automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
حال در جایی که خواست والدین حرام نیست اما از انسان چیزی را میخواهند که هزینه سنگینی برای انسان دارد، مثل ازدواج که بحث یک عمر زندگی است؛ انتخاب شغل، انتخاب رشته تحصیلی و … که سرنوشت انسان رقم زده میشود، چه باید کرد؟ | حال در جایی که خواست والدین حرام نیست اما از انسان چیزی را میخواهند که هزینه سنگینی برای انسان دارد، مثل ازدواج که بحث یک عمر زندگی است؛ انتخاب شغل، انتخاب رشته تحصیلی و … که سرنوشت انسان رقم زده میشود، چه باید کرد؟ | ||
== اطاعت بی چون و چرا == | == عدم وجوب اطاعت بی چون و چرا == | ||
ضمن اینکه احترام والدین واجب است، اطاعت بیچون و چرا نیز واجب نیست؛ مگر در مواقع خاص که توضیح داده خواهد شد. جهت روشن شدن مسئله، داستانی را از زمان پیامبر اکرم ـ ص نقل میکنیم. دختری نزد پیغمبر اکرم (ص) آمد و گفت یا رسولالله پدرم میخواهد مرا مجبور کند که با پسر برادرش ازدواج کنم و من با این کار مخالفم و نمیخواهم با این شخص ازدواج کنم … پیامبر اکرم (ص) ابتدا به خاطر رعایت احترام پدر، دختر را نصیحت کردند و فرمودند «اگر میتوانی، پیشنهاد پدرت را قبول کن». دختر گفت: ای پیامبر خدا من علاقه ای به پسرعمویم ندارم و نمیتوانم او را به عنوان همسرم برگزینم. پیامبر اکرم ـ ص فرمودند: «اختیار با توست، میخواهی قبول کن، نمیخواهی نکن».<ref>مظاهری، علی اکبر، جوانان و انتخاب همسر، قم، پارسایان، ص۷۹.</ref> | ضمن اینکه احترام والدین واجب است، اطاعت بیچون و چرا نیز واجب نیست؛ مگر در مواقع خاص که توضیح داده خواهد شد. جهت روشن شدن مسئله، داستانی را از زمان پیامبر اکرم ـ ص نقل میکنیم. دختری نزد پیغمبر اکرم (ص) آمد و گفت یا رسولالله پدرم میخواهد مرا مجبور کند که با پسر برادرش ازدواج کنم و من با این کار مخالفم و نمیخواهم با این شخص ازدواج کنم … پیامبر اکرم (ص) ابتدا به خاطر رعایت احترام پدر، دختر را نصیحت کردند و فرمودند «اگر میتوانی، پیشنهاد پدرت را قبول کن». دختر گفت: ای پیامبر خدا من علاقه ای به پسرعمویم ندارم و نمیتوانم او را به عنوان همسرم برگزینم. پیامبر اکرم ـ ص فرمودند: «اختیار با توست، میخواهی قبول کن، نمیخواهی نکن».<ref>مظاهری، علی اکبر، جوانان و انتخاب همسر، قم، پارسایان، ص۷۹.</ref> | ||