۱۱٬۹۱۳
ویرایش
خط ۸: | خط ۸: | ||
</ref> | </ref> | ||
مفسران مصادیق و معانی زیادی برای تسبیح ذکر کردهاند | مفسران مصادیق و معانی زیادی برای تسبیح ذکر کردهاند: نمازهای پنچگانه، مطلق نماز، و مطلق حمد كه با يادآورى و حمد قلبى باشد و يا گفتن ذکر سبحان الله و الحمدللَّه و ... . برخی هم تسبیح را تنها در اذکار خاص معنا کردهاند.<ref>تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۳، ص: ۳۳۸ | ||
</ref> | </ref> | ||
تسبیح از یک باور قلبی نشأت میگیرد که خداوند را دور از هر عیب و نقصی میداند. از این جهت است که در آیه ۱۳۰ [[سوره طه]] پس از سفارش تسبیح به پیامبر، میگوید باشد که به مقام رضا برسی: {{قرآن|لَعَلَّكَ تَرْضَىٰ|ترجمه=باشد كه خشنود گردى.}} چون این تنزیه و تسبیح خداوند، نشاندهنده تسلیم در برابر خداوند است و انسان به رضای قضا و قدر نائل میشود.<ref>الميزان في تفسير القرآن، طباطبایی، ج۱۴، ص: ۲۳۶</ref> | |||
مفسران تسبيحگوى حقيقى را كسى میدانند كه باور كرده كه خداوند متعال در ذات و صفات و افعال، هيچ گونه كاستىاى ندارد و عظمت اين معنا را درك نموده است. بنا بر اين، كسى كه حتى در دل، بر مقدّرات الهى اعتراض دارد، نمىتواند در گفتن ذكر تسبيح، صادق باشد.<ref>نهج الذكر، محمدی ریشهری، محمد، ج۱، ص۴۳۷</ref> در تفاوت حمد و ستایش با تسبیح گفتهاند که حمد و ثنا، ستايش خدا در برابر صفات كمالى و ثبوتى او است، اما تسبيح او، پيراسته ساختن او از معايب است. و توصيف خدا با هر صفات سلبى، تسبيح و تنزيه وى مىباشد.<ref>منشور جاويد، سبحانى، شیخ جعفر، ج۱، ص۹۷</ref> | مفسران تسبيحگوى حقيقى را كسى میدانند كه باور كرده كه خداوند متعال در ذات و صفات و افعال، هيچ گونه كاستىاى ندارد و عظمت اين معنا را درك نموده است. بنا بر اين، كسى كه حتى در دل، بر مقدّرات الهى اعتراض دارد، نمىتواند در گفتن ذكر تسبيح، صادق باشد.<ref>نهج الذكر، محمدی ریشهری، محمد، ج۱، ص۴۳۷</ref> در تفاوت حمد و ستایش با تسبیح گفتهاند که حمد و ثنا، ستايش خدا در برابر صفات كمالى و ثبوتى او است، اما تسبيح او، پيراسته ساختن او از معايب است. و توصيف خدا با هر صفات سلبى، تسبيح و تنزيه وى مىباشد.<ref>منشور جاويد، سبحانى، شیخ جعفر، ج۱، ص۹۷</ref> |