automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|فاطمی}} | {{درگاه|فاطمی}} | ||
روایتی وجود دارد که حضرت زهرا خوابی | روایتی وجود دارد که حضرت زهرا(س) خوابی میبیند که برای او نگرانی و ناراحتی ایجاد میشود. پیامبر(ص) برای او روشن میکند که این نگرانی از سوی شیطان است و شیطان به خواب او آمده بود. این روایت صحیح است. براساس شواهد قرآنی و روایات؛ شیطان میتواند در پارهای از امور عادی زندگی پیامبران و معصومین(ع) که ربطی به احکام الهی و هدایت مردمان ندارد، اثر بگذارد و موجبات آزار و اذیت آنها را فراهم آورد. اما این به معنای تسلط بر آنها نیست تا منافاتی با عصمت داشته باشد؛ چون شیطان، به مرحله مخلَصان که مقام عقلی و شامخ انسان کامل است، راه ندارد. | ||
== روایت == | == روایت == | ||
روایت است که حضرت زهرا(س) شبی در خواب میبیند که به همراه پیامبر و امیرالمؤمنین و حسنین به جایی در خارج از مدینه رفتهاند و در نقطهای توقف میکنند و سپس گوسفندی ذبح میشود و مردم از آن میخورند و سپس همگی میمیرند! آنگاه فردا دقیقاً همین مسئله روی میدهد. پیامبر به دنبال حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین و حسنین میآید و همگی از مدینه خارج میشوند و سپس به مکانی میروند که حضرت زهرا آنجا را در خواب دیده بود. سپس پیامبر گوسفندی میخرد و آن را ذبح میکنند. حضرت زهرا نگران و ناراحت میشود و میترسد که همگی بمیرند. پیامبر نگرانی فاطمه را میبیند و ماجرا را از او میپرسد و حضرت زهرا هم جریان خوابش را میگوید. سپس پیامبر دو رکعت نماز میخواند و بعد به او وحی میشود که شیطانی به نام دهار بوسیله آن خواب، حضرت زهرا را آزرده کرده است؛ و او با چنین خوابهایی مؤمنان و اولیاء الهی را آزار و اذیت میکند. سپس پیامبر دهار را با قدرت الهی احضار میکنند و از او ماجرا را میپرسند و او تأیید میکند. پیامبر هم آن شیطان را از خود میراند.<ref>بحار الانوار، ج۴۳، ص۹۰</ref> | روایت است که حضرت زهرا(س) شبی در خواب میبیند که به همراه پیامبر و امیرالمؤمنین و حسنین به جایی در خارج از مدینه رفتهاند و در نقطهای توقف میکنند و سپس گوسفندی ذبح میشود و مردم از آن میخورند و سپس همگی میمیرند! آنگاه فردا دقیقاً همین مسئله روی میدهد. پیامبر به دنبال حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین و حسنین میآید و همگی از مدینه خارج میشوند و سپس به مکانی میروند که حضرت زهرا آنجا را در خواب دیده بود. سپس پیامبر گوسفندی میخرد و آن را ذبح میکنند. حضرت زهرا نگران و ناراحت میشود و میترسد که همگی بمیرند. پیامبر نگرانی فاطمه را میبیند و ماجرا را از او میپرسد و حضرت زهرا هم جریان خوابش را میگوید. سپس پیامبر دو رکعت نماز میخواند و بعد به او وحی میشود که شیطانی به نام دهار بوسیله آن خواب، حضرت زهرا را آزرده کرده است؛ و او با چنین خوابهایی مؤمنان و اولیاء الهی را آزار و اذیت میکند. سپس پیامبر دهار را با قدرت الهی احضار میکنند و از او ماجرا را میپرسند و او تأیید میکند. پیامبر هم آن شیطان را از خود میراند.<ref>بحار الانوار، ج۴۳، ص۹۰</ref> | ||
علی بن ابراهیم قمی (قرن سوم) این روایت<ref>این روایت از جهت سندی صحیح است؛ و راویان آن توثیق شدهاند. راویان این روایت عبارتند از: ابراهیم بن هاشم قمی، و پسرش علی بن ابراهیم قمی، محمد بن ابی عمیر، و ابابصیر. درباره توثیق این اشخاص به منابع مربوطه رجالی مراجعه شود: ۱. ابراهیم بن هاشم قمی: نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق، ص۱۶؛ شیخ طوسی، الفهرست، نجف، المکتبه المرتضویه، بیتا، ص۱۲، ۲. علی بن ابراهیم قمی: علامه حلی، رجال العلامه الحلی، قم، دارالذخائر، ۱۴۱۱ق، ص۱۰۰، ۳. محمد بن ابی عمیر (از اصحاب اجماع): شیخ طوسی، رجال الطوسی، نجف، انتشارات حیدریه، ۱۳۸۱ق، ص۳۶۵؛ کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش، ص۵۵۶، ۴. یحیی ابوبصیر اسدی: رجال الکشی، ص۱۳۶.</ref> را در ذیل آیه | علی بن ابراهیم قمی (قرن سوم) این روایت<ref>این روایت از جهت سندی صحیح است؛ و راویان آن توثیق شدهاند. راویان این روایت عبارتند از: ابراهیم بن هاشم قمی، و پسرش علی بن ابراهیم قمی، محمد بن ابی عمیر، و ابابصیر. درباره توثیق این اشخاص به منابع مربوطه رجالی مراجعه شود: ۱. ابراهیم بن هاشم قمی: نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق، ص۱۶؛ شیخ طوسی، الفهرست، نجف، المکتبه المرتضویه، بیتا، ص۱۲، ۲. علی بن ابراهیم قمی: علامه حلی، رجال العلامه الحلی، قم، دارالذخائر، ۱۴۱۱ق، ص۱۰۰، ۳. محمد بن ابی عمیر (از اصحاب اجماع): شیخ طوسی، رجال الطوسی، نجف، انتشارات حیدریه، ۱۳۸۱ق، ص۳۶۵؛ کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش، ص۵۵۶، ۴. یحیی ابوبصیر اسدی: رجال الکشی، ص۱۳۶.</ref> را در ذیل آیه {{قرآن|إِنَّمَا النَّجْوَىٰ مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ|ترجمه=هر آينه نجواكردن كار شيطان است كه مىخواهد مؤمنان را محزون كند و حال آنكه هيچ زيانى، جز به فرمان خداوند، به آنها نمىرساند. و مؤمنان بايد كه بر خدا توكل كنند.|سوره=مجادله|آیه=۱۰}} به عنوان سبب نزول آن، از [[امام صادق(ع)]] نقل کرده است.<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۵۵ – ۳۵۶.</ref> این روایت بعد از تفسیر قمی، در کتاب «بحار الانوار» نیز آمده است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۴۳، ص۹۰ – ۹۱.</ref> روایت دیگری نیز نقل شده است که حضرت فاطمه (س) خواب بد دیگری هم دیدند و به خاطر آن ناراحت و اذیت شدند.<ref>عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، تهران، المطبعه العلمیه، چاپ اول، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۱۷۸ – ۱۷۹.</ref> | ||
== بررسی توانایی شیطان بر آزار و اذیت | == بررسی توانایی شیطان بر آزار و اذیت معصومان(ع) == | ||
واژهای که در روایت بهکار برده شده، واژه «شیطان» است؛<ref>«یَا مُحَمَّدُ هَذَا شَیْطَانٌ…».</ref> باید دید مقصود از این لفظ چیست؛ آیا مقصود شیطان به معنای اسم عام (اسم جنس) است که به هر موجود اذیتکننده، خواه انسان باشد یا غیر انسان،<ref>«الشَّیطانُ اسم لکلّ عارم من الجنّ و الإنس و الحیوانات»؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت، دارالقلم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ص۴۵۴.</ref> اطلاق میشود، یا مقصود شیطان به معنای اسم خاص (عَلَم)؛ یعنی ابلیس است که آدم را فریب داد و اکنون هم با لشکر و جنود خود در کمین آدمیان است؟<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۱۹۲.</ref> | واژهای که در روایت بهکار برده شده، واژه «شیطان» است؛<ref>«یَا مُحَمَّدُ هَذَا شَیْطَانٌ…».</ref> باید دید مقصود از این لفظ چیست؛ آیا مقصود شیطان به معنای اسم عام (اسم جنس) است که به هر موجود اذیتکننده، خواه انسان باشد یا غیر انسان،<ref>«الشَّیطانُ اسم لکلّ عارم من الجنّ و الإنس و الحیوانات»؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت، دارالقلم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ص۴۵۴.</ref> اطلاق میشود، یا مقصود شیطان به معنای اسم خاص (عَلَم)؛ یعنی ابلیس است که آدم را فریب داد و اکنون هم با لشکر و جنود خود در کمین آدمیان است؟<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۱۹۲.</ref> | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
[[علامه طباطبائی]] در اینباره میگویند: شیطان میتواند در پارهای از امور عادی زندگی پیامبران و معصومین «ع» که ربطی به احکام الهی و هدایت مردمان ندارد، اثر بگذارد و موجبات آزار و اذیت آنها را فراهم آورد. ایشان شواهدی از قرآن آورده است که نشان میدهد شیطان میتواند در ذهن و جسم پیامبران و معصومان راه یابد و آنها را بدینوسیله آزار دهد. در اینجا تنها به بیان دو مورد بسنده میشود: | [[علامه طباطبائی]] در اینباره میگویند: شیطان میتواند در پارهای از امور عادی زندگی پیامبران و معصومین «ع» که ربطی به احکام الهی و هدایت مردمان ندارد، اثر بگذارد و موجبات آزار و اذیت آنها را فراهم آورد. ایشان شواهدی از قرآن آورده است که نشان میدهد شیطان میتواند در ذهن و جسم پیامبران و معصومان راه یابد و آنها را بدینوسیله آزار دهد. در اینجا تنها به بیان دو مورد بسنده میشود: | ||
الف. قرآن از زبان وصی و همراه حضرت موسی «ع»؛ یعنی یوشع بن نون (که بنا بر قولی پیامبر نیز بوده است) میفرماید: | '''الف'''. قرآن از زبان وصی و همراه حضرت موسی «ع»؛ یعنی یوشع بن نون (که بنا بر قولی پیامبر نیز بوده است) میفرماید: فَإِنِّی نَسِیتُ الْحُوتَ وَ ما أَنْسانِیهُ إِلَّا الشَّیْطانُ أَنْ أَذْکُرَهُ؛{{قرآن|فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَمَا أَنْسَانِيهُ إِلَّا الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ ۚ وَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَبًا|ترجمه=من ماهى را فراموش كردم، و جز شيطان، [كسى] آن را از ياد من نبرد، تا به يادش باشم، و به طور عجيبى راه خود را در دريا پيش گرفت.|سوره=کهف|آیه=۶۳}} | ||
آنچه در قرآن کریم از خصائص انبیاء و سایر معصومین شمرده شده، همانا عصمت است که به خاطر داشتن آن، از تأثیر شیطان در نفوسشان ایمناند، و شیطان نمیتواند در دلهای آنان وسوسه کند. اما تأثیرش در بدنهای انبیاء یا اموال و اولاد و سایر متعلقات ایشان، به اینکه از این راه وسیله ناراحتی آنان را فراهم سازد، نه تنها هیچ دلیلی بر امتناع آن در دست نیست، بلکه دلیل بر امکان وقوع آن هست، و آن همین آیه شریفه است. از این آیه برمیآید که شیطان اینگونه دخل و تصرفها را در دلهای معصومین دارد. البته چنین تصرفهایی به اذن خدا میباشد، به این معنا که خدا از این تصرفات جلوگیری نمیکند؛ چون مداخله شیطان را مطابق مصلحت میبیند، مثلاً میخواهد مقدار صبر و حوصله بندهاش معیّن شود. و لازمه این حرف این نیست که شیطان بدون مشیت و اذن خدا هر چه دلش خواست بکند و هر بلایی که خواست بر سر بندگان خدا بیاورد.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۰۹ – ۲۱۰.</ref> | آنچه در قرآن کریم از خصائص انبیاء و سایر معصومین شمرده شده، همانا عصمت است که به خاطر داشتن آن، از تأثیر شیطان در نفوسشان ایمناند، و شیطان نمیتواند در دلهای آنان وسوسه کند. اما تأثیرش در بدنهای انبیاء یا اموال و اولاد و سایر متعلقات ایشان، به اینکه از این راه وسیله ناراحتی آنان را فراهم سازد، نه تنها هیچ دلیلی بر امتناع آن در دست نیست، بلکه دلیل بر امکان وقوع آن هست، و آن همین آیه شریفه است. از این آیه برمیآید که شیطان اینگونه دخل و تصرفها را در دلهای معصومین دارد. البته چنین تصرفهایی به اذن خدا میباشد، به این معنا که خدا از این تصرفات جلوگیری نمیکند؛ چون مداخله شیطان را مطابق مصلحت میبیند، مثلاً میخواهد مقدار صبر و حوصله بندهاش معیّن شود. و لازمه این حرف این نیست که شیطان بدون مشیت و اذن خدا هر چه دلش خواست بکند و هر بلایی که خواست بر سر بندگان خدا بیاورد.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۰۹ – ۲۱۰.</ref> | ||
ب. چنانکه قرآن از قول حضرت | '''ب'''. چنانکه قرآن از قول [[حضرت ایوب(ع)]] حکایت میکند که فرمود: {{قرآن|أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ|ترجمه=آنگاه كه پروردگارش را ندا داد كه: مرا شيطان به رنج و عذاب افكنده است.|سوره=ص|آیه=۴۱}} ولی شیطان بر او تسلط پیدا نکرد بلکه او را آزار داد که نه تنها از مقام شکر ایوب(ع) کاسته نشد بلکه افزوده گشت. انبیاء «ع» از آنچه برگشتش به نافرمانی خدا باشد (از آن جمله سهلانگاری در اطاعت خدا) معصومند، نه مطلق ایذاء و آزار شیطان، حتی آنهایی که مربوط به معصیت نیست؛ زیرا در نفی اینگونه تصرفات دلیلی در دست نیست، بلکه قرآن کریم اینگونه تصرفات را برای شیطان در انبیاء و معصومین(ع) اثبات نموده است.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۳۴۱.</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} |