۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|حکومت دینی}}تفاوت ماهیت اسلام با آموزههای مسیحیتِ تحریف شده و جایگاه و عملکرد متفاوت روحانیت و کشیشها، همسانانگاری دو پدیده اسلام و مسیحیت را نادرست مینماید. تجربه مسیحیت قرون وسطایی که منجر به دوران رنسانس | {{درگاه|حکومت دینی}}تفاوت ماهیت اسلام با آموزههای مسیحیتِ تحریف شده و جایگاه و عملکرد متفاوت روحانیت و کشیشها، همسانانگاری دو پدیده اسلام و مسیحیت را نادرست مینماید. تجربه مسیحیت قرون وسطایی که منجر به دوران رنسانس و گریز مردم از دین به دنیاگرایی شد، ناشی از عواملی بود که این عوامل در اسلام، حکومت دینی و روحانیت وجود ندارند. | ||
در اسلام، زمینهها و عوامل انحراف در مسیحیت همچون تحریف شدن، فاقد شریعت بودن، در بردارنده عقاید و باورهای نادرست و خرافه آمیز، وجود ندارد. همچنین اسلام برخلاف مسیحیت با علم و پیشرفت مخالفتی نداشته بلکه تأکید بر یادگیری آن داشته است. | در اسلام، زمینهها و عوامل انحراف در مسیحیت همچون تحریف شدن، فاقد شریعت بودن، در بردارنده عقاید و باورهای نادرست و خرافه آمیز، وجود ندارد. همچنین اسلام برخلاف مسیحیت با علم و پیشرفت مخالفتی نداشته بلکه تأکید بر یادگیری آن داشته است. | ||
مشروعیت حاکم اسلامی و ولایت او در نظام اسلامی، در گرو عمل براساس مبانی اسلام است و اگر بر خلاف آن گام بردارد، مشروعیت خویش را از دست خواهد داد. امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران معتقد بود آنچه حکومت میکند، شخص نیست، قانون اسلامی است که حکومت میکند، فرد در چارچوب قانون اسلام است که حکومتش یک مشروعیتی پیدا میکند و در خارج از این چارچوب، هیچ قدرتی ندارد و او هم چون دیگر افراد تحت قانون است و قانون بر او حاکم است، اگر خلاف قانون حرکت کرد، از مشروعیت می اُفتد، همان گونه که از مقبولیت عمومی میافتد.<ref>صحیفه نور، ج۹، ص۴۲</ref> | |||
== انتساب عملکرد ارباب کلیسا به دین و القاء تقابل بین علم و دین == | == انتساب عملکرد ارباب کلیسا به دین و القاء تقابل بین علم و دین == |