۱۱٬۹۱۳
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
برخی امام | برخی امام علی(ع) را به دلیل بکارگیری خدعه در برابر «عمرو بن عبدود» متهم به دروغ گویی کرده و گفتهاند: در جنگ خندق، پس از عبور «عمرو بن عبدود» از خندق و درگیری علی(ع) با عمرو، هر شمشیری که عبدود میزد علی(ع) آن را رد میکرد و هر شمشیری که علی(ع) میزد عبدود آن را رد میکرد تا اینکه خستگی بر علی(ع) چیره شد و نیرنگی اندیشید. از بالای شانهٔ عبدود نگاهی به پشت سر او انداخته و گفت: قرار نبود که یاران تو به یاری تو بیایند. عبدود نگاهی به پشت سر خود کرد. در همین لحظه علی شمشیر را فرود آورد و پای عبدود را از ران برید. عبدود افتاد و گفت: یا علی خدعه کردی؟ علی(ع) پاسخ داد: الحرب خدعه یعنی جنگ همانا نیرنگ است. چون علی(ع) برای نیرنگ، ناچار دروغ هم گفته است، پس نمیتواند معصوم باشد. | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
با توجه به مطالب گذشته، پاسخ این شبهه روشن شد اما به برخی روایات در این زمینه اشاره میشود: | با توجه به مطالب گذشته، پاسخ این شبهه روشن شد اما به برخی روایات در این زمینه اشاره میشود: | ||
علّامه مجلسی و دیگران نوشتهاند: پس از کشته شدن عمرو رسول خداn به | علّامه مجلسی و دیگران نوشتهاند: پس از کشته شدن عمرو رسول خداn به علی(ع) فرمود: یَا عَلِیُّ! مَاکرْتَهُ قَالَ نَعَمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ، الْحَرْبُ خَدِیعَه<ref>محمدباقرمجلسی، همان، ج۲۰، ص۲۲۸؛ علیبنابراهیمبنهاشم قمی، تفسیرالقمی، ج۲، ص۱۸۵.</ref> ای علی، آیا با او مکر کردی؟ عرض کرد: بله ای رسول خدا، جنگ خدعه است. این که رسول خداn به علی(ع) اعتراضی در این خصوص نکرده است، خود نشان دهندهٔ درستی این کار است. | ||
نکتهٔ دیگری که در روایت است این است که | نکتهٔ دیگری که در روایت است این است که علی(ع) به عمرو گفت: ای عمرو! تو که از شجاعان عرب هستی، چرا از دیگران برای مبارزه با من کمک گرفتهای؟! عمرو به پشت سرش نگاه کرد، علی(ع) به سرعت بر ساق پاهای او زد…<ref>«فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ ع یَا عَمْرُو أَ مَا کفَاک أَنِّی بَارَزْتُک ـ وَ أَنْتَ فَارِسُ الْعَرَبِ حَتَّی اسْتَعَنْتَ عَلَیَّ بِظَهِیرٍ فَالْتَفَتَ عَمْرٌو إِلَی خَلْفِهِ فَضَرَبَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع مُسْرِعاً عَلَی سَاقَیْه» محمدباقر مجلسی، همان، ج۲۰، ص۲۲۷؛ علیبنابراهیم قمی، همان، ج۲، ص۱۸۵.</ref> | ||
در برخی از روایات تاریخی آمده است: علاوه بر عمروبن عبدود، چند نفر دیگر هم به همراه عمرو، با اسبان خویش به این سوی خندق پریدند. در ابتدای همین روایت، به عبور «هبیرهبنوهب» و «ضراربنخطاب» به همراه عمروبنعبدود اشاره شده است<ref>علیبنابراهیم قمی، همان، ج۲، ص۱۸۲؛ محمدباقرمجلسی، همان، ج۲۰، ص۲۲۴–۲۲۵.</ref> در برخی از نوشتهها به افراد دیگری نیز اشاره شده که به این سوی خندق آمدند از جمله؛ عکرمهبنابیجهل و مرداسفهری،<ref>محمدبنجریر طبری، همان، ج۲، ص۵۷۳؛ محمدبنعمر واقدی، همان، ج۲، ص۴۷۰؛ شیخمفید، همان، الارشاد، ج۱، ص۹۷–۱۰۰؛ فضلبنحسن طبرسی، اعلامالوری، همان، ج۱، ص۱۹۲–۳۸۰؛ ابنواضح یعقوبی، همان، ج۲، ص۵۰؛ ابنهشام، همان، ج۲، ص۲۲۴.</ref> بنابراین | در برخی از روایات تاریخی آمده است: علاوه بر عمروبن عبدود، چند نفر دیگر هم به همراه عمرو، با اسبان خویش به این سوی خندق پریدند. در ابتدای همین روایت، به عبور «هبیرهبنوهب» و «ضراربنخطاب» به همراه عمروبنعبدود اشاره شده است<ref>علیبنابراهیم قمی، همان، ج۲، ص۱۸۲؛ محمدباقرمجلسی، همان، ج۲۰، ص۲۲۴–۲۲۵.</ref> در برخی از نوشتهها به افراد دیگری نیز اشاره شده که به این سوی خندق آمدند از جمله؛ عکرمهبنابیجهل و مرداسفهری،<ref>محمدبنجریر طبری، همان، ج۲، ص۵۷۳؛ محمدبنعمر واقدی، همان، ج۲، ص۴۷۰؛ شیخمفید، همان، الارشاد، ج۱، ص۹۷–۱۰۰؛ فضلبنحسن طبرسی، اعلامالوری، همان، ج۱، ص۱۹۲–۳۸۰؛ ابنواضح یعقوبی، همان، ج۲، ص۵۰؛ ابنهشام، همان، ج۲، ص۲۲۴.</ref> بنابراین علی(ع)، حتی برای فریب دشمن در اینجا به دروغ متوسل نشده است، بلکه برای فریب او سخنی راست گفته است. | ||
علاوه بر این؛ اگر به فرض این که بگوییم | علاوه بر این؛ اگر به فرض این که بگوییم علی(ع) دروغی برای فریب دشمن گفته باشد، مرتکب گناه نیرنگ نشده است، چرا که ثابت شد، خدعه در جنگ جایز است. | ||
== منابع == | == منابع == |