automoderated، ناظمان (CommentStreams)
۱۵٬۱۴۷
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
ازدواج | در میان پیامبران الهی دو شخص ازدواج نکردهاند، یکی [[حضرت عیسی(ع)]] و دیگری [[حضرت یحیی]] که چون ازدواج امری واجب نیست، به دلایل و مصالح دیگر از ازدواج خودداری کردند. | ||
در | ازدواج به خودی خود امر واجبی نیست و خداوند به خاطر مصالحی که برای حفظ زندگی فردی و اجتماعی بشر لازم است آن را تشریع نموده است؛ و گاهی به خاطر مصالحی انجام آن واجب میشود مثل کسانی که اگر ازدواج نکنند دچار گناه میشوند. ولی اگر کسی ازدواج نکند و در ضمن خود را نیز از گناه حفظ کند مرتکب عمل حرام و خلاف شرع نشده است؛ و گاهی به خاطر مصالح مهمتر ترک آن رجحان مییابد. لذا پیامبران اگر ترک کردهاند قطعاً مصلحتهای مهمتری وجود داشته است؛ و توصیههای دین اسلام بر ازدواج به عنوان یک امر کلی است و شامل مواردی که مصالح مهمتر ترک آن را ایجاب کند نمیشود. | ||
==دلایل عدم ازدواج== | ==دلایل عدم ازدواج== | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
۱. بر اساس مبانی عرفانی هر یک از اسمای الهی بر هر یک از پیامبران ظهور مییابد و در هر کدام تجلی و ظهور اسمی از اسمای الهی میباشد، و اسم الهی که در حضرت عیسی و یحیی تجلی یافته است، اقتضای آن را داشته که کاملا منعزل از این دنیا باشد، به گونهای که هیچ امری موجب غفلت آنان نشود، و لذا اقدام به ازدواج نکردند. فیض کاشانی میگوید: حضرت عیسی(ع) احتیاط کردند و برای آن که دچار غفلت نشوند ازدواج را ترک کردند یا شاید برای ایشان کسب روزی حلال و تأمین زندگی یک خانواده ممکن نبوده است و لذا اقدام به ازدواج نکردهاند یا این که شاید حال معنوی ایشان به گونهای بوده که ازدواج مانع عبادت ایشان بوده است.<ref>فیض کاشانی، ملامحسن، محمد بن مرتضی، المحجهالبیضاء فی تهذیب الاحیاء، قم، دفتر انتشارات اسلامی، بیتا، چاپ دوم، ج۳، ص۷۹.</ref> | ۱. بر اساس مبانی عرفانی هر یک از اسمای الهی بر هر یک از پیامبران ظهور مییابد و در هر کدام تجلی و ظهور اسمی از اسمای الهی میباشد، و اسم الهی که در حضرت عیسی و یحیی تجلی یافته است، اقتضای آن را داشته که کاملا منعزل از این دنیا باشد، به گونهای که هیچ امری موجب غفلت آنان نشود، و لذا اقدام به ازدواج نکردند. فیض کاشانی میگوید: حضرت عیسی(ع) احتیاط کردند و برای آن که دچار غفلت نشوند ازدواج را ترک کردند یا شاید برای ایشان کسب روزی حلال و تأمین زندگی یک خانواده ممکن نبوده است و لذا اقدام به ازدواج نکردهاند یا این که شاید حال معنوی ایشان به گونهای بوده که ازدواج مانع عبادت ایشان بوده است.<ref>فیض کاشانی، ملامحسن، محمد بن مرتضی، المحجهالبیضاء فی تهذیب الاحیاء، قم، دفتر انتشارات اسلامی، بیتا، چاپ دوم، ج۳، ص۷۹.</ref> | ||
در نهج البلاغه خطبه ۱۶۰ نیز عبارتی آمده است که به نوعی مؤید سخن فوق میباشد: امیر المؤمنین(ع) در توصیف حضرت عیسی(ع) میفرمایند: عیسی(ع) نه همسری داشت که او را فریفتهخود سازد و نه فرزندی که باعث حزن و اندوه او شود. | در [[نهج البلاغه]] خطبه ۱۶۰ نیز عبارتی آمده است که به نوعی مؤید سخن فوق میباشد: امیر المؤمنین(ع) در توصیف حضرت عیسی(ع) میفرمایند: عیسی(ع) نه همسری داشت که او را فریفتهخود سازد و نه فرزندی که باعث حزن و اندوه او شود. | ||
۲. خداوند برای هر قومی پیامبری از میان خودشان میفرستد؛<ref>بقره/ ۱۲۹ و ۱۵۱؛ آل عمران/ ۱۶۴؛ مؤمنون/ ۳۲؛ جمعه/ ۲.</ref> یعنی پیامبر هر قومی بر اساس شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه خود مبعوث شده و برنامهای مناسب با آن محیط برای هدایت و مبارزه با انحرافات آنها دارد. حضرت عیسی و یحیی هر دو، همزمان و در یک منطقه بودهاند؛ یعنی در شرایط فرهنگی و اجتماعی واحدی میزیستهاند. | ۲. خداوند برای هر قومی پیامبری از میان خودشان میفرستد؛<ref>بقره/ ۱۲۹ و ۱۵۱؛ آل عمران/ ۱۶۴؛ مؤمنون/ ۳۲؛ جمعه/ ۲.</ref> یعنی پیامبر هر قومی بر اساس شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه خود مبعوث شده و برنامهای مناسب با آن محیط برای هدایت و مبارزه با انحرافات آنها دارد. حضرت عیسی و یحیی هر دو، همزمان و در یک منطقه بودهاند؛ یعنی در شرایط فرهنگی و اجتماعی واحدی میزیستهاند. |