trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|غدیر}} | {{درگاه|غدیر}} | ||
در مورد ازدواج [[ام کلثوم دختر امام علی(ع)|امکلثوم دختر امام علی(ع)]] با [[خلیفه دوم]]، بین علمای [[شیعه]] اختلاف است. عدهای تحقق این [[ازدواج]] را از اساس دروغ دانسته و سند این واقعه را ضعیف شمردهاند. تعدادی از علماء براساس روایاتی که در [[کتاب کافی]] نقل شده، قبول این ازدواج توسط [[امام علی(ع)]] را از سر اجبار و مصلحت دانستهاند. عده دیگری امکلثوم را [[ربیبه]] امام علی(ع) و دختر [[اسماء بنت عمیس]] از [[ابوبکر]] میدانند. | در مورد ازدواج [[ام کلثوم دختر امام علی(ع)|امکلثوم دختر امام علی(ع)]] با [[خلیفه دوم]]، بین علمای [[شیعه]] اختلاف است. عدهای تحقق این [[ازدواج]] را از اساس دروغ دانسته و سند این واقعه را ضعیف شمردهاند. تعدادی از علماء براساس روایاتی که در [[اعتبار کتاب کافی|کتاب کافی]] نقل شده، قبول این ازدواج توسط [[امام علی(ع)]] را از سر اجبار و مصلحت دانستهاند. عده دیگری امکلثوم را [[ربیبه]] امام علی(ع) و دختر [[اسماء بنت عمیس]] از [[ابوبکر]] میدانند. | ||
== دروغ بودن ازدواج دختر امام علی با خلیفه دوم == | == دروغ بودن ازدواج دختر امام علی با خلیفه دوم == | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== اجبار امام علی(ع) بر قبول ازدواج == | == اجبار امام علی(ع) بر قبول ازدواج == | ||
عدهای از علما براساس روایاتی که در کتاب کافی آمده است، ازدواج دختر امام علی(ع)، با عمر را از سر اجبار و با نارضایتی عنوان کردهاند. | عدهای از علما براساس روایاتی که در [[اعتبار کتاب کافی|کتاب کافی]] آمده است، ازدواج دختر امام علی(ع)، با عمر را از سر اجبار و با نارضایتی عنوان کردهاند. | ||
در کتاب کافی درباره ازدواج امکلثوم چهار حدیث وارد شده در یکی از آن احادیث از امام صادق(ع) چنین آمده است: وقتی که عمر بن خطاب به خواستگاری امکلثوم رفت، علی(ع) به او گفت: ام کلثوم کوچک است. عمر بن خطاب برگشت [[عباس بن عبدالمطلب]] را دید و گفت آیا من عیبی دارم. عباس گفت: چه عیبی؟ عمر بن خطاب گفت: برای خواستگاری نزد برادر زادهات علی رفتم و او جواب رد داد، به خدا سوگند [[چاه زمزم]] را پر میکنم همه احتراماتتان را نابود میکنم و دو شاهد اقامه میکنم که علی دزدی کرده و دستش را میبرم، عباس نزد علی آمد و ملاقات با عمر را به اطلاع آن حضرت رساند و از او درخواست کرد که امر ازدواج امکلثوم را به من بسپار و حضرت علی(ع) هم چنین کرد و عباس هم امکلثوم را به همسری عمر درآورد.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، فروع کافی، چاپ آخوندی، ۱۳۶۲، ج۵، ص۳۴۶، باب تزویج ام کلثوم.</ref> | در کتاب کافی درباره ازدواج امکلثوم چهار حدیث وارد شده در یکی از آن احادیث از امام صادق(ع) چنین آمده است: وقتی که عمر بن خطاب به خواستگاری امکلثوم رفت، علی(ع) به او گفت: ام کلثوم کوچک است. عمر بن خطاب برگشت [[عباس بن عبدالمطلب]] را دید و گفت آیا من عیبی دارم. عباس گفت: چه عیبی؟ عمر بن خطاب گفت: برای خواستگاری نزد برادر زادهات علی رفتم و او جواب رد داد، به خدا سوگند [[چاه زمزم]] را پر میکنم همه احتراماتتان را نابود میکنم و دو شاهد اقامه میکنم که علی دزدی کرده و دستش را میبرم، عباس نزد علی آمد و ملاقات با عمر را به اطلاع آن حضرت رساند و از او درخواست کرد که امر ازدواج امکلثوم را به من بسپار و حضرت علی(ع) هم چنین کرد و عباس هم امکلثوم را به همسری عمر درآورد.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، فروع کافی، چاپ آخوندی، ۱۳۶۲، ج۵، ص۳۴۶، باب تزویج ام کلثوم.</ref> |