automoderated، ناظمان (CommentStreams)
۱۵٬۱۴۷
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
واژه «معجزه» از مصدر «اعجاز» گرفته شده از ریشه ثلاثی مجرّد «عجز» است که به معنای درماندگی، ناتوانی و نیز پایانه و انتهای هر چیز است. | واژه «معجزه» از مصدر «اعجاز» گرفته شده و از ریشه ثلاثی مجرّد «عجز» است که به معنای درماندگی، ناتوانی و نیز پایانه و انتهای هر چیز است.<ref>ابن فارس، مقاییس اللّغه، ج۴، ص۲۳۲.</ref> در اصطلاح علم کلام و تفسیر «اعجاز» کار شگفت و امر خارقالعادهای است که پیامبران الهی بر خلاف قوانین عادی و جاری طبیعت، به منظور اثبات ادعای رسالت خدایی خویش انجام میدهند.<ref>سعیدی روشن، محمد باقر، معجزهشناسی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی. ص۱۸،</ref> پیامبران الهی که از طرف خداوند برای هدایت انسانها مبعوث شدهاند، باید در دعوت خودشان دارای مشخّصه و علامتی باشند که مردم با مشاهده آن، آنها را تصدیق کنند، زیرا اگر انبیا برای دعوی خود این ویژگی را نداشته باشند، مردم پیامبران حقیقی را از پیامبران دروغین تشخیص نخواهند داد؛ از این رو پیامبران الهی باید «معجزه» داشته باشند، تا مردم بفهمند که این شخص با خدا ارتباط دارد و در نتیجه کلامش را بپذیرند؛ لذا در قرآن کریم نقل شده است که وقتی انبیا برای آنها مبعوث میشدند از ایشان نشان و علامت نبوت مطالبه میکردند: | ||
{{قرآن|فَأْتِ بِآیَه إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ<ref>شعرا/ ۱۵۴.</ref> «اگر راست میگویی و پیغمبری، باید نشانی داشته باشی.»؛ بنابراین وجود معجزه برای انبیا ضرورت دارد چون تا این نشانه نباشد حجّت بر مردم تمام نمیشود. البته از بررسی موارد معجزات در قرآن کریم کاملاً روشن میشود که دایره معجزه منحصر به چنین موردی نیست، انبیاء در غیر مقام اثبات نبوّت هم معجزاتی آوردهاند.}}<ref>رجوع شود به: مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، بحث اعجاز، انتشارات مؤسسه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ</ref> | {{قرآن|فَأْتِ بِآیَه إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ<ref>شعرا/ ۱۵۴.</ref> «اگر راست میگویی و پیغمبری، باید نشانی داشته باشی.»؛ بنابراین وجود معجزه برای انبیا ضرورت دارد چون تا این نشانه نباشد حجّت بر مردم تمام نمیشود. البته از بررسی موارد معجزات در قرآن کریم کاملاً روشن میشود که دایره معجزه منحصر به چنین موردی نیست، انبیاء در غیر مقام اثبات نبوّت هم معجزاتی آوردهاند.}}<ref>رجوع شود به: مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، بحث اعجاز، انتشارات مؤسسه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ</ref> | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
۵. معجزه حضرت یونس(ع): نجات یافتن حضرت یونس(ع) از شکم ماهی هم یکی از مسائل غیرعادی است و معجزه به حساب میآید، هر چند که در مقام اثبات نبوّت نبوده است. آن حضرت بعد از این که قومش را رها کرد و از اصلاح آنان ناامید شد، راه دریا را در پیش گرفت و سوار کشتی شد، اتفاقاً دریا متلاطم شد، در آن موقع رسم بر این بود که وقتی یک حیوان دریایی به کشتی حمله میکرد برای نجات از دست آن و دور کردنش قرعه میانداختند، و یکی از سرنشینان کشتی را در دهان آن حیوان میانداختند. بار اول قرعه انداختند به نام یونس درآمد مرتبه دوّم و سوّم هم باز به نام او درآمد؛ بالاخره آن حضرت را به دریا انداختند. پیداست که افتادن در دهان چنین حیوانی نجات ندارد. ماهی ایشان را بلعید و … که این داستان مکرّراً در قرآن ذکر شده است؛ به هر حال این هم یک امر خارقالعاده ای است ولی برای اثبات نبوّت نبوده است.<ref>مصباح یزدی، معارف قرآن، (۴ و۵)، ص۱۰۶.</ref> | ۵. معجزه حضرت یونس(ع): نجات یافتن حضرت یونس(ع) از شکم ماهی هم یکی از مسائل غیرعادی است و معجزه به حساب میآید، هر چند که در مقام اثبات نبوّت نبوده است. آن حضرت بعد از این که قومش را رها کرد و از اصلاح آنان ناامید شد، راه دریا را در پیش گرفت و سوار کشتی شد، اتفاقاً دریا متلاطم شد، در آن موقع رسم بر این بود که وقتی یک حیوان دریایی به کشتی حمله میکرد برای نجات از دست آن و دور کردنش قرعه میانداختند، و یکی از سرنشینان کشتی را در دهان آن حیوان میانداختند. بار اول قرعه انداختند به نام یونس درآمد مرتبه دوّم و سوّم هم باز به نام او درآمد؛ بالاخره آن حضرت را به دریا انداختند. پیداست که افتادن در دهان چنین حیوانی نجات ندارد. ماهی ایشان را بلعید و … که این داستان مکرّراً در قرآن ذکر شده است؛ به هر حال این هم یک امر خارقالعاده ای است ولی برای اثبات نبوّت نبوده است.<ref>مصباح یزدی، معارف قرآن، (۴ و۵)، ص۱۰۶.</ref> | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
۳. تفسیر موضوعی ـ آیت الله جوادی آملی ـ ج۶ و ۷ ـ نشر اسراء. | ۳. تفسیر موضوعی ـ آیت الله جوادی آملی ـ ج۶ و ۷ ـ نشر اسراء. | ||
== منابع == | == منابع == |