پرش به محتوا

چشم فروبستن از نامحرم در آیه ۳۰ سوره نور: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
در کتاب کافی در شأن نزول آیه ۳۰ [[سوره نور]] از [[امام باقر(ع)]] چنین نقل شده است: جوانی از انصار در مسیر خود با زنی روبرو شد ـ در آن روز زنان مقنعه خود را در پشت گوش‌ها قرار می‌دادند ـ (و طبعاً گردن و مقداری از سینه آنها نمایان می‌شد) چهره آن زن نظر آن جوان را به خود جلب کرد و چشم خود را به او دوخت هنگامی که زن گذشت جوان همچنان با چشمان خود او را بدرقه می‌کرد در حالی که راه خود را ادامه می‌داد تا اینکه وارد کوچه تنگی شد و باز هم چنان به پشت سر خود نگاه می‌کرد ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزی استخوان یا قطعه شیشه‌ای که در دیوار بود صورتش را شکافت! هنگامی که زن گذشت جوان به خود آمد و دید خون از صورتش جاری است و به لباس و سینه‌اش ریخته! (سخت ناراحت شد) با خود گفت به خدا سوگند من خدمت پیامبر می‌روم و این ماجرا را بازگو می‌کنم. هنگامی که چشم رسول خدا(ص) به او افتاد فرمود چه شده است؟ و جوان ماجرا را نقل کرد، در این هنگام [[جبرئیل]]، پیک وحی خدا نازل شد و آیه فوق را آورد.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ش، ج۵، ص۵۲۱؛ تفسیر نور الثقلین و المیزان و روح المعانی (با تفاوت مختصری) ذیل آیه مورد بحث.</ref>
در کتاب کافی در شأن نزول آیه ۳۰ [[سوره نور]] از [[امام باقر(ع)]] چنین نقل شده است: جوانی از انصار در مسیر خود با زنی روبرو شد ـ در آن روز زنان مقنعه خود را در پشت گوش‌ها قرار می‌دادند ـ (و طبعاً گردن و مقداری از سینه آنها نمایان می‌شد) چهره آن زن نظر آن جوان را به خود جلب کرد و چشم خود را به او دوخت هنگامی که زن گذشت جوان همچنان با چشمان خود او را بدرقه می‌کرد در حالی که راه خود را ادامه می‌داد تا اینکه وارد کوچه تنگی شد و باز هم چنان به پشت سر خود نگاه می‌کرد ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزی استخوان یا قطعه شیشه‌ای که در دیوار بود صورتش را شکافت! هنگامی که زن گذشت جوان به خود آمد و دید خون از صورتش جاری است و به لباس و سینه‌اش ریخته! (سخت ناراحت شد) با خود گفت به خدا سوگند من خدمت پیامبر می‌روم و این ماجرا را بازگو می‌کنم. هنگامی که چشم رسول خدا(ص) به او افتاد فرمود چه شده است؟ و جوان ماجرا را نقل کرد، در این هنگام [[جبرئیل]]، پیک وحی خدا نازل شد و آیه فوق را آورد.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ش، ج۵، ص۵۲۱؛ تفسیر نور الثقلین و المیزان و روح المعانی (با تفاوت مختصری) ذیل آیه مورد بحث.</ref>
== مبارزه با چشم چرانی ==
== مبارزه با چشم چرانی ==
در این آمده است « یغضوا من ابصارهم» که به معنای چشم فروبستن از نامحرم است.
در این آمده است «يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ» که به معنای چشم فروبستن از نامحرم است.


«یغضوا» از ماده «غض» در اصل به معنی کم کردن و نقصان است و در بسیاری از موارد در کوتاه کردن صدا یا کم کردن نگاه گفته می‌شود، بناب این آیه نمی‌گوید مؤمنان باید چشمهاشان را فرو بندند، بلکه می‌گوید باید نگاه خود را کم و کوتاه کنند، و این تعبیر لطیفی است به این منظور که اگر انسان به راستی هنگامی که با زن نامحرمی روبرو می‌شود بخواهد چشم خود را به کلی ببندد ادامه راه رفتن و مانند آن برای او ممکن نیست، اما اگر نگاه را از صورت و اندام او بر گیرد و چشم خود را پائین اندازد گویی از نگاه خویش کاسته است و آن صحنه ای را که ممنوع است از منطقه دید خود به کلی حذف کرده.
«یغضوا» از ماده «غض» در اصل به معنی کم کردن و نقصان است و در بسیاری از موارد در کوتاه کردن صدا یا کم کردن نگاه گفته می‌شود، بناب این آیه نمی‌گوید مؤمنان باید چشمهاشان را فرو بندند، بلکه می‌گوید باید نگاه خود را کم و کوتاه کنند، و این تعبیر لطیفی است به این منظور که اگر انسان به راستی هنگامی که با زن نامحرمی روبرو می‌شود بخواهد چشم خود را به کلی ببندد ادامه راه رفتن و مانند آن برای او ممکن نیست، اما اگر نگاه را از صورت و اندام او بر گیرد و چشم خود را پائین اندازد گویی از نگاه خویش کاسته است و آن صحنه ای را که ممنوع است از منطقه دید خود به کلی حذف کرده.
خط ۲۴: خط ۲۴:


== پاکدامنی ==
== پاکدامنی ==
خداوند در این آیه بعد اینکه امر به چشم پوشیدن از نامحرم می‌کند، می‌فرماید « یحفظوا فروجهم» که به معنای پاکدامنی است.
خداوند در این آیه بعد اینکه امر به چشم پوشیدن از نامحرم می‌کند، می‌فرماید «يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ» که به معنای پاکدامنی است.


«فرج» در اصل به معنی «شکاف» و فاصله میان دو چیز است، ولی در اینگونه موارد کنایه از عورت می‌باشد. منظور از «حفظ فرج» به طوری که در روایات وارد شده است پوشانیدن آن از نگاه کردن دیگران است. در حدیثی از [[امام صادق(ع)]] می‌خوانیم: «کل آیه فی القرآن فیها ذکر الفروج فهی من الزنا الا هذه الایه فانها من النظر؛ هر آیه ای که در قرآن سخن از حفظ فروج می‌گوید، منظور حفظ کردن از زنا است جز این آیه منظور از آن حفظ کردن از نگاه دیگران است».<ref>کافی، همان، ج۲، ص۳۶.</ref>
«فرج» در اصل به معنی «شکاف» و فاصله میان دو چیز است، ولی در اینگونه موارد کنایه از عورت می‌باشد. منظور از «حفظ فرج» به طوری که در روایات وارد شده است پوشانیدن آن از نگاه کردن دیگران است. در حدیثی از [[امام صادق(ع)]] می‌خوانیم: «کل آیه فی القرآن فیها ذکر الفروج فهی من الزنا الا هذه الایه فانها من النظر؛ هر آیه ای که در قرآن سخن از حفظ فروج می‌گوید، منظور حفظ کردن از زنا است جز این آیه منظور از آن حفظ کردن از نگاه دیگران است».<ref>کافی، همان، ج۲، ص۳۶.</ref>
۱۵٬۲۵۷

ویرایش