پرش به محتوا

حب الوطن من الایمان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
'''دوست داشتن وطن بخشی از ایمان است''' جمله‌ای است که در [[منابع روایی شیعه]] و [[اهل سنت]] بیان نشده است. اما در [[تاریخ اسلام]] در حالات [[پیامبر(ص)]] بیان شده است که ناراحت و غمگین بودند به دلیل خروج از [[مکه]] که محل ولادت و وطن ایشان بود و [[جبرئیل]] وعده بازگشت و رفع این غم را به پیامبر(ص) می‌دهد. درباره معانی وطن وجوه مختلفی از قبیل [[بهشت]]، مکه، [[معاد]]، وطن عرفی و نیز وطن بزرگ اسلامی ذکر شده است. و اما درباره ارزش آب و خاک مطلب مهم این است که زمان و مکان ارزش ذاتی ندارند بلکه ارزشمندی آن‌ها با توجه به اتفاق و ماجرای خاصی است که در آن زمان دو یا مکان رخ داده است.
==علاقه به وطن==
==علاقه به وطن==
حس وطن خواهی و وطن دوستی از امور فطری انسان است و وطن عرفی یا زادگاه انسان‌ها چیزی است که انسان ناخودآگاه به آن علاقه دارد. در تاریخ اسلام درباره پیامبر(ص) بیان شده است هنگامی که از خوف مشرکان هجرت می‌نمود، از مکه بیرون رفته و در غار ثور پنهان گردید تا این که پس از سه روز به جحفه رسید، در این هنگام رسول خدا(ص) بسیار محزون و از فشار مشرکین ناراحت بود و به یاد مکه آه سردی کشید؛ در این هنگام جبرئیل نازل و آیه: {{قرآن|إنَّ الّذی فَرَضَ عَلَیْکَ القُرْآنَ لَرادُّکَ إلی مَعادٍ|ترجمه=آن کس که قرآن را بر تو فرض کرد، تو را به جایگاهت بازمی‌گرداند.|سوره=قصص|آیه=۸۶}} را برای پیامبر نازل و او را دلداری داده و پرسید آیا مشتاق به مکه هستی؟ فرمود: آری و آه سردی کشیده فرمود: {{متن عربی|الوطن، الوطن.}}<ref>عمادزاده اصفهانی، حسین، نقل از چهارده معصوم، نشر طلوع، ۱۳۶۶ش، ص۱۴۳.</ref>
حس وطن خواهی و وطن دوستی از [[امور فطری]] انسان است و وطن عرفی یا زادگاه انسان‌ها چیزی است که انسان ناخودآگاه به آن علاقه دارد. در تاریخ اسلام درباره پیامبر(ص) بیان شده است هنگامی که از خوف مشرکان هجرت می‌نمود، از مکه بیرون رفته و در غار ثور پنهان گردید تا این که پس از سه روز به جحفه رسید، در این هنگام رسول خدا(ص) بسیار محزون و از فشار مشرکین ناراحت بود و به یاد مکه آه سردی کشید؛ در این هنگام جبرئیل نازل و آیه: {{قرآن|إنَّ الّذی فَرَضَ عَلَیْکَ القُرْآنَ لَرادُّکَ إلی مَعادٍ|ترجمه=آن کس که قرآن را بر تو فرض کرد، تو را به جایگاهت بازمی‌گرداند.|سوره=قصص|آیه=۸۶}} را برای پیامبر نازل و او را دلداری داده و پرسید آیا مشتاق به مکه هستی؟ فرمود: آری و آه سردی کشیده فرمود: {{متن عربی|الوطن، الوطن.}}<ref>عمادزاده اصفهانی، حسین، نقل از چهارده معصوم، نشر طلوع، ۱۳۶۶ش، ص۱۴۳.</ref>


==بررسی سند و محتوای جمله==
==بررسی سند و محتوای جمله==
درباره سند و متن باید گفت این جمله به عنواتن روایت در کتب معتبر روایی شیعه و سنی نقل نشده است؛ اما در کتاب‌های امل الآمل نوشته شیخ حر عاملی<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، امل الآمال، بغداد، مکتبه اندلس، ج۱، ص۱۱.</ref> و تحفه السنیه نوشته فیض کاشانی<ref>فیض کاشانی، ملا محسن، شارح سید عبدالله جزائری (مخطوط)، میکروفیلم کتابخانه آستان قدس، ص۳۴۰.</ref> و مستدرک سفینه البحار<ref>نمازی، علی، مستدرک، مؤسسه نشر اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۹ق، ج۱۰، ص۳۷۵.</ref> و الصحیح من السیره نوشته سیدجعفر مرتضی عاملی<ref>عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من السیره، بیروت، دارالهادی، ج۳، ص۳۳۳.</ref> و کشف الخفاء<ref>عجلونی، اسماعیل بن محمد، کشف الخفاء، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۴۵.</ref> بدون ذکر سند نقل شده است. در نتیجه این حدیث از نظر سند معتبر نیست و بر فرض صحیح بوده سند در رابطه با مفهوم وطن اختلاف نظر وجود دارد.
درباره سند و متن باید گفت این جمله به عنواتن روایت در کتب معتبر روایی شیعه و سنی نقل نشده است؛ اما در [[کتاب‌ امل الآمل]] نوشته [[شیخ حر عاملی]]<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، امل الآمال، بغداد، مکتبه اندلس، ج۱، ص۱۱.</ref> و [[تحفه السنیه]] نوشته [[فیض کاشانی]]<ref>فیض کاشانی، ملا محسن، شارح سید عبدالله جزائری (مخطوط)، میکروفیلم کتابخانه آستان قدس، ص۳۴۰.</ref> و [[مستدرک سفینه البحار]]<ref>نمازی، علی، مستدرک، مؤسسه نشر اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۹ق، ج۱۰، ص۳۷۵.</ref> و [[الصحیح من السیره]] نوشته [[سیدجعفر مرتضی عاملی]]<ref>عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من السیره، بیروت، دارالهادی، ج۳، ص۳۳۳.</ref> و [[کشف الخفاء]]<ref>عجلونی، اسماعیل بن محمد، کشف الخفاء، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۴۵.</ref> بدون ذکر سند نقل شده است. در نتیجه این حدیث از نظر سند معتبر نیست. در رابطه با مفهوم وطن نیز اختلاف نظر وجود دارد.


==مراد از وطن==
==مراد از وطن==
نظراتی در مورد وطن در این حدیث آمده است:
نظراتی در مورد وطن در این حدیث آمده است:


* وطن، بهشت است که مسکن اول آدم ابوالبشر(ع) بود؛
* وطن، [[بهشت]] است که مسکن اول [[آدم ابوالبشر(ع)]] بود؛


* وطن، مکه است که ام القری و قبله عالم است؛
* وطن، مکه است که [[ام القری]] و قبله مسلمانان است؛


* رجوع به سوی خدای متعال زیرا که مبدأ و معاد او است؛
* رجوع به سوی خدای متعال زیرا که مبدأ و معاد او است؛
خط ۲۴: خط ۲۶:
* وطن بزرگ اسلامی است که حفظ و نگهداری آن بر مسلمانان لازم است؛ چون حفاظت از دین و انسانیت و عزت دین و قوت اسلام وابسته به آن است. پس دین و انسانیت اصل است و وطن و غیر آن باید در خدمت دین باشند.<ref>عجلونی، اسماعیل بن محمد، کشف الخفاء، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۴۵؛ و سید جعفر مرتضی، الصحیح من السیره، بیروت، دارالهادی، ج۳، ص۳۳۳.</ref>
* وطن بزرگ اسلامی است که حفظ و نگهداری آن بر مسلمانان لازم است؛ چون حفاظت از دین و انسانیت و عزت دین و قوت اسلام وابسته به آن است. پس دین و انسانیت اصل است و وطن و غیر آن باید در خدمت دین باشند.<ref>عجلونی، اسماعیل بن محمد، کشف الخفاء، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۴۵؛ و سید جعفر مرتضی، الصحیح من السیره، بیروت، دارالهادی، ج۳، ص۳۳۳.</ref>


درباره توجه و تقدس به آب و خاک می‌توان گفت: در این‌جا سؤال دیگری مطرح است و آن اینکه آیا زمان و مکان ارزش ذاتی دارند؟ در پاسخ باید گفت ارزش و اعتبار این دو ذاتی نیست بلکه به خاطر حوادث و وقایعی که در زمان و مکان رخ می‌دهد ارزش پیدا می‌کنند، مثلاً ۱۳ رجب یا ۱۸ ذی الحجه ذاتاً دارای ارزش و اعتبار نبودند؛ اما به خاطر ولادت امیرالمؤمنین(ع) و انتخاب آن حضرت در غدیر خم این روزها اعتبار پیدا کردند، یا اینکه ۲۲ بهمن ذاتاً دارای ارزش نیست ولی بخاطر پیروزی انقلاب اعتبار پیدا کرده است؛ همچنین مکان‌ها، مثلاً غار حرا ارزش ذاتی نداشت اما به خاطر وجود مقدس پیامبر اسلام و نزول وحی اعتبار و رونق گرفت. با توجه به این سؤال و پاسخ، پاسخ قسمت دوم سؤال مشخص می‌شود و آن این است که توجه به زمان و مکان در زندگی انسان موحد و خداپرست مؤثر هستند؛ مثلاً وقتی که انسان به سرزمین مکه و مدینه می‌رود با عشق خدا پیامبر و آل او، روحش شاد و خرم می‌شود و یک آرامش خاطری پیدا می‌کند، همچنین نسبت به زمانها. برای مثال وقتی که عید فطر فرا می‌رسد انسان مؤمن که یک ماه روزه گرفته با خوشحالی به استقبال عید می‌رود و یک آرامش قلبی پیدا می‌کند. همچنین روزهای مبارک دیگر. متقابلاً در مکان‌ها و زمان‌های بد روح انسان گرفته می‌شود و آرامش ندارد و دلش می‌خواهد تا هرچه زودتر از آن زمان و مکان خارج شود.
==تقدس آب و خاک==
 
درباره توجه و تقدس به آب و خاک، سؤال مطرح این است که آیا زمان و مکان ارزش ذاتی دارند؟ ارزش و اعتبار زمان و مکان ذاتی نیست بلکه به خاطر حوادث و وقایعی که در زمان و مکان رخ می‌دهد ارزش پیدا می‌کنند، مانند [[سیزده رجب]] یا [[هجده ذی الحجه]] که به شکل ذاتی دارای ارزش و اعتبار نبودند، اما به دلیل ولادت امیرالمؤمنین(ع) و انتخاب امام علی(ع) در [[غدیر خم]] این روزها اعتبار پیدا کردند. و یا مانند ۲۲ بهمن که به دلیل [[پیروزی انقلاب اسلامی]] اعتبار پیدا کرده است؛ همچنین درباره مکان‌ها، مانند [[غار حرا]] ارزش ذاتی ندارد بلکه به دلیل وجود پیامبر(ص) و نزول وحی اعتبار و رونق گرفته است. توجه به زمان و مکان در زندگی انسان موحد و خداپرست با توجه به دلیل تقدس یافتن زمان و مکان مؤثر هستند.
در نتیجه می‌توان گفت؛ برای مؤمن زمان و مکان به ذاته ارزش ندارد مگر آنکه متعلق به اموری شود که خود دارای قداست باشد.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱ـ چهارده معصوم. حسین عمادزاده اصفهانی، ص۱۴۳. ناشر: نشر طلوع، سال ۱۳۶۶ ش.
* حسین عمادزاده اصفهانی، چهارده معصوم، ص۱۴۳، نشر طلوع، سال ۱۳۶۶ ش؛


۲ـ سید جعفر مرتضی، الصحیح من السیره، ج۳، ص۳۳۳، ناشر: دارالهادی بیروت.
* سید جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من السیره، ج۳، ص۳۳۳، دارالهادی، بیروت؛


۳ـ اسماعیل بن محمد عجلونی، کشف الخفاء، ج۱، ص۳۴۵، ناشر: دارالکت العلمیه، چ دوم، سال ۱۴۰۸.
۳ـ اسماعیل بن محمد عجلونی، کشف الخفاء، ج۱، ص۳۴۵، دارالکت العلمیه، چاپ دوم، سال ۱۴۰۸.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


خط ۴۷: خط ۴۸:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
خط ۵۷: خط ۵۸:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۱٬۴۰۷

ویرایش