automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
حنیف از ماده «ح ن ف» به معنای هدایت به استقامت و راه مستقیم است.<ref>راغب اصفهانی، محمد، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالکاتب العربی، بی تا، ص۱۳۳.</ref> حنیف در اصطلاح به معنای کسی است که از آیینها و روشهای منحرف چشم میپوشد و متوجه آیین حقیقی میشود. | حنیف از ماده «ح ن ف» به معنای هدایت به استقامت و راه مستقیم است.<ref>راغب اصفهانی، محمد، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالکاتب العربی، بی تا، ص۱۳۳.</ref> حنیف در اصطلاح به معنای کسی است که از آیینها و روشهای منحرف چشم میپوشد و متوجه آیین حقیقی میشود. | ||
«حَنَف»، به | «حَنَف»، به معنای گرایش به حق و «جَنَف»، به معنای گرایش و تمایل به باطل است.<ref>تفسیر نور، محسن قرائتی، ج۱، ص۵۳۵</ref> | ||
== دین حقگرا == | == دین حقگرا == | ||
حنیف ده بار در قرآن تکرار شده است و دو بار هم به صورت جمع یعنی حنفاء آمده است. در تمام این آیات حنیف به معنای حقگرایی آمده است که بیشتر درباره دین [[حضرت ابراهیم(ع)]] گفته شده است. دین حنیف، آیین پاک و خالص و تسلیم در برابر حق و اعتقاد به توحید کامل است که تمام پیامبران بزرگ الهی از جمله حضرت ابراهیم(ع) و حضرت محمد(ص) به چنین آیین و دینی بودند.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۷ ق، ج۳، ص۲۹۸.</ref> | حنیف ده بار در قرآن تکرار شده است و دو بار هم به صورت جمع یعنی حنفاء آمده است. در تمام این آیات حنیف به معنای حقگرایی آمده است که بیشتر درباره دین [[حضرت ابراهیم(ع)]] گفته شده است. دین حنیف، آیین پاک و خالص و تسلیم در برابر حق و اعتقاد به توحید کامل است که تمام پیامبران بزرگ الهی از جمله حضرت ابراهیم(ع) و حضرت محمد(ص) به چنین آیین و دینی بودند.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۷ ق، ج۳، ص۲۹۸.</ref> | ||
در سوره بقره گفته شده که آیین ابراهیم حنیف بوده است:{{قرآن|وَقَالُوا | در سوره بقره گفته شده که آیین ابراهیم حنیف بوده است:{{قرآن|وَقَالُوا کُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَیٰ تَهْتَدُوا ۗ قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا ۖ وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ|ترجمه=و [اهل کتاب] گفتند: «یهودی یا مسیحی باشید، تا هدایت یابید»؛ بگو: «نه، بلکه [بر] آیین ابراهیم حقگرا [هستم]؛ و وی از مشرکان نبود.|سوره=بقره|آیه=۱۳۵}} و نیز: {{قرآن|قُلْ صَدَقَ اللَّهُ ۗ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ|ترجمه=بگو: خدا راست میگوید. آیین حنیف ابراهیم را پیروی کنید و او از مشرکان نبود.|سوره=آل عمران|آیه=۹۵}} و نیز در آیات ۱۲۵ سوره نساء<ref>{{قرآن|وَمَنْ أَحْسَنُ دِینًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا ۗ وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلًا|ترجمه=و دین چه کسی بهتر است از آن کس که خود را تسلیم خدا کرده و نیکوکار است و از آیین ابراهیم حقگرا پیروی نموده است؟ و خدا ابراهیم را دوست گرفت.|سوره=نساء|آیه=۱۲۵}}</ref>و ۱۶۱ سوره انعام<ref>{{قرآن|قُلْ إِنَّنِی هَدَانِی رَبِّی إِلَیٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ دِینًا قِیَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا ۚ وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ|ترجمه=بگو: «آری! پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده است: دینی پایدار، آیین ابراهیمِ حقگرای! و او از مشرکان نبود.»|سوره=انعام|آیه=۱۶۱}}</ref>و ۱۲۰ سوره نحل<ref>{{قرآن|إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِیفًا وَلَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ|ترجمه=ابراهیم بزرگوار مردی بود. به فرمان خدا بر پای ایستاد و صاحب دین حنیف بود. و از مشرکان نبود،|سوره=نحل|آیه=۱۲۰}}</ref> و ۱۲۳ سوره نحل<ref>{{قرآن|ثُمَّ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا ۖ وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ|ترجمه=سپس به تو وحی کردیم که: «از آیین ابراهیم حقگرای پیروی کن، [چرا که] او از مشرکان نبود.»|سوره=نحل|آیه=۱۲۳}}</ref> | ||
و در جایی خودِ ابراهیم را حنیف و حقگرا میداند:{{قرآن|مَا | و در جایی خودِ ابراهیم را حنیف و حقگرا میداند:{{قرآن|مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلَا نَصْرَانِیًّا وَلٰکِنْ کَانَ حَنِیفًا مُسْلِمًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ|ترجمه=ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی، بلکه حق گرایی فرمانبردار بود، و از مشرکان نبود.|سوره=آل عمران|آیه=۶۷}} در این آیه حنیف و مسلم (فرمانبردار) باهم و در مقابل مشرک آمده است. | ||
در [[سوره انعام]]، حضرت ابراهیم(ع) خود را حنیف مینامد:{{قرآن| | در [[سوره انعام]]، حضرت ابراهیم(ع) خود را حنیف مینامد:{{قرآن|إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِیفًا ۖ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ|ترجمه=من از روی اخلاص، پاکدلانه روی خود را به سوی کسی گردانیدم که آسمانها و زمین را پدیدآورده است؛ و من از مشرکان نیستم.|سوره=انعام|آیه=۷۹}} | ||
=== اسلام دین حنیف === | === اسلام دین حنیف === | ||
[[پیامبر اسلام(ص)]] هم خود را مطیع دین حنیف میداند:{{قرآن|وَأَنْ أَقِمْ | [[پیامبر اسلام(ص)]] هم خود را مطیع دین حنیف میداند:{{قرآن|وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکِینَ|ترجمه=و [به من دستور داده شده است] که به دین حنیف روی آور، و زنهار از مشرکان مباش.|سوره=یونس|آیه=۱۰۵}} در این آیه هم حنیف در مقابل شرک آمده است. در جای دیگر آمده است که به دین حنیف روی آور:{{قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا|ترجمه=پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین کن|سوره=روم|آیه=۳۰}} | ||
'''حنفاء''' | '''حنفاء''' | ||
در دو جا در قرآن حنیف به صورت جمع آمده است: {{قرآن|حُنَفَاءَ لِلَّهِ | در دو جا در قرآن حنیف به صورت جمع آمده است: {{قرآن|حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَیْرَ مُشْرِکِینَ بِهِ|ترجمه=در حالی که گروندگان خالص به خدا باشید؛ نه شریکگیرندگان [برای] او|سوره=حج|آیه=۳۱}} | ||
و نیز {{قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا | و نیز {{قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ|ترجمه=و فرمان نیافته بودند جز اینکه خدا را بپرستند، و در حالی که به توحید گراییدهاند، دین [خود] را برای او خالص گردانند|سوره=بینه|آیه=۵}} علامه طباطبایی ذیل این آیه میفرماید: «و خدای تعالی اسلام را بدین جهت دین حنیف خوانده که خلق را دستور میدهد به اینکه در تمامی امور حد وسط و حالت اعتدال را از دست ندهند، و از انحراف به سوی افراط و تفریط بپرهیزند.»<ref>ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۲۰، ص۵۷۵</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
خط ۳۶: | خط ۳۵: | ||
طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۹ ق، ج۱، ص۴۵۷. | طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۹ ق، ج۱، ص۴۵۷. | ||
مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۷، ج۲، ص۴۶۱. | مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۷، ج۲، ص۴۶۱. | ||
شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق، ج۲، ص۴۹۲. | شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق، ج۲، ص۴۹۲. | ||
خط ۵۰: | خط ۴۹: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
خط ۶۰: | خط ۵۹: | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ج | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |