automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
البته برخی از این منابع با ذکر سند به نقل مطلب پرداختهاند ولی برخی سند نمیآورند و میگویند که گفته شده امام حسن و امام حسین ـ علیهماالسلام ـ نیز در فتح طبرستان شرکت داشتند. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، بیروت، (بیجا) (بیتا) جلد ۴, صفحه ۲۶۹</ref> | البته برخی از این منابع با ذکر سند به نقل مطلب پرداختهاند ولی برخی سند نمیآورند و میگویند که گفته شده امام حسن و امام حسین ـ علیهماالسلام ـ نیز در فتح طبرستان شرکت داشتند. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، بیروت، (بیجا) (بیتا) جلد ۴, صفحه ۲۶۹</ref> | ||
و همچنین در منابعی درباره تاریخ جرجان (گرگان) و طبرستان نوشته شده به این مطلب اشاره دارد و نام صحابی پیامبر و بزرگانی که وارد طبرستان شدهاند میآورد و میگوید: که امام حسین ـ علیهالسلام ـ نیز وارد طبرستان شده و در مورد ورود امام حسن ـ علیهالسلام ـ به طبرستان از کلمه «گفته شده» استفاده میکند که گویا نویسنده به ورود امام حسن ـ علیهالسلام ـ اطمینان نداشته است | و همچنین در منابعی درباره تاریخ جرجان (گرگان) و طبرستان نوشته شده به این مطلب اشاره دارد و نام صحابی پیامبر و بزرگانی که وارد طبرستان شدهاند میآورد و میگوید: که امام حسین ـ علیهالسلام ـ نیز وارد طبرستان شده و در مورد ورود امام حسن ـ علیهالسلام ـ به طبرستان از کلمه «گفته شده» استفاده میکند که گویا نویسنده به ورود امام حسن ـ علیهالسلام ـ اطمینان نداشته است.<ref>سهمی، حمزه بن یوسف، تاریخ جرجان، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۷ هچری، صفحه ۴۶</ref> | ||
در تاریخ اخبار اصفهان نیز آمده است: حسن ـ علیهالسلام ـ بعنوان رزمنده همراه سپاه اسلام وارد اصفهان شد و از آنجا به عزم ملحق شدن به مبارزان گرگان از اصفهان گذشت( | در تاریخ اخبار اصفهان نیز آمده است: حسن ـ علیهالسلام ـ بعنوان رزمنده همراه سپاه اسلام وارد اصفهان شد و از آنجا به عزم ملحق شدن به مبارزان گرگان از اصفهان گذشت.<ref>ابونعیم، احمد بن عبدالله، ذکر اخبار اصفهان، لیدن، مطبعه بریل، ۱۹۳۱ میلادی، جلد ۱, صفحه ۴۴</ref> | ||
با توجه به منابع گفته شده تا اینجا میتوان گفت که امام حسن و امام حسین ـ علیهماالسلام ـ وارد طبرستان شدهاند و در تأیید این مطلب مورخ شیعی باقر شریف قرشی معتقد است که: امام حسن و امام حسین ـ علیهماالسلام ـ علاقه داشتند دامنه نفوذ اسلام گسترش و توسعه پیدا کند و از آنجایی که این فتوحات را در خدمت دین و در جهت گسترش و توسعه اسلام میدیدند به صفوف مجاهدان پیوستند.<ref>قرشی، باقر شریف، زندگانی امام حسن ـ علیهالسلام ـ ترجمه فخرالدین حجازی، (تهران بیجا، ۱۳۵۳ شمسی، جلد ۱ صفحه ۱۴۰</ref> | |||
ولی در مقابل این نظریه، علامه جعفر مرتضی عاملی معتقد است که حسنین ـ علیهماالسلام ـ در هیچیک از فتوحات روزگار خلفای ثلاثه شرکت نداشتند و عدم شرکت آنها هم به خاطر این بود که فتوحات در آن روز اصلاً به نفع اسلام نبود بلکه بر عکس، این فتوحات ضربهای بر پیکره اسلام بود و همچنین در جهاد ابتدایی باید حکم امام معصوم باشد و لذا چون در این زمان امام معصوم در رأس حکومت نیست اصلاً جهاد معنی ندارد(۷)۴. | ولی در مقابل این نظریه، علامه جعفر مرتضی عاملی معتقد است که حسنین ـ علیهماالسلام ـ در هیچیک از فتوحات روزگار خلفای ثلاثه شرکت نداشتند و عدم شرکت آنها هم به خاطر این بود که فتوحات در آن روز اصلاً به نفع اسلام نبود بلکه بر عکس، این فتوحات ضربهای بر پیکره اسلام بود و همچنین در جهاد ابتدایی باید حکم امام معصوم باشد و لذا چون در این زمان امام معصوم در رأس حکومت نیست اصلاً جهاد معنی ندارد(۷)۴. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۴: | ||
=== رد این نظریه === | === رد این نظریه === | ||
ولی در مقابل این نظریه، علامه جعفر مرتضی عاملی معتقد است که حسنین ـ علیهماالسلام ـ در هیچیک از فتوحات روزگار خلفای ثلاثه شرکت نداشتند و عدم شرکت آنها هم به خاطر این بود که فتوحات در آن روز اصلاً به نفع اسلام نبود بلکه بر عکس، این فتوحات ضربهای بر پیکره اسلام بود و همچنین در جهاد ابتدایی باید حکم امام معصوم باشد و لذا چون در این زمان امام معصوم در رأس حکومت نیست اصلاً جهاد معنی ندارد | ولی در مقابل این نظریه، علامه جعفر مرتضی عاملی معتقد است که حسنین ـ علیهماالسلام ـ در هیچیک از فتوحات روزگار خلفای ثلاثه شرکت نداشتند و عدم شرکت آنها هم به خاطر این بود که فتوحات در آن روز اصلاً به نفع اسلام نبود بلکه بر عکس، این فتوحات ضربهای بر پیکره اسلام بود و همچنین در جهاد ابتدایی باید حکم امام معصوم باشد و لذا چون در این زمان امام معصوم در رأس حکومت نیست اصلاً جهاد معنی ندارد.<ref>عاملی، جعفر مرتضی، تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی، ترجمه سپهری، محمد، تهران، سازمان تبلیبغات، ۱۳۶۹, صفحه ۱۵۰. سهمی، حمزه بن یوسف، تاریخ جرجان، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۷ هچری، صفحه ۴۶ ۲. ابونعیم، پیشین جلد ۱, صفحه ۴۴ ۳. قرشی، پیشین، جلد ۱ صفحه ۱۴۰ ۴. عاملی، پیشین، صفحه</ref> | ||
منابع{{پانویس|۲}} | |||
{{پانویس|۲}} | |||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = کلام | | شاخه اصلی = کلام |