۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
براساس اعتقاد مسلمانان، حاکمیت چه در نظام تکوین و چه در نظام تشریع، اختصاص به خداوند دارد؛<ref>جوان آراسته، حسین، همان، ص۱۳۵.</ref> از اینرو در اصل دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است که: «جمهوری اسلامی، نظامی بر پایه ایمان به خدای یکتا و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او است.» بر این مبنا، هیچ انسانی حق حاکمیت و ولایت بر جامعه بشری را ندارد مگر آن که از سوی خالق و آفریدگار انسان باشد و انبیاء و اولیاء الهی که بر جامعه انسانی حاکمیت و ولایت دارند، ولایت آنان، به اذن و فرمان خداوند است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه (ولایت فقاهت و عدالت)، قم:مرکزنشراسراء، ص۱۴۸.</ref> | براساس اعتقاد مسلمانان، حاکمیت چه در نظام تکوین و چه در نظام تشریع، اختصاص به خداوند دارد؛<ref>جوان آراسته، حسین، همان، ص۱۳۵.</ref> از اینرو در اصل دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است که: «جمهوری اسلامی، نظامی بر پایه ایمان به خدای یکتا و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او است.» بر این مبنا، هیچ انسانی حق حاکمیت و ولایت بر جامعه بشری را ندارد مگر آن که از سوی خالق و آفریدگار انسان باشد و انبیاء و اولیاء الهی که بر جامعه انسانی حاکمیت و ولایت دارند، ولایت آنان، به اذن و فرمان خداوند است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه (ولایت فقاهت و عدالت)، قم:مرکزنشراسراء، ص۱۴۸.</ref> | ||
در اسلام و حکومت اسلامی علاوه بر این که حاکم، قانون خداست نه شخص<ref>جوادی آملی، همان، ص۲۵۶.</ref> و حکومت به عنوان وظیفه است نه امتیاز،<ref>همان، ص۲۵۴.</ref> مرجع عالی دینی تنها بیانکننده و مجری قانون است.<ref>همان، ص۴۶۴.</ref> حاکم در حکومت اسلامی با داشتن صلاحیت و شرایط علم و عدالت، به صورت حاکمیتی عقلانی، مسئول، متکامل، قابل انتقاد و نظارت و همچنین تابع شریعت الهی است.<ref>جوان آراسته، همان، ص۳۰۱.</ref> | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||