۱۱٬۹۱۳
ویرایش
(ویرایش بهوسیلهٔ ابرابزار:) |
|||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
م | م | ||
از آن جا که هیچ | از آن جا که هیچ پدیدهای در این عالم از حیطه قدرت خداوند بیرون نیست، میتوان این عمل را هم به صورت غیر مستقیم به خداوند نسبت داد و به دنبال حکمت و فلسفه آن بود. از آنجا که ما خدا را به صفات علیم، حکیم، غنی، کامل و عادل شناختهایم، میدانیم آنچه واقع میشود بر اساس حکمت و مصلحت است. حتی اگر ما نتوانیم همه آن حکمتها و مصلحتها را درک کنیم. بشر پس از آن که در نظام هستی این همه حکمت و تدبیر را میبیند، باید اعتراف کند آنجا که حکمت یک امر بر او مجهول است از قصور و نقصان درک او است و نه از خلقت خداوند.<ref>مطهری، مرتضی، عدل الهی، انتشارات صدرا، چاپ هجدهم، ص۹۳ و ۹۴.</ref> همچنین خداوند به وسیله پیامبران خود نیز این پیام را به انسانها داد که مهم در نزد خداوند تقوا است. پیامبر اسلام در ملاقات با اصحاب صفه فرمودند: «نخوتهای جاهلیت و افتخار به نسب و فامیل را منسوخ کرد. همه مردم از سفید و سیاه، عرب و عجم در یک درجهاند. هیچکس بر دیگری برتری ندارد مگر به وسیله تقوا و طاعت الهی».<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، چاپ نهم، ج۱۸، ص۳۶۰. (ضمن داستان جویبر و ذلفا).</ref> | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} |