automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
== بررسی محتوا == | == بررسی محتوا == | ||
حدیث گریه فاطمه(س) برای امام حسین(ع) تا | حدیث گریه [[حضرت فاطمه(س)|فاطمه(س)]] برای [[امام حسین(ع)]] تا [[قیامت]]، اگر چه از نظر سند ضعیف است، ولی از نظر محتوا با دیگر روایات و با عقاید شیعه سازگار دانسته شده است. | ||
عالمان شیعه معتقدند گریه حضرت فاطمه(س) بر امام حسین(ع) با آیه ۱۶۹ سوره آل عمران که شهیدان را زنده معرفی کرده، ناسازگار نیست؛ زیرا گریه نشانه عاطفه و محبت است. روایات زیادی وجود دارد که فرشتگان بر امام حسین(ع) گریه میکنند. همچنین روایات زیادی است که پیامبر(ص)، امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س) و امام حسن(ع) قبل از شهادت امام حسین(ع) برای او گریه کردهاند.<ref>بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۲۳ الی ۲۵۰.</ref> بنابراین، گریه حضرت فاطمه(س) تا قیامت را دور از ذهن ندانستهاند. | عالمان شیعه معتقدند گریه حضرت فاطمه(س) بر امام حسین(ع) با آیه ۱۶۹ سوره آل عمران که شهیدان را زنده معرفی کرده، ناسازگار نیست؛ زیرا گریه نشانه عاطفه و محبت است. روایات زیادی وجود دارد که فرشتگان بر امام حسین(ع) گریه میکنند. همچنین روایات زیادی است که پیامبر(ص)، امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س) و امام حسن(ع)، حتی قبل از شهادت امام حسین(ع) برای او گریه کردهاند.<ref>بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۲۳ الی ۲۵۰.</ref> بنابراین، گریه حضرت فاطمه(س) تا قیامت را دور از ذهن ندانستهاند. | ||
برخی نیز معتقدند عالم برزخ که جایگاه انسان تا رسیدن قیامت است، تا حدودی ویژگیهای دنیا را نیز | برخی نیز معتقدند عالم برزخ که جایگاه انسان تا رسیدن قیامت است، تا حدودی ویژگیهای دنیا را نیز دارد؛ برزخیان مانند زندگان، البته متناسب با زندگی برزخی، میخورند و میآشامند و با یکدیگر سخن میگویند و نشست و برخاست دارند.<ref>فرهنگ شیعه، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، زمزم هدایت، چ: دوّم، قم، ۱۳۸۶ ش، ص ۱۵۸</ref> بنابراین به باور آنها، شاد شدن و گریه کردن نیز از ویژگیهای عالم برزخ است و تا وقتی که قیامت رخ ندهد، حضرت فاطمه(س) و اهل بیت(ع) نسبت به مصیبتهای وارد شده بر امام حسین(ع) غمگینند و گریه میکنند؛ اگرچه میدانند امام حسین(ع) در پیشگاه خدا است. | ||
بر اساس روایتی که [[شیخ صدوق]] در کتاب [[ثواب الاعمال و عقاب الاعمال (کتاب)|ثواب الاعمال و عقاب الاعمال]] آورده، | |||
پیامبراکرم(ص) میفرماید: چون روز قیامت فرا رسد، دخترم فاطمه(س)، به همراه جمعی از بانوانی- که با او نسبتی دارند- قدم در محشر میگذارند، و از جانب حق به او خطاب میشود که وارد بهشت شو! گوید که: قدم در بهشت نمیگذارم، مگر آنکه بدانم پس از من بر سر فرزندم- حسین علیه السّلام- چه آوردند، به او خطاب میشود که: در میانه محشر نگاه کن! و او حسین علیه السّلام را مینگرد که به پا خاسته ولی سر در بدن ندارد، دخترم- فاطمه (با دیدن این صحنه دلخراش) شیون میکند و من نیز با شنیدن شیون او، فریاد برآورم و بخروشم، و بر اثر ضجّه و بیقراریهای ما، همه فرشتگان به فریاد آیند، و خداوند به خاطر بیتابی ما به قهر آید و از سر خشم به نوعی از آتش (دوزخ) که «هبهب» نام دارد و هزار سال (به امر خدا در آن) دمیدهاند، لحظهای از افروختن بازنمانده است و هیچ غم و اندوهی از (گرفتاران به) آن جدا نمیشود فرمان میدهد که قاتلان حسین را- اگر چه حاملان قرآن باشند- در کام خود فرو کشد، و چون چنین کنند به خروش آید و آنان نیز خروشیدن آغاز کنند، با نعره او هم آوا شوند و با غرّش او در غرّش آیند، آنگاه سخن در آیند و با زبانی گویا و کلامی رسا (به ناله در آیند) که: پروردگارا! چرا پیش از آنکه بت پرستان را به این آتش (هبهب) کیفر دهی، به عقوبت ما پرداختی و آن را بر ما چیره ساختی؟! به آنان از جانب پروردگار خطاب میشود که: براستی، آن که میداند با کسی که نمیداند، همانند و برابرست.<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، دار الشریف الرضی للنشر، قم، چاپ: دوم، ۱۴۰۶ ق. ص۲۱۷</ref> | پیامبراکرم(ص) میفرماید: چون روز قیامت فرا رسد، دخترم فاطمه(س)، به همراه جمعی از بانوانی- که با او نسبتی دارند- قدم در محشر میگذارند، و از جانب حق به او خطاب میشود که وارد بهشت شو! گوید که: قدم در بهشت نمیگذارم، مگر آنکه بدانم پس از من بر سر فرزندم- حسین علیه السّلام- چه آوردند، به او خطاب میشود که: در میانه محشر نگاه کن! و او حسین علیه السّلام را مینگرد که به پا خاسته ولی سر در بدن ندارد، دخترم- فاطمه (با دیدن این صحنه دلخراش) شیون میکند و من نیز با شنیدن شیون او، فریاد برآورم و بخروشم، و بر اثر ضجّه و بیقراریهای ما، همه فرشتگان به فریاد آیند، و خداوند به خاطر بیتابی ما به قهر آید و از سر خشم به نوعی از آتش (دوزخ) که «هبهب» نام دارد و هزار سال (به امر خدا در آن) دمیدهاند، لحظهای از افروختن بازنمانده است و هیچ غم و اندوهی از (گرفتاران به) آن جدا نمیشود فرمان میدهد که قاتلان حسین را- اگر چه حاملان قرآن باشند- در کام خود فرو کشد، و چون چنین کنند به خروش آید و آنان نیز خروشیدن آغاز کنند، با نعره او هم آوا شوند و با غرّش او در غرّش آیند، آنگاه سخن در آیند و با زبانی گویا و کلامی رسا (به ناله در آیند) که: پروردگارا! چرا پیش از آنکه بت پرستان را به این آتش (هبهب) کیفر دهی، به عقوبت ما پرداختی و آن را بر ما چیره ساختی؟! به آنان از جانب پروردگار خطاب میشود که: براستی، آن که میداند با کسی که نمیداند، همانند و برابرست.<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، دار الشریف الرضی للنشر، قم، چاپ: دوم، ۱۴۰۶ ق. ص۲۱۷</ref> |