پرش به محتوا

سؤال از ماهی کرکره در جنگ صفین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
'''گم کردن راه در جنگ صفین و سؤال از ماهی'''  
'''گم کردن راه در جنگ صفین و سؤال از ماهی''' داستانی که بر اساس آن سپاهیان امام علی(ع) در جنگ صفین، محل عبور از فرات را گم کردند و آن حضرت یکی از یارانش به نام نصیر را مأمور کرد تا از ماهی به نام کرکره مسیر را بپرسد و او آن را به آنها نشان داد. ادعا شده که این داستان در کتاب بحارالانوار آمده است. در حالی که نه در منابع رجالی نه [[صحابه|صحابه‌ای]] به نام نصیر برای [[امام علی(ع)]] ذکر شده و نه در منابع تاریخی چنین ماجرایی در حوادث مرتبط با [[جنگ صفین]] ثبت شده است. همچنین این داستان در بحارالانوار هم نیامده است و برفرض وجود آن در این کتاب باز هم چیزی ثابت نمی‌شود چرا که علامه مجلسی که ادعا نکرده تمام روایات بحارالانوار صحیح و معتبر است.
 
==  داستان ==
==  داستان ==
بر اساس این داستان، هنگامی سپاه [[امام علی(ع)]] در [[جنگ صفین]] قصد عبور از فرات را داشت معبر مشخص نبود ازاین‌رو آن حضرت یکی از یارانش که نصیر بن هلال نام داشت را مأمور کرد تا کنار فرات برود و ماهی‌ای به نام کرکره را صدا بزند و از او محل عبور از فرات را بپرسد. وقتی که نصیر کنار فرات آمد و فریاد برآورد: ای کرکره! هفتاد هزار ماهی سر از آب بیرون آوردند و گفتند: ما همه «کرکره» نام داریم. منظورت کداممان است؟ نصیر خدمت امام برگشت و ماجرا را به سمع ایشان رسانید. امام به او فرمود: برو «کرکرة بن صرصرة» را بخوان. نصیر برگشت و ندا داد. این بار شصت هزار ماهی سر برآوردند که: ما «کرکرة بن صرصرة» هستیم. نصیر نزد امام برگشت. امام فرمود: برو «کرکرة بن صرصرة بن غرغره» را بخوان. نصیر بازگشت و چنین کرد. این بار پنجاه هزار ماهی به این نام بالا آمدند. نصیر برگشت و مولا گفت: برو «کرکرة بن صرصرة بن غرغرة بن دردرة» را بخوان. تا اینکه در دفعه هشتم فریاد برآورد: ای «کرکرة بن صرصرة بن غرغرة بن دردرة بن جرجرة بن عرعرة بن مرمرة بن فرفرة»! و…
بر اساس این داستان که ادعا شده در کتاب بحارالانوار آمده است هنگامی سپاه [[امام علی(ع)]] در [[جنگ صفین]] قصد عبور از فرات را داشت معبر مشخص نبود ازاین‌رو آن حضرت یکی از یارانش که نصیر بن هلال نام داشت را مأمور کرد تا کنار فرات برود و ماهی‌ای به نام کرکره را صدا بزند و از او محل عبور از فرات را بپرسد. وقتی که نصیر کنار فرات آمد و فریاد برآورد: ای کرکره! هفتاد هزار ماهی سر از آب بیرون آوردند و گفتند: ما همه «کرکره» نام داریم. منظورت کداممان است؟ نصیر خدمت امام برگشت و ماجرا را به سمع ایشان رسانید. امام به او فرمود: برو «کرکرة بن صرصرة» را بخوان. نصیر برگشت و ندا داد. این بار شصت هزار ماهی سر برآوردند که: ما «کرکرة بن صرصرة» هستیم. نصیر نزد امام برگشت. امام فرمود: برو «کرکرة بن صرصرة بن غرغره» را بخوان. نصیر بازگشت و چنین کرد. این بار پنجاه هزار ماهی به این نام بالا آمدند. نصیر برگشت و مولا گفت: برو «کرکرة بن صرصرة بن غرغرة بن دردرة» را بخوان. تا اینکه در دفعه هشتم فریاد برآورد: ای «کرکرة بن صرصرة بن غرغرة بن دردرة بن جرجرة بن عرعرة بن مرمرة بن فرفرة»! و…<ref>میرزاآقاخان کرمانی، سه مکتوب، به‌کوشش و ویرایش بهرام چوبینه، ص۱۸۸-۱۹۰.</ref>


== دلایل  رد داستان==
== ایرادات==
با بررسی منابع تاریخ اسلام، [[صحابه|صحابه‌ای]] به نام نصیر بن هلال برای [[امام علی(ع)]] مشاهده نمی‌شود. همچنین با بررسی گزارش‌های تاریخی متعددی که از [[جنگ صفین]] ثبت شده، مشخص می‌شود که ماجرایی مبنی بر گم کردن راه، در این جنگ نیز، رخ نداده است تا چه رسد به اینکه امام از صحابی خود بخواهد از ماهی کرکره، درباره مسیر درست سؤال کند.
با بررسی منابع تاریخ اسلام، [[صحابه|صحابه‌ای]] به نام نصیر بن هلال برای [[امام علی(ع)]] مشاهده نمی‌شود. همچنین با بررسی گزارش‌های تاریخی متعددی که از [[جنگ صفین]] ثبت شده، مشخص می‌شود که ماجرایی مبنی بر گم کردن راه، در این جنگ نیز، رخ نداده است تا چه رسد به اینکه امام از صحابی خود بخواهد از ماهی کرکره، درباره مسیر درست سؤال کند.


این داستان با عقل هم سازگار نیست چرا که در وسعتی از فرات که صدا می‌رسد، مگر گنجایش چه تعداد ماهی وجود دارد که تنها پنجاه هزار آنها نامشان «کرکره بن صرصره بن غرغره» باشد؟
این داستان با عقل هم سازگار نیست چرا که در وسعتی از فرات که صدا می‌رسد، مگر گنجایش چه تعداد ماهی وجود دارد که تنها پنجاه هزار آنها نامشان «کرکرة بن صرصرة بن غرغرة» باشد؟


برفرض پذیرش این داستان و وجود آن در کتاب [[بحارالانوار]]، چیزی اثبات نمی‌شود چرا که بحارالانوار مفصل‌ترین کتاب حدیثی شیعه است نه معتبرترین آنها. [[علامه مجلسی]] برای جلوگیری از نابودی احادیث، آنها را بدون بررسی سندی و محتوایی در این کتاب جمع‌آوری کرد و این ادعا را هم نداشت که تمام احادیث بحارالانوار معتبرند.
برفرض پذیرش این داستان و وجود آن در کتاب [[بحارالانوار]]، چیزی اثبات نمی‌شود چرا که بحارالانوار مفصل‌ترین کتاب حدیثی شیعه است نه معتبرترین آنها. [[علامه مجلسی]] برای جلوگیری از نابودی احادیث، آنها را بدون بررسی سندی و محتوایی در این کتاب جمع‌آوری کرد و این ادعا را هم نداشت که تمام احادیث بحارالانوار معتبرند.


جعل‌کننده این داستان دروغین میرزاآقاخان کرمانی است که دین‌ستیزی و غرض‌ورزی او با مذهب شیعه بر همگان آشکار است.
جعل‌کننده این داستان دروغین میرزاآقاخان کرمانی است<ref>میرزاآقاخان کرمانی، سه مکتوب، به‌کوشش و ویرایش بهرام چوبینه، ص۱۸۸-۱۹۰.</ref> که دین‌ستیزی و غرض‌ورزی او با مذهب شیعه بر همگان آشکار است.


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
۳۹۱

ویرایش