automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
{{پاسخ}}آیات متعدد [[قرآن]]، شغل و تلاش را با اهمیت دانسته و به آن تشویق کردهاند. خداوند در آیات گوناگون، به جستجو در زمین، بهرهمندی از منافع آن، آباد کردن و برطرف ساختن نیازهای معیشتی، تأکید کرده است. | {{پاسخ}}آیات متعدد [[قرآن]]، شغل و تلاش را با اهمیت دانسته و به آن تشویق کردهاند. خداوند در آیات گوناگون، به جستجو در زمین، بهرهمندی از منافع آن، آباد کردن و برطرف ساختن نیازهای معیشتی، تأکید کرده است. | ||
== اهمیت کار == | |||
آیات بسیاری از عمل و ارزش عمل سخن گفته که در حقیقت، تلاش و سعی انسان برای تحقق امور، است. خداوند میفرماید: {{قرآن|وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی|ترجمه=و اینکه برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست.|سوره=نجم|آیه=۳۹}}؛ به این معنا که آنچه در نگرش و بینش قرآنی از ارزش و اهمیت برخوردار است، سعی و تلاش انسان است که نوعی از مفهوم کار را با خود به همراه دارد. | آیات بسیاری از عمل و ارزش عمل سخن گفته که در حقیقت، تلاش و سعی انسان برای تحقق امور، است. خداوند میفرماید: {{قرآن|وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی|ترجمه=و اینکه برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست.|سوره=نجم|آیه=۳۹}}؛ به این معنا که آنچه در نگرش و بینش قرآنی از ارزش و اهمیت برخوردار است، سعی و تلاش انسان است که نوعی از مفهوم کار را با خود به همراه دارد. | ||
== | == کار پیامبران == | ||
کار حضرت موسی برای شعیب پیامبر | |||
{{قرآن||ترجمه=(شعیب) گفت: «من میخواهم یکی از این دو دخترم را به همسری تو (موسی) درآورم به این شرط که هشت سال برای من کار کنی و اگر آن را تا ده سال افزایش دهی، محبّتی از ناحیه توست من نمیخواهم کار سنگینی بر دوش تو بگذارم و ان شاء اللَّه مرا از صالحان خواهی یافت.|سوره=قصص|آیه=۲۷}} | {{قرآن||ترجمه=(شعیب) گفت: «من میخواهم یکی از این دو دخترم را به همسری تو (موسی) درآورم به این شرط که هشت سال برای من کار کنی و اگر آن را تا ده سال افزایش دهی، محبّتی از ناحیه توست من نمیخواهم کار سنگینی بر دوش تو بگذارم و ان شاء اللَّه مرا از صالحان خواهی یافت.|سوره=قصص|آیه=۲۷}} | ||
براساس این آیه، میزان و مزد کار در ابتدا توسط دو طرف مشخص میگردد و در این آیه کار [[حضرت موسی]] به عنوان مهریه دخترِ [[شعیب]] قرار داده شده است. | براساس این آیه، میزان و مزد کار در ابتدا توسط دو طرف مشخص میگردد و در این آیه کار [[حضرت موسی]] به عنوان مهریه دخترِ [[شعیب]] قرار داده شده است. | ||
کار یوسف در خزانه داری مصر | |||
{{قرآن|قالَ اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفیظٌ عَلیمٌ|ترجمه=(یوسف) گفت: مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم!|سوره=یوسف|آیه=۵۵}}. | {{قرآن|قالَ اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفیظٌ عَلیمٌ|ترجمه=(یوسف) گفت: مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم!|سوره=یوسف|آیه=۵۵}}. | ||
این آیه نیز نشان میدهد که [[حضرت یوسف]] به خاطر احساس مسئولیت از خطر قحطی که جان مردم را تهدید میکرد این پیشنهاد را داد و یک کار و مسئولیت اقتصادی مهمی را بر عهده گرفت و به خوبی از عهده آن برآمد. | این آیه نیز نشان میدهد که [[حضرت یوسف]] به خاطر احساس مسئولیت از خطر قحطی که جان مردم را تهدید میکرد این پیشنهاد را داد و یک کار و مسئولیت اقتصادی مهمی را بر عهده گرفت و به خوبی از عهده آن برآمد. | ||
کارگری دو پیامبر برای دو یتیم | |||
{{قرآن||ترجمه=(موسی و خضر) باز به راه خود ادامه دادند تا به مردم قریهای رسیدند از آنان خواستند که به ایشان غذا دهند ولی آنان از مهمان کردنشان خودداری نمودند (با این حال) در آن جا دیواری یافتند که میخواست فرو ریزد و (آن مرد عالم) آن را برپا داشت. (موسی) گفت: «(لا اقل) میخواستی در مقابل این کار مزدی بگیری»!|سوره=کهف[۱۸]|آیه=۷۷}} | {{قرآن||ترجمه=(موسی و خضر) باز به راه خود ادامه دادند تا به مردم قریهای رسیدند از آنان خواستند که به ایشان غذا دهند ولی آنان از مهمان کردنشان خودداری نمودند (با این حال) در آن جا دیواری یافتند که میخواست فرو ریزد و (آن مرد عالم) آن را برپا داشت. (موسی) گفت: «(لا اقل) میخواستی در مقابل این کار مزدی بگیری»!|سوره=کهف[۱۸]|آیه=۷۷}} | ||
زرهبافی حضرت داود(ع) | |||
{{قرآن|... وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدیدَ|۱۰|ترجمه=و آهن را برای او نرم کردیم (و به او گفتیم:) زرههای کامل و فراخ بساز، و حلقهها را به اندازه و متناسب کن! و عمل صالح بجا آورید که من به آنچه انجام میدهید بینا هستم!|سوره=سبأ|آیه=۱۰-۱۱|أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ|۱۱}}. | {{قرآن|... وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدیدَ|۱۰|ترجمه=و آهن را برای او نرم کردیم (و به او گفتیم:) زرههای کامل و فراخ بساز، و حلقهها را به اندازه و متناسب کن! و عمل صالح بجا آورید که من به آنچه انجام میدهید بینا هستم!|سوره=سبأ|آیه=۱۰-۱۱|أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ|۱۱}}. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۴: | ||
[[امام صادق(ع)]] فرمود: «خدا به داود وحی کرد، تو خوب بندهای هستی مگر آنکه تو از بیت المال میخوری، پس داود چهل روز گریه کرد، پس خدا آهن را برای او چون موم نرم ساخت و هر روز یک زره میساخت و به هزار درهم میفروخت… و از بیتالمال بینیاز گشت».<ref>طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه تفسیر مجمع البیان، گروهی از مترجمان، تهران، انتشارات فراهانی، چاپ اول، ۱۳۶۰ش، ج۲۰، ص۲۲۵.</ref> | [[امام صادق(ع)]] فرمود: «خدا به داود وحی کرد، تو خوب بندهای هستی مگر آنکه تو از بیت المال میخوری، پس داود چهل روز گریه کرد، پس خدا آهن را برای او چون موم نرم ساخت و هر روز یک زره میساخت و به هزار درهم میفروخت… و از بیتالمال بینیاز گشت».<ref>طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه تفسیر مجمع البیان، گروهی از مترجمان، تهران، انتشارات فراهانی، چاپ اول، ۱۳۶۰ش، ج۲۰، ص۲۲۵.</ref> | ||
همکاری با ذوالقرنین برای ساختن سد و نجات از دست یاجوج و ماجوج | |||
{{قرآن|قالَ ما مَکَّنِّی فیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعینُونی بِقُوَّه أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ رَدْماً|ترجمه=(ذو القرنین) گفت: آنچه پروردگارم در اختیار من گذارده، بهتر است (از آنچه شما پیشنهاد میکنید)! مرا با نیرویی یاری دهید، تا میان شما و آنها سدّ محکمی قرار دهم!|سوره=کهف[۱۸]|آیه=۹۵}} | {{قرآن|قالَ ما مَکَّنِّی فیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعینُونی بِقُوَّه أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ رَدْماً|ترجمه=(ذو القرنین) گفت: آنچه پروردگارم در اختیار من گذارده، بهتر است (از آنچه شما پیشنهاد میکنید)! مرا با نیرویی یاری دهید، تا میان شما و آنها سدّ محکمی قرار دهم!|سوره=کهف[۱۸]|آیه=۹۵}} | ||