پرش به محتوا

سرنوشت انسان: تفاوت میان نسخه‌ها

۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۲۰
جز
ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:)
خط ۱۴: خط ۱۴:
یکی از اوصاف خداوند سبحان علم است و به این معنا که به تمام امور دنیا آگاه و دانا است، و از هر چیزی آگاه است. علم خداوند مراتب مختلفی دارد که برخی از آن‌ها صفات ذات خداوند است و برخی صفت فعلی.
یکی از اوصاف خداوند سبحان علم است و به این معنا که به تمام امور دنیا آگاه و دانا است، و از هر چیزی آگاه است. علم خداوند مراتب مختلفی دارد که برخی از آن‌ها صفات ذات خداوند است و برخی صفت فعلی.


لازم است ذکر شود که علم و دانایی خداوند، از نقایص و کاستیهایی که علم ما انسان‌ها دارد، منزه و پیراسته است. علم ما انسان‌ها حادث و پس از جهل است و آن هم به صورت ناقص و محدود که به وسیله ابزار و آلات نظیر چشم و گوش و ... حاصل می‌شود، اما علم الهی، مطلق، نا محدود و ازلی است که به ابزاری نیازمند نیست.
لازم است ذکر شود که علم و دانایی خداوند، از نقایص و کاستیهایی که علم ما انسان‌ها دارد، منزه و پیراسته است. علم ما انسان‌ها حادث و پس از جهل است و آن هم به صورت ناقص و محدود که به وسیله ابزار و آلات نظیر چشم و گوش و حاصل می‌شود، اما علم الهی، مطلق، نا محدود و ازلی است که به ابزاری نیازمند نیست.


==اختیار انسان در علم الهی==
== اختیار انسان در علم الهی ==
حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع) درباره علم خداوند متعال می‌فرماید: خداوند پیش از آنکه اشیاء را بیافریند، از آنها همان‌طور با خبر و آگاه بود که بعد از آفرینش آنها.<ref>. وافی، باب صفات الذات، به نقل از مکارم شیرازی، ناصر، کتاب خدا را چگونه بشناسیم.</ref> بنابراین روایت، خداوند از قبل می‌دانسته هر کس چه راهی را انتخاب می‌کند و این را هم می‌دانسته که هر کس آنچه را انتخاب می‌کند، با آزادی اراده و اختیار انتخاب می‌کند، همان‌طور که اصل انجام فعل با علم خدا بوده، شرط آزادی اراده هم بوده است؛ اگر ما با آزادی، کار خود را انجام دهیم، علم خداوند مطابق واقع خواهد بود و اگر مجبور باشیم خلاف واقع.<ref>. مکارم شیرازی، ناصر، خدا را چگونه بشناسیم، کانون انتشارات محمدی، چاپ سوم، ص154.</ref>
حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع) درباره علم خداوند متعال می‌فرماید: خداوند پیش از آنکه اشیاء را بیافریند، از آنها همان‌طور با خبر و آگاه بود که بعد از آفرینش آنها.<ref>. وافی، باب صفات الذات، به نقل از مکارم شیرازی، ناصر، کتاب خدا را چگونه بشناسیم.</ref> بنابراین روایت، خداوند از قبل می‌دانسته هر کس چه راهی را انتخاب می‌کند و این را هم می‌دانسته که هر کس آنچه را انتخاب می‌کند، با آزادی اراده و اختیار انتخاب می‌کند، همان‌طور که اصل انجام فعل با علم خدا بوده، شرط آزادی اراده هم بوده است؛ اگر ما با آزادی، کار خود را انجام دهیم، علم خداوند مطابق واقع خواهد بود و اگر مجبور باشیم خلاف واقع.<ref>. مکارم شیرازی، ناصر، خدا را چگونه بشناسیم، کانون انتشارات محمدی، چاپ سوم، ص154.</ref>


به عبارت دیگر، علم ازلی الهی از نظام سببی و مسببی جهان جدا نیست، آنچه علم الهی ایجاب کرده همین جهان است با همین نظامات. انسان هم، در نظام هستی، دارای نوعی اختیار و آزادی است و علم ازلی به معنی این است که او می‌داند چه کسی به موجب اختیار خود اطاعت و چه کسی معصیت می‌کند. و اگر غیر از این باشد، بر خلاف علم خدا خواهد بود.<ref>. مطهری، مرتضی، انسان و سرنوشت، نشر شرکت انتشار، ص132.</ref>
به عبارت دیگر، علم ازلی الهی از نظام سببی و مسببی جهان جدا نیست، آنچه علم الهی ایجاب کرده همین جهان است با همین نظامات. انسان هم، در نظام هستی، دارای نوعی اختیار و آزادی است و علم ازلی به معنی این است که او می‌داند چه کسی به موجب اختیار خود اطاعت و چه کسی معصیت می‌کند؛ و اگر غیر از این باشد، بر خلاف علم خدا خواهد بود.<ref>. مطهری، مرتضی، انسان و سرنوشت، نشر شرکت انتشار، ص132.</ref>


اما آیا این سرنوشت قابل تغییر است؟ در روایت آمده است که امام علی (ع) در سایه دیوار کجی نشسته بود و چون آن را مشرف بر خرابی دید، از آنجا حرکت کرد و در جای دیگری نشست، شخصی به حضرت عرض کرد: «تفرّ من قضا الله» آیا از حکم الهی فرار می‌کنی؟ حضرت فرمود: «اَفِرُّ مِن قضاء الله الی قَدَرِالله» یعنی از قضاء الهی به قدر الهی فرار می‌کنم.<ref>. صدوق، توحید، چاپ سنگی، ص337، به نقل از: طباطبائی، سید محمد حسین، اصول فلسفه، ج5، ص169.</ref>
اما آیا این سرنوشت قابل تغییر است؟ در روایت آمده است که امام علی (ع) در سایه دیوار کجی نشسته بود و چون آن را مشرف بر خرابی دید، از آنجا حرکت کرد و در جای دیگری نشست، شخصی به حضرت عرض کرد: «تفرّ من قضا الله» آیا از حکم الهی فرار می‌کنی؟ حضرت فرمود: «اَفِرُّ مِن قضاء الله الی قَدَرِالله» یعنی از قضاء الهی به قدر الهی فرار می‌کنم.<ref>. صدوق، توحید، چاپ سنگی، ص337، به نقل از: طباطبائی، سید محمد حسین، اصول فلسفه، ج5، ص169.</ref>
خط ۲۷: خط ۲۷:


اما در رابطه با این پرسش که اگر خداوند به عاقبت هر فرد آگاه است چرا او را خلق می‌نماید؟ می‌توان گفت:
اما در رابطه با این پرسش که اگر خداوند به عاقبت هر فرد آگاه است چرا او را خلق می‌نماید؟ می‌توان گفت:
اگر روح سؤال را بشکافیم منظور این است که: وقتی خداوند رفتار و عمل آدمی را می‌دانسته، معنایش این است که سرنوشت او از قبل چنین رقم خورده و او نمی‌تواند از آن تخطی کند، پس چرا خداوند چنین انسانی را که عاقبتش از قبل رقم خورده، خلق کرده است تا او را گرفتار جهنم و یا بهشت بکند؟
اگر روح سؤال را بشکافیم منظور این است که: وقتی خداوند رفتار و عمل آدمی را می‌دانسته، معنایش این است که سرنوشت او از قبل چنین رقم خورده و او نمی‌تواند از آن تخطی کند، پس چرا خداوند چنین انسانی را که عاقبتش از قبل رقم خورده، خلق کرده است تا او را گرفتار جهنم یا بهشت بکند؟


پاسخ این است که قضا و قدر علمی خداوند به افعال انسان، به صورت مطلق تعلق نمی‌گیرد؛ بلکه با تمام خصوصیات آن تعلق می‌گیرد که از آن جمله آنها اختیاری بودن است، بدین معنا که انسان با اختیار خود چنین عملی را انجام می‌دهد، و افعال اختیاری انسان با وصف اختیاری برای خداوند معلوم است<ref>. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، دوره سه جلدی، تهران، نشر بین‌الملل، چاپ هفدهم، 1384، ص 147 - 178؛ و سعیدی مهر، پیشین، ص 340-342.</ref> و این به معنای عبث بودن آفرینش انسان نیست، چون انسان برای گزینش راه هدایت و یا ضلالت مختار است، که اگر راه هدایت را برگزید، پاداش داده می‌شود و اگر راه گمراهی را انتخاب کرد، و به حق و حقوق آدمی تجاوز کرد عقاب داده می‌شود. و علم خداوند به افعال آدمی با وصف اختیاری اعمال او، موجب عبث بودن خلقت انسان نمی‌شود، چون هدف هدایت، رشد و کمال انسان است و خداوند راه کمال را به او معرفی نموده است، و حال او با اختیار خود تحطی کرده، باید خود تاوانش را بپردازد، که هر کس مسؤول اعمال اختیاری خود می‌باشد. {{قرآن|انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا}} (انسان/۳) {{قرآن|من عمل صالحا فلنفسه و ما اساء فعلیها، و ما ربک بظلام للعبید}}. (فصلت ۴۶).
پاسخ این است که قضا و قدر علمی خداوند به افعال انسان، به صورت مطلق تعلق نمی‌گیرد؛ بلکه با تمام خصوصیات آن تعلق می‌گیرد که از آن جمله آنها اختیاری بودن است، بدین معنا که انسان با اختیار خود چنین عملی را انجام می‌دهد، و افعال اختیاری انسان با وصف اختیاری برای خداوند معلوم است<ref>. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، دوره سه جلدی، تهران، نشر بین‌الملل، چاپ هفدهم، 1384، ص 147 - 178؛ و سعیدی مهر، پیشین، ص 340-342.</ref> و این به معنای عبث بودن آفرینش انسان نیست، چون انسان برای گزینش راه هدایت یا ضلالت مختار است، که اگر راه هدایت را برگزید، پاداش داده می‌شود و اگر راه گمراهی را انتخاب کرد، و به حق و حقوق آدمی تجاوز کرد عقاب داده می‌شود؛ و علم خداوند به افعال آدمی با وصف اختیاری اعمال او، موجب عبث بودن خلقت انسان نمی‌شود، چون هدف هدایت، رشد و کمال انسان است و خداوند راه کمال را به او معرفی نموده است، و حال او با اختیار خود تحطی کرده، باید خود تاوانش را بپردازد، که هر کس مسؤول اعمال اختیاری خود می‌باشد. {{قرآن|انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا}} (انسان/۳) {{قرآن|من عمل صالحا فلنفسه و ما اساء فعلیها، و ما ربک بظلام للعبید}}. (فصلت ۴۶).


علم خداوند به اشیاء و افراد و عاقبت آنها موجب پیدایش و بلکه عین پیدایش آنها است؛ و اگر خداوند آگاه به عاقبت هر فرد نبود، آفرینش آنها بی هدف بود.
علم خداوند به اشیاء و افراد و عاقبت آنها موجب پیدایش و بلکه عین پیدایش آنها است؛ و اگر خداوند آگاه به عاقبت هر فرد نبود، آفرینش آنها بی هدف بود.
خط ۳۸: خط ۳۸:
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


==معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر==
== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
 
* خدا را چگونه بشناسیم؟ آیه الله مکارم شیرازی.
*خدا را چگونه بشناسیم؟ آیه الله مکارم شیرازی.
* انسان و سرنوشت ـ شهید آیه الله مطهری.
*انسان و سرنوشت ـ شهید آیه الله مطهری.
* کلام اسلامی، محمد سعیدی مهر.
*کلام اسلامی، محمد سعیدی مهر.
{{پایان}}
{{پایان}}


==منابع==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
<references />
{{پانویس}}