|
|
خط ۲۲: |
خط ۲۲: |
|
| |
|
| == علائم غیر حتمی ظهور == | | == علائم غیر حتمی ظهور == |
| علائم غیرحتمی ظهور، حوادثی است که بهطور مطلق و حتم از نشانههای ظهور نیست، بلکه مشروط به شرطی است که اگر آن شرط تحقق یابد مشروط نیز محقق میشود و اگر شرط مفقود شود مشروط نیز تحقق نمییابد. علائم غیرحتمی بسیارند که به یک روایت از امام صادق (علیه السّلام) اکتفا میشود. آن حضرت (علیه السّلام) به یکی از یاران خود فرمود: ۱. هرگاه دیدی که حق بمیرد و طرفدارانش نابود شوند. ۲. و دیدی که: ظلم و ستم فراگیر شده است. ۳. و دیدی که: قرآن فرسوده و بدعت هائی از روی هوا و هوس، در مفاهیم آن آمده است. ۴. و دیدی که: دین خدا (عملاً) توخالی شده، همانند ظرفی که آن را واژگون سازند. ۵. و دیدی که: طرفداران و اهل باطل بر اهل حق پیشی گرفتهاند. ۶. و دیدی که: کارهای بد آشکار شده و از آن نهی نمیشود و بدکاران بازخواست نمیشوند. ۷. و دیدی که: مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا کنند. ۸. و دیدی که: افراد (به ظاهر) با ایمان سکوت کرده و سخنشان را نمیپذیرند. ۹. و دیدی که: شخص بدکار دروغ گوید: و کسی دروغ و نسبت ناروای او را رد نمیکند. ۱۰. و دیدی که: بچهها، به بزرگان احترام نمیگذارند. ۱۱. و دیدی که: قطع پیوند خویشاوندی شود. ۱۲. و دیدی که: بدکار را ستایش کنند و او شاد شود و سخن بدش به او برنگردد. ۱۳. و دیدی که: نوجوانان پسر، همان کنند که زنان میکنند. ۱۴. و دیدی که: زنان با زنان ازدواج کنند. ۱۵. و دیدی که: انسانها اموال خود را در غیر اطاعت خدا مصرف میکنند و کسی مانع نمیشود. ۱۶. و دیدی که: افراد با دیدن کار و تلاش نامناسب مؤمنان، به خدا پناه میبرند. ۱۷. و دیدی که: مدّاحی دروغین از اشخاص، زیاد شود. ۱۸. و دیدی که: همسایه همسایه خود را اذیت میکند و از آن جلوگیری نمیشود. ۱۹. و دیدی که: کافر به خاطر سختی مؤمن، شاد است. ۲۰. و دیدی که: شراب را آشکار میآشامند و برای نوشیدن آن کنار هم مینشینند و از خداوند متعال نمیترسند. ۲۱. و دیدی که: کسی که امر به معروف میکند خوار و ذلیل است. ۲۲. و دیدی که: آدم بدکار در آنچه آن را خداوند دوست ندارد، نیرومند و مورد ستایش است. ۲۳. و دیدی که: اهل قرآن و دوستان آنها خوارند. ۲۴. و دیدی که: راه نیک بسته و راه بد باز است. ۲۵. و دیدی که: خانه کعبه تعطیل شده و به تعطیلی آن دستور داده میشود. ۲۶. و دیدی که: انسان به زبان میگوید ولی عمل نمیکند. ۲۷. و دیدی که: مؤمن، خوار و ذلیل شمرده میشود. ۲۸. و دیدی که: بدعت و زنا آشکار شود. ۲۹. و دیدی که: مردم به شهادت و گواهی ناحق اعتماد کنند. ۳۰. و دیدی که: حلال، حرام شود و حرام، حلال گردد. ۳۱. و دیدی که: دین براساس میل اشخاص معنی شود و کتاب خدا و احکام آن تعطیل گردد. ۳۲. و دیدی که: جرأت بر گناه آشکار شود و دیگر کسی برای انجام آن منتظر تاریکی شب نگردد. ۳۳. و دیدی که: مؤمن نتواند نهی از منکر کند مگر در قلبش. ۳۴. و دیدی که: ثروت بسیار زیاد در راه خشم خدا خرج گردد. ۳۵. و دیدی که: سردمداران به کافران نزدیک شوند و از نیکوکاران دور شوند. ۳۶. و دیدی که: والیان در قضاوت رشوه بگیرند. ۳۷. و دیدی که: پستهای مهمّ والیان براساس مزایده است نه بر اساس شایستگی. ۳۸. و دیدی که: مردم را از روی تهمت یا سوءظن بشکند. ۳۹. و دیدی که: مرد به خاطر همبستری با همسران خود مورد سرزنش قرار گیرد. ۴۰. و دیدی که: زن بر شوهر خود مسلط شود و کارهایی که مورد خشنودی شوهر نیست انجام میدهد و به شوهرش خرجی میدهد. ۴۱. و دیدی که: سوگندهای دروغ به خدا بسیار گردد. ۴۲. و دیدی که: مشروبات الکلی بهطور آشکار بدون مانع خرید و فروش میشود. ۴۳. و دیدی که: آشکار قماربازی شود. ۴۴. و دیدی که: مردم محترم توسط کسی که مردم از سلطنتش ترس دارند، خوار شوند. ۴۵. و دیدی که: نزدیکترین مردم به فرمانداران، آنانی هستند که به ناسزاگویی به ما خانواده عصمت ستایش شوند. ۴۶. و دیدی که: هرکس ما را دوست دارد او را دروغگو خوانده و گواهی اش را قبول نمیکنند. ۴۷. و دیدی که: در گفتن سخن باطل و دروغ بر همدیگر رقابت کنند. ۴۸. و دیدی که: شنیدن سخن حق بر مردم سنگین است ولی شنیدن باطل برایشان آسان است. ۴۹. و دیدی که: همسایه از ترس زبان به همسایه احترام میکند. ۵۰. و دیدی که: حدود الهی تعطیل شود و طبق هوا و هوس عمل شود. ۵۱. و دیدی که: مسجدها طلاکاری (زینت داده) شود. ۵۲. و دیدی که: راستگوترین مردم نزد آنها مفتریان درغگو است. ۵۳. و دیدی که: بدکاری آشکار شده و برای سخن چینی کوشش میشود. ۵۴. و دیدی که: ستم و تجاوز شایع شده است. ۵۵. و دیدی که: غیبت، سخن خوش آنها شود و بعضی بعض دیگر را به آن بشارت کنند. ۵۶. و دیدی که: صلح و جهاد برای خدا نیست. ۵۷. و دیدی که: سلطان به خاطر کافر، شخص مؤمن را خوار کند. ۵۸. و دیدی که: خرابی بیشتر از آبادی است. ۵۹. و دیدی که: معاش انسان از کمفروشی به دست میآید. ۶۰. و دیدی که: خونریزی آسان گردد. ۶۱. و دیدی که: مرد به خاطر دنیایش ریاست میکند. ۶۲. و دیدی که: نماز را سبک شمارند. ۶۳. و دیدی که: انسان ثروت زیادی جمع کرده، ولی از آغاز آن تا آخر، زکاتش را نداده است. ۶۴. و دیدی که: قبر مردهها را بشکافند و آنها را اذیت کنند. ۶۵. و دیدی که: هرج و مرج بسیار است. ۶۶. و دیدی که: مرد روز خود را با مستی به شب میرساند، و شب خود را نیز به همین منوال به صبح برساند و هیچ اهمیّتی به برنامه مردم ندهد. ۶۷. و دیدی که با حیوانات آمیزش میشود. ۶۸. و دیدی که مردم به مسجد (محل نماز) میرود وقتی برمی گردد لباس در بدن ندارد، (لباس را دزدیدهاند). ۶۹. و دیدی که: حیوانات همدیگر را بدرند. ۷۰. و دیدی که: دلهای مردم سخت و دیدگانشان خشک و یاد خدا برایشان گران است. ۷۱. و دیدی که: بر سر کسبهای حرام آشکار را رقابت کنند. ۷۲. و دیدی که: نمازخوان برای خودنمایی نماز میخواند. ۷۳. و دیدی که: فقیه برای دین خدا فقیه نمیآموزد و طالب حرام ستایش و احترام میگردد. ۷۴. و دیدی که: مردم در اطراف قدرتمندانند. ۷۵. و دیدی که: طالب حلال، مذمت و سرزنش میشود و طالب حرام، ستایش و احترام میگردد. ۷۶. و دیدی که: در مکه و مدینه کارهایی میکنند که خدا دوست ندارد و کسی از آن جلوگیری نمیکنند و هیچکس بین آنها و کارهای بدشان مانع نمیشود. ۷۷. و دیدی که: آلات موسیقی و لهو در مدینه و مکه آشکار گردد. ۷۸. و دیدی که مرد سخن حق گوید و امر به معروف و نهی از منکر کند، ولی دیگران او را از این کار برحذر میدارند. ۷۹. و دیدی که: مردم به همدیگر نگاه میکنند، و از مردم بدکار پیروی نمایند. ۸۰. و دیدی که: راه نیک خالی و راه رونده ندارند. ۸۱. و دیدی که: مرده را مسخره کنند و کسی برای او اندهگین نشود. ۸۲. و دیدی که: سال به سال بدعت و بدیها بیشتر شود. ۸۳. و دیدی که: مردم و جمیعتها جز از سرمایه داران پیروی نکنند. ۸۴. و دیدی که: به فقیر چیزی را دهند که برایش بخندند، ولی در راه غیر خدا ترحّم است. ۸۵. و دیدی که: علائم آسمانی آشکار شود و کسی از آن نگران نشود. ۸۶. و دیدی که: مردم مانند حیوانات در انظار یکدیگر عمل جنسی به جای میآورند و کسی از ترس مردم از آنها جلوگیری نمیکند. ۸۷. و دیدی که: انسان در راه غیر خدا بسیار خرج کند، ولی در راه خدا از اندک هم مضایقه دارد. ۸۸. و دیدی که: حقوق پدر و مادر رواج دارد و فرزندان هیچ احترام برای آنها قایل نیستند بلکه نزد فرزند از همه بدترند. ۸۹. و دیدی که: زنها بر مسند حکومت بنشینند و هیچ کاری جز خواسته آنها پیش نرود. ۹۰. و دیدی که: پسر به پدر نسبت دروغ بدهد، و پدر و مادرش را نفرین کند و از مرگشان شاد گردد. ۹۱. و دیدی که: اگر روزی بر مردی بگذرد، ولی او در آن گناه بزرگی مانند بدکاری، کمفروشی و زشتی انجام نداده ناراحت است. ۹۲. و دیدی که: قدرتمندان غذای عموم مردم را احتکار کنند. ۹۳. و دیدی که: اموال حق خویشان پیامبر (صلی الله علیه و آله) (خمس) در راه باطل تقسیم گردد و با آن قماربازی و شرابخواری شود. ۹۴. و دیدی که: به وسیله شراب بیمار را مداوا و برای بهبودی آن تجویز کنند. ۹۵. و دیدی که: در امر به معروف و نهی از منکر و ترک دین بیتفاوت و یکسانند. ۹۶. و دیدی که: سر و صدای منافقان برپا، امّا صدای حق طلبان خاموش است. ۹۷. و دیدی که: برای اذان نماز مزد میگیرند. ۹۸. و دیدی که: مسجدها پر است از کسانی که از خدا نترسند و غیبت هم نمایند. ۹۹. و دیدی که: خورندگان اموال یتیمان ستوده شوند. ۱۰۰. و دیدی که: قاضیان برخلاف دستور خداوند قضاوت کنند. ۱۰۱. و دیدی که: استانداران از روی طمع، خائنان را امین خود قرار دهند. ۱۰۲. و دیدی که: فرمانروایان، میراث مستضعفان را در اختیار بدکاران از خدا بیخبر قرار دهند. ۱۰۳. و دیدی که: بر روی منبرها از پرهیزکاری سخن میگویند، ولی گویندگان آن پرهیزکار نیستند. ۱۰۴. و دیدی که: صدقه را با وساطت دیگران، بدون رضای خداوند و به خاطر درخواست مردم بدهند. ۱۰۵. و دیدی که: وقت (اول) نمازها را سبک بشمارند. ۱۰۶. و دیدی که: هم و هدف مردم شکم و شهوتشان است. ۱۰۷. و دیدی که: دنیا به آنها روی کرده است. ۱۰۸. و دیدی که: نشانههای برجسته حق ویران شده است؛ در این وقت خود را حفظ کن و از خداوند بخواه که از خطرات گناه نجاتت بدهد.<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج۵۲، ص۲۶۰–۲۵۶.</ref> | | علائم غیرحتمی ظهور، حوادثی دانسته شده که بهطور حتم از نشانههای ظهور نیست؛ بلکه در صورت تحقق شرایطی همراه با آن نشانه ظهور خواهد بود. علائم غیر حتم در روایات بسیارند. در روایتی از امام صادق(ع) علائم غیرحتمی ظهور چنین شمرده شده است: |
|
| |
|
| این روایت گوشههای از مفاسد جهان در آستانه قیام و انقلاب بزرگ حضرت مهدی(عج) را بیان داشته است. البتّه روایات فراوان در این زمینه وجود دارد که علاقه مندان میتوانند به کتابهای مربوط مراجعه فرمایند. ۳
| | هرگاه دیدی که حق بمیرد و طرفدارانش نابود شوند. |
|
| |
|
| == مطالعه بیشتر ==
| | ظلم و ستم فراگیر شود. |
| | |
| | [[قرآن]] فرسوده و [[بدعت|بدعتهایی]] از روی هوا و هوس، در مفاهیم آن وارد شود. |
| | |
| | دین خدا توخالی شود؛ همانند ظرفی که آن را واژگون سازند. |
| | |
| | اهل باطل بر اهل حق پیشی بگیرند. |
| | |
| | کارهای بد آشکار شده و از آن [[نهی از منکر|نهی]] نمیشود و بدکاران بازخواست نمیشوند. |
| | |
| | مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا کنند. |
| | |
| | افراد با ایمان سکوت کرده و سخنشان را نمیپذیرند. |
| | |
| | شخص بدکار [[دروغ]] گوید و کسی دروغ و [[قذف|نسبت ناروای]] او را رد نمیکند. |
| | |
| | کودکان، به بزرگان احترام نمیگذارند. |
| | |
| | [[قطع رحم]] شود. |
| | |
| | بدکار را ستایش کنند و او شاد شود. |
| | |
| | نوجوانان پسر، همان کنند که زنان میکنند. |
| | |
| | زنان با زنان ازدواج کنند. |
| | |
| | انسانها اموال خود را در غیر اطاعت خدا مصرف میکنند و کسی مانع نمیشود. |
| | |
| | افراد با دیدن کار و تلاش نامناسب مؤمنان، به خدا پناه میبرند. |
| | |
| | ستایش دروغین از اشخاص، زیاد شود. |
| | |
| | افراد همسایه خود را اذیت میکند و از آن جلوگیری نمیشود. |
| | |
| | [[کافر]] به خاطر سختیها و مشکلات [[مؤمن]]، شاد است. |
| | |
| | [[شراب]] را آشکار میآشامند و برای نوشیدن آن کنار هم مینشینند و از خدا نمیترسند. |
| | |
| | کسی که [[امر به معروف]] میکند خوار و ذلیل است. |
| | |
| | آدم بدکار در آنچه آن را خداوند دوست ندارد، نیرومند و مورد ستایش است. |
| | |
| | اهل قرآن و دوستان آنها خوارند. |
| | |
| | راه نیک بسته و راه بد باز است. |
| | |
| | [[کعبه]] تعطیل شده و به تعطیلی آن دستور داده میشود. |
| | |
| | انسان به زبان میگوید ولی عمل نمیکند. |
| | |
| | مؤمن، خوار و ذلیل شمرده میشود. |
| | |
| | بدعت و [[زنا]] آشکار شود. |
| | |
| | مردم به [[شهادت دادن|شهادت]] و گواهی ناحق اعتماد کنند. |
| | |
| | [[حلال]]، [[حرام]] شود و حرام، حلال گردد. |
| | |
| | [[دین]] براساس میل اشخاص معنی شود و کتاب خدا و احکام آن تعطیل گردد. |
| | |
| | جرأت بر گناه آشکار شود و دیگر کسی برای انجام آن منتظر تاریکی شب نگردد. |
| | |
| | مؤمن نتواند نهی از منکر کند مگر در قلبش. |
| | |
| | ثروت بسیار زیاد در راه خشم خدا خرج گردد. |
| | |
| | سردمداران به کافران نزدیک شوند و از نیکوکاران دور شوند. |
| | |
| | والیان در [[قضاوت]] رشوه بگیرند. |
| | |
| | پستهای مهم والیان براساس مزایده است نه بر اساس شایستگی. |
| | |
| | مردم را از روی [[تهمت]] یا [[سوء ظن|سوءظن]] بشکند. |
| | |
| | مرد به خاطر همبستری با همسران خود مورد سرزنش قرار گیرد. |
| | |
| | زن بر شوهر خود مسلط شود و کارهایی که مورد خشنودی شوهر نیست انجام میدهد و به شوهرش خرجی میدهد. |
| | |
| | [[قسم دروغ|سوگندهای دروغ]] به خدا بسیار گردد. |
| | |
| | مشروبات بهطور آشکار بدون مانع خرید و فروش میشود. |
| | |
| | آشکار [[قمار|قماربازی]] شود. |
| | |
| | مردم محترم توسط کسی که مردم از سلطنتش ترس دارند، خوار شوند. |
| | |
| | نزدیکترین مردم به فرمانداران، آنانی هستند که به ناسزاگویی به [[اهلبیت(ع)]] ستایش شوند. |
| | |
| | هرکس ما را دوست دارد او را دروغگو خوانده و گواهیاش را قبول نمیکنند. |
| | |
| | در گفتن سخن باطل و دروغ بر همدیگر رقابت کنند. |
| | |
| | شنیدن سخن حق بر مردم سنگین است ولی شنیدن باطل برایشان آسان است. |
| | |
| | همسایه از ترس زبان به همسایه احترام میکند. |
| | |
| | حدود الهی تعطیل شود و طبق هوا و هوس عمل شود. |
| | |
| | مسجدها طلاکاری (زینت داده) شود. |
| | |
| | راستگوترین مردم نزد آنها مفتریان درغگو هستند. |
| | |
| | بدکاری آشکار شده و برای [[سخنچینی]] کوشش میشود. |
| | |
| | ستم و تجاوز شایع شده است. |
| | |
| | [[غیبت]]، سخن خوش آنها شود و بعضی بعض دیگر را به آن بشارت کنند. |
| | |
| | [[صلح]] و [[جهاد]] برای خدا نیست. |
| | |
| | سلطان به خاطر کافر، شخص مؤمن را خوار کند. |
| | |
| | خرابی بیشتر از آبادی است. |
| | |
| | معاش انسان از [[کمفروشی]] به دست میآید. |
| | |
| | خونریزی آسان گردد. |
| | |
| | مرد به خاطر دنیایش ریاست میکند. |
| | |
| | [[نماز]] را [[سبک شمردن نماز|سبک شمارند]]. |
| | |
| | انسان ثروت زیادی جمع کرده، ولی از آغاز آن تا آخر، [[زکات|زکاتش]] را نداده است. |
| | |
| | قبر مردهها را بشکافند و آنها را اذیت کنند. |
| | |
| | هرج و مرج بسیار است. |
| | |
| | مرد روز خود را با مستی به شب میرساند، و شب خود را نیز به همین منوال به صبح برساند و هیچ اهمیتی به برنامه مردم ندهد. |
| | |
| | با حیوانات [[آمیزش]] میشود. |
| | |
| | مردم به [[مسجد]] (محل نماز) میروند وقتی برمیگردند لباس در بدن ندارند، (لباس را دزدیدهاند). |
| | |
| | حیوانات همدیگر را بدرند. |
| | |
| | دلهای مردم سخت و دیدگانشان خشک و یاد خدا برایشان گران است. |
| | |
| | بر سر کسبهای حرام آشکارا رقابت کنند. |
| | |
| | نمازخوان برای [[ریا|خودنمایی]] نماز میخواند. |
| | |
| | [[فقیه]] برای دین خدا فقه نمیآموزد و طالب حرام ستایش و احترام میگردد. |
| | |
| | مردم در اطراف قدرتمندانند. |
| | |
| | طالب حلال، مذمت و سرزنش میشود و طالب حرام، ستایش و احترام میگردد. |
| | |
| | در [[مکه]] و [[مدینه]] کارهایی میکنند که خدا دوست ندارد و کسی از آن جلوگیری نمیکنند و هیچکس بین آنها و کارهای بدشان مانع نمیشود. |
| | |
| | آلات موسیقی و لهو در مدینه و مکه آشکار گردد. |
| | |
| | مرد سخن حق گوید و امر به معروف و نهی از منکر کند، ولی دیگران او را از این کار برحذر میدارند. |
| | |
| | مردم به همدیگر نگاه میکنند، و از مردم بدکار پیروی نمایند. |
| | |
| | راه نیک خالی است. |
| | |
| | مرده را مسخره کنند و کسی برای او اندهگین نشود. |
| | |
| | سال به سال بدعت و بدیها بیشتر شود. |
| | |
| | مردم و جمیعتها جز از سرمایهداران پیروی نکنند. |
| | |
| | به فقیر چیزی را دهند که برایش بخندند، ولی در راه غیر خدا ترحم است. |
| | |
| | علائم آسمانی آشکار شود و کسی از آن نگران نشود. |
| | |
| | مردم مانند حیوانات در انظار یکدیگر عمل جنسی به جای میآورند و کسی از ترس مردم از آنها جلوگیری نمیکند. |
| | |
| | انسان در راه غیر خدا بسیار خرج کند، ولی در راه خدا از اندک هم مضایقه دارد. |
| | |
| | فرزندان احترامی برای پدر و مادر قائل نیستند؛ بلکه والدین نزد فرزند از همه بدترند. |
| | |
| | زنها بر مسند حکومت بنشینند و هیچ کاری جز خواسته آنها پیش نرود. |
| | |
| | پسر به پدر [[نسبت دروغ]] بدهد، و پدر و مادرش را [[نفرین]] کند و از مرگشان شاد گردد. |
| | |
| | اگر روزی بر مردی بگذرد، ولی او در آن گناه بزرگی مانند بدکاری، کمفروشی و زشتی انجام نداده ناراحت است. |
| | |
| | قدرتمندان غذای عموم مردم را [[احتکار]] کنند. |
| | |
| | اموال حق خویشان پیامبر(ص) ([[خمس]]) در راه باطل تقسیم گردد و با آن قماربازی و شرابخواری شود. |
| | |
| | به وسیله شراب بیمار را مداوا کنند. |
| | |
| | در امر به معروف و نهی از منکر و ترک دین بیتفاوت و یکسانند. |
| | |
| | سر و صدای منافقان برپا، ولی صدای حق طلبان خاموش است. |
| | |
| | برای [[اذان|اذان نماز]] مزد میگیرند. |
| | |
| | مسجدها پر است از کسانی که از خدا نترسند. |
| | |
| | خورندگان اموال [[یتیم|یتیمان]] ستوده شوند. |
| | |
| | قاضیان برخلاف دستور خداوند قضاوت کنند. |
| | |
| | استانداران از روی طمع، خائنان را امین خود قرار دهند. |
| | |
| | فرمانروایان، میراث [[مستضعف|مستضعفان]] را در اختیار بدکاران از خدا بیخبر قرار دهند. |
| | |
| | بر روی منبرها از پرهیزکاری سخن میگویند، ولی گویندگان آن پرهیزکار نیستند. |
|
| |
|
| * خراسانی محقق، جواد، و سید جواد میرشفیعی خوانساری، مهدی منتظر(عج)، بیجا، بنیاد پژوهشهای علمی فرهنگی نورالاصفیاء، ص۳۰۲–۲۰۷.
| | [[صدقه]] را با وساطت دیگران، بدون رضای خداوند و به خاطر درخواست مردم بدهند. |
|
| |
|
| * خادمی شیرازی، محمد، نشانههای ظهور او، قم، انتشارات مسجد جمکران، ۱۳۷۸ش.
| | وقت (اول) نمازها را سبک بشمارند. |
| * سلیمان، کامل، روزگار رهایی: ترجمه یوم الخلاص، ترجمه علیاکبر مهدیپور، بیجا، ۱۳۷۱ش، ج۲.
| |
| * گروهی از نویسندگان مجله حوزه، چشم به راه مهدی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ص۳۱۲–۲۵۹.
| |
| * محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی(عج) فروغ تابان ولایت، قم، انتشارات مسجد جمکران، ۱۳۷۶ش، ص۱۰۲–۸۸.
| |
|
| |
|
| | هدف مردم شکم و شهوتشان است. |
|
| |
|
| | دنیا به مردم روی کرده است. |
|
| |
|
| | نشانههای برجسته حق ویران شده است.<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج۵۲، ص۲۶۰–۲۵۶.</ref> |
|
| |
|
| | == مطالعه بیشتر == |
|
| |
|
| | * خراسانی محقق، جواد، و سید جواد میرشفیعی خوانساری، مهدی منتظر(عج)، بیجا، بنیاد پژوهشهای علمی فرهنگی نورالاصفیاء، ص۳۰۲–۲۰۷. |
|
| |
|
| | * خادمی شیرازی، محمد، نشانههای ظهور او، قم، انتشارات مسجد جمکران، ۱۳۷۸ش. |
| | * سلیمان، کامل، روزگار رهایی: ترجمه یوم الخلاص، ترجمه علیاکبر مهدیپور، بیجا، ۱۳۷۱ش، ج۲. |
| | * گروهی از نویسندگان مجله حوزه، چشم به راه مهدی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ص۳۱۲–۲۵۹. |
| | * محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی(عج) فروغ تابان ولایت، قم، انتشارات مسجد جمکران، ۱۳۷۶ش، ص۱۰۲–۸۸.<br /> |
| {{پایان پاسخ}} | | {{پایان پاسخ}} |
|
| |
|