ج 6، ص 396.</ref> | ||
همچنین، در اشعار حافظ شواهدی بر اعتقاد او به مذهب کلامی اشعری وجود دارد. از جمله، بیتی در ساقینامه مشهور حافظ که در آن کلام الله را قدیم میشمرد. این عقیده مطابق با نظر اشعریان و خلاف نظر شیعیان و معتزلیان است که کلام الله را مخلوق میدانند.<ref>محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص 302.</ref> این شواهد را میتوان در کنار شاگردی حافظ نزد قاضی عضدالدین | همچنین، در اشعار حافظ شواهدی بر اعتقاد او به مذهب کلامی اشعری وجود دارد. از جمله، بیتی در ساقینامه مشهور حافظ که در آن کلام الله را قدیم میشمرد. این عقیده مطابق با نظر اشعریان و خلاف نظر شیعیان و [[معتزلیان]] است که کلام الله را مخلوق میدانند.<ref>محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص 302.</ref> این شواهد را میتوان در کنار شاگردی حافظ نزد [[قاضی عضدالدین ایجی]]، فقیه و متکلم اشعری و صاحب کتاب [[مواقف]] در کلام اشعری، دلیلی بر اشعری بودن حافظ بهشمار آورد.<ref>بهاءالدین خرمشاهی، حافظ نامه، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ج 2، ص 903-905.</ref> | ||
== تشیع حافظ == | == تشیع حافظ == | ||
شواهدی در دیوان حافظ در باب تشیع او وجود دارد. از جمله، بیت «حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق/ بدرقه رهت شود همت شحنه نجف».<ref>محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص 306.</ref> همچنین، دو رباعی در مدح و منقبت امام علی(ع) که در نسخههای معتبر دیوان حافظ آمده است.<ref>بهاءالدین خرمشاهی، حافظ، تهران، نشر ناهید، ص 125.</ref> نیز، ابیاتی در برخی از غزلهای اصیل دیوان حافظ که دلالت بر تشیع او دارد. مانند، بیت «حافظ ز جان محب رسول است و آل او/ بر این سخن گواست خداوند اکبرم». همچنین، قصیدهای با مطلع «مقدری که ز آثار صنع کرد اظهار/ سپهر و مهر و مه و سال و ماه و لیل و نهار» که در آن صریحاً عقاید کلامی شیعی اظهار شده است. حافظ در پایان این قصیده از دشمنان چهارده معصوم(ع) بیزاری جسته و خود را اهل تولای به ایشان بر شمرده است. نیز، غزلی با مطلع «ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش/ پیوسته در حمایت لطف اله باش» که ضمن آن به ولایت امام علی(ع) اشاره کرده و درباره زیارت بارگاه امام رضا(ع) سخن گفته است.<ref>محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص 305-306.</ref> | شواهدی در دیوان حافظ در باب تشیع او وجود دارد. از جمله، بیت «حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق/ بدرقه رهت شود همت شحنه نجف».<ref>محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص 306.</ref> همچنین، دو رباعی در مدح و منقبت [[امام علی(ع)]] که در نسخههای معتبر دیوان حافظ آمده است.<ref>بهاءالدین خرمشاهی، حافظ، تهران، نشر ناهید، ص 125.</ref> نیز، ابیاتی در برخی از غزلهای اصیل دیوان حافظ که دلالت بر [[تشیع]] او دارد. مانند، بیت «حافظ ز جان محب رسول است و آل او/ بر این سخن گواست خداوند اکبرم». همچنین، قصیدهای با مطلع «مقدری که ز آثار صنع کرد اظهار/ سپهر و مهر و مه و سال و ماه و لیل و نهار» که در آن صریحاً عقاید کلامی شیعی اظهار شده است. حافظ در پایان این قصیده از دشمنان چهارده معصوم(ع) بیزاری جسته و خود را اهل تولای به ایشان بر شمرده است. نیز، غزلی با مطلع «ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش/ پیوسته در حمایت لطف اله باش» که ضمن آن به ولایت امام علی(ع) اشاره کرده و درباره زیارت بارگاه [[امام رضا(ع)]] سخن گفته است.<ref>محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص 305-306.</ref> | ||
برخی محققان ابیاتی که بر تشیع اعتقادی حافظ اشاره میکنند را، به دلیل عدم وجود در نسخههای معتبر مصحح دیوان او، الحاقی قلمداد میکنند. از نظر آنان، باقی ابیات هم چیزی بیش از محبت او نسبت به خاندان عصمت و طهارت(ع) را اثبات نمیکند.<ref>سعید حمیدیان، شرح شوق، تهران، نشر قطره، ج ۱، ص ۶۸-۷۲.</ref> محبتی که هم از شافعی بودن حافظ سرچشمه میگیرد و هم به دلیل رشد علایق شیعی در دوران او در ایران طبیعی به نظر میرسد.<ref>بهاءالدین خرمشاهی، حافظ نامه، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ج 2، ص 905.</ref>{{مطالعه بیشتر}} | برخی محققان ابیاتی که بر تشیع اعتقادی حافظ اشاره میکنند را، به دلیل عدم وجود در نسخههای معتبر مصحح دیوان او، الحاقی قلمداد میکنند. از نظر آنان، باقی ابیات هم چیزی بیش از محبت او نسبت به خاندان عصمت و طهارت(ع) را اثبات نمیکند.<ref>سعید حمیدیان، شرح شوق، تهران، نشر قطره، ج ۱، ص ۶۸-۷۲.</ref> محبتی که هم از شافعی بودن حافظ سرچشمه میگیرد و هم به دلیل رشد علایق شیعی در دوران او در ایران طبیعی به نظر میرسد.<ref>بهاءالدین خرمشاهی، حافظ نامه، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ج 2، ص 905.</ref>{{مطالعه بیشتر}} |