۱۱٬۹۱۳
ویرایش
(ابرابزار) |
(ابرابزار) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
گذشته ازآنچه در قرآن کریم و اناجیل بر وجود خارجی و نبوت حضرت مسیح (علیهالسلام) و متون تاریخی دلایل فراوانی وجود دارد؛ نیچه که خود ضد مسیحی بوده است مطالبی بیان نموده که هم بر وجود خارجی حضرت مسیح (علیهالسلام) دلالت دارد و هم ثابت میکند که پولس آیین حضرت مسیح (علیهالسلام) را تحریف نمود است. ازنظر نیچه پولس بهعنوان بزرگترین حواری کینهتوز<ref>فریدریش ویلهلم نیچه، دجال «تلاشی برای نقد مسیحیت»، ترجمه: سعید فیروزابادی، ص۱۰۰، تهران، خیام، چ۲، ۱۳۸۷ش</ref> به این باور بود که خداوند او را برای مأموریت تبلیغ الوهیت عیسی (علیهالسلام) به نزد یهودیان فراخوانده است.<ref>ناردو، دان، پیدایش مسیحیت، ترجمه: مهدی حقیقتخواه، ص۴۴، تهران، انتشارات ققنوس، چ۱، ۱۳۸۷ش.</ref> | گذشته ازآنچه در قرآن کریم و اناجیل بر وجود خارجی و نبوت حضرت مسیح (علیهالسلام) و متون تاریخی دلایل فراوانی وجود دارد؛ نیچه که خود ضد مسیحی بوده است مطالبی بیان نموده که هم بر وجود خارجی حضرت مسیح (علیهالسلام) دلالت دارد و هم ثابت میکند که پولس آیین حضرت مسیح (علیهالسلام) را تحریف نمود است. ازنظر نیچه پولس بهعنوان بزرگترین حواری کینهتوز<ref>فریدریش ویلهلم نیچه، دجال «تلاشی برای نقد مسیحیت»، ترجمه: سعید فیروزابادی، ص۱۰۰، تهران، خیام، چ۲، ۱۳۸۷ش</ref> به این باور بود که خداوند او را برای مأموریت تبلیغ الوهیت عیسی (علیهالسلام) به نزد یهودیان فراخوانده است.<ref>ناردو، دان، پیدایش مسیحیت، ترجمه: مهدی حقیقتخواه، ص۴۴، تهران، انتشارات ققنوس، چ۱، ۱۳۸۷ش.</ref> | ||
نیچه در آخرین اثر خود به نام دجّال(The Antichrist) پولس را بنیانگذار واقعی مسیحیت و درعینحال بزرگترین تخریبکنندهٔ آن توصیف | نیچه در آخرین اثر خود به نام دجّال(The Antichrist) پولس را بنیانگذار واقعی مسیحیت و درعینحال بزرگترین تخریبکنندهٔ آن توصیف میکند و با قراردادن او در برابر عیسی (علیهالسلام) نقادی جدی را متوجه او میسازد و پولس را فردی «ضد انجیل» و کینهجو میخواند.<ref>هانس کونگ، متفکران بزرگ مسیحی، ترجمه: گروه مترجمان، ص۱۶و۱۷، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، قم، چ۱، ۱۳۸۶ش</ref> ازنظر نیچه پولس پیامآور تباهی است که اموری را قربانی نفرت خود کرد و بهویژه آن رستگار کننده (مسیح) را به صلیب خود کشید. این تحریفگر از سر نفرت دریافت که به واقعیت و حقیقت تاریخی نیازی ندارد و جنایت بزرگ یهودیان را در حق تاریخ تکرار کرد و گذشته را کنار گذاشته و خود تاریخ جدید برای مسیحیت جعل کرد و حتی تاریخ اسرائیل را دیگربار تحریف نمود تا خود را محِق بر این کار بشناساند و کلیسا نیز بعدها تاریخ بشریت را برای پیشینه مسیحیت تحریف کرد<ref>دجال «تلاشی برای نقد مسیحیت»، ص۹۲.</ref> و پس از مرگ عیسی نخستین تقلب و کژ نمایی عیسای واقعی ایجاد گردید و آموزههای شخصی پولس که عیسی یکسره با آن بیگانه بود محور مسیحیت قرار گرفت.<ref>کارل یاسپرس، نیچه و مسیحیت، ترجمه: عزت الله فولادوند، ص۹۵، تهران، انتشارات سخن، چ۲، ۱۳۸۸ش.</ref> | ||
ازآنچه نیچه به آن اذعان نموده این مطلب نیز بهوضوح ثابت میشود که یهودیان حضرت مسیح را نتوانستند به صلیب بکشانند بلکه این پولس بوده است که برای تثبیت عقاید خود مسئله به صلیب کشیده شدن حضرت مسیح (علیهالسلام) را تبلیغ نموده است. قرآن کریم نیز کشته شدن حضرت مسیح (علیهالسلام) را به دست یهودیان تکذیب نموده میفرماید: «وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسیحَ عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذینَ اخْتَلَفُوا فیهِ لَفی شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ یَقیناً؛ و گفتارشان که: «ما، مسیح عیسی بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم!» در حالی که نه او را کشتند، و نه بر دار آویختند لکن امر بر آنها مشتبه شد. و کسانی که در مورد (قتل) او اختلاف کردند، از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی میکنند و قطعاً او را نکشتند!»<ref>نساء، ۱۵۷.</ref> | ازآنچه نیچه به آن اذعان نموده این مطلب نیز بهوضوح ثابت میشود که یهودیان حضرت مسیح را نتوانستند به صلیب بکشانند بلکه این پولس بوده است که برای تثبیت عقاید خود مسئله به صلیب کشیده شدن حضرت مسیح (علیهالسلام) را تبلیغ نموده است. قرآن کریم نیز کشته شدن حضرت مسیح (علیهالسلام) را به دست یهودیان تکذیب نموده میفرماید: «وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسیحَ عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذینَ اخْتَلَفُوا فیهِ لَفی شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ یَقیناً؛ و گفتارشان که: «ما، مسیح عیسی بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم!» در حالی که نه او را کشتند، و نه بر دار آویختند لکن امر بر آنها مشتبه شد. و کسانی که در مورد (قتل) او اختلاف کردند، از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی میکنند و قطعاً او را نکشتند!»<ref>نساء، ۱۵۷.</ref> |