automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}}{{سوال}}داستان پارچه گذاشتن بر روی بت توسط زلیخا حقیقت دارد؟ | {{شروع متن}}{{سوال}}داستان پارچه گذاشتن بر روی بت توسط زلیخا حقیقت دارد؟ | ||
{{پایان سوال}}{{پاسخ}} | {{پایان سوال}}{{پاسخ}} | ||
براساس برخی روایات [[زلیخا]] پیش از قصد کامجویی از [[یوسف(ع)]]، پارچهای روی بت در خانهاش قرار داد. و وقتی با پرسش یوسف مواجه شد که چرا چنین کردی. گفت من از او خجالت میکشم، پارچهای بر روی آن نهادم تا ما را نبیند. یوسف گفت تو از بتی که نه میشنود و نه میبیند حیا میکنی و من از [[خداوند]] خود حیا | براساس برخی روایات [[زلیخا]] پیش از قصد کامجویی از [[یوسف(ع)]]، به سبب شرم از معبود خود، پارچهای روی بت در خانهاش قرار داد. و وقتی با پرسش یوسف مواجه شد که چرا چنین کردی. گفت من از او خجالت میکشم، پارچهای بر روی آن نهادم تا ما را نبیند. یوسف گفت تو از بتی که نه میشنود و نه میبیند حیا میکنی و من از [[خداوند]] خود حیا نکنم؟<ref name=":0">قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۱، ص۳۴۲–۳۴۳، محقق و مصحح: سید طیب موسوی جزائری، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ق.</ref> | ||
این روایت در [[کتاب تفسیر قمی]] نوشته شده در قرن سوم<ref name=":0"/> و برخی از منابع شیعه<ref>بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۷۰، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق.</ref> نقل شده است. منابعی از اهلسنت<ref>قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج۱۰، ص۱۶۹، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش.</ref> از جمله [[فخر رازی]]<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۸، ص۴۴۳، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.</ref> عالم قرن ششم نیز این روایت را با کمی تفاوت نقل کردهاند. | این روایت در [[کتاب تفسیر قمی]] نوشته شده در قرن سوم<ref name=":0"/> و برخی از منابع شیعه<ref>بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۷۰، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق.</ref> نقل شده است. منابعی از اهلسنت<ref>قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج۱۰، ص۱۶۹، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش.</ref> از جمله [[فخر رازی]]<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۸، ص۴۴۳، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.</ref> عالم قرن ششم نیز این روایت را با کمی تفاوت نقل کردهاند. |