پرش به محتوا

رنسانس: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۹ سپتامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
رنسانس آغاز دوران جدید در غرب را می‌گویند که از از قرون چهاردهم و پانزدهم با رویارویی با تفکر قرون وسطایی که حاکمیت تفکر کلیسایی بود شروع شد و با خارج کردن قدرت علمی و سیاسی از انحصار کلیسا و تقابل با ارزش‌های آن، در سراسر اروپا رشد کرد و در تمام وجوه حیات بشری، از جمله فلسفه، دین، حکومت، هنر، علم و… سبب دگرگونی و تحول عظیمی گردید. رنسانس با تحول فکری‌ای که وجود آورد نظام قرون وسطایی اروپا را از بین برد و آغازگر جنبش‌های فرهنگی سیاسی عظیم و خاستگاه مکاتب فکری بزرگی در غرب شد.
رنسانس آغاز دوران جدید در غرب را می‌گویند که از قرون چهاردهم و پانزدهم با رویارویی با تفکر قرون وسطایی که حاکمیت تفکر کلیسایی بود شروع شد و با خارج کردن قدرت علمی و سیاسی از انحصار کلیسا و تقابل با ارزش‌های آن و افزایش قدرت علم و شگل‌گیری تفکر انسان محور، در سراسر اروپا رشد کرد و در تمام وجوه حیات بشری، از جمله فلسفه، دین، حکومت، هنر، ادبیات، علم و… سبب دگرگونی و تحول عظیمی گردید. رنسانس با تحول فکری‌ای که بوجود آورد نظام قرون وسطایی اروپا را از بین برد و آغازگر جنبش‌های فرهنگی و علمی و سیاسی عظیم و خاستگاه مکاتب فکری بزرگی در غرب شد.


== تعریف رنسانس ==
== تعریف رنسانس ==
خط ۱۱: خط ۱۱:


== تاریخچه ==
== تاریخچه ==
تاریخ جدید اروپا با رنسانس شروع می‌شود که در تقابل با جهانبینی قرون وسطا در ایتالیا قد علم کرد. رنسانس با کنار رفتن حاکمیت همه گانه کلیسا آغاز شد که در مسايل همه جانبه جامعه و انسان، تک گو بود و اجازه ورود غیر خود را به عرصه سیاست و علم و دین نمی‌داد. ساقط شدن استبداد علمی و سیاسی کلیسا و غالب شدن تفکر عقلی و علم‌گرایی، سرآغاز جنبش فکری و فرهنگی رنسانس است.
تاریخ جدید اروپا با رنسانس شروع می‌شود که در تقابل با جهانبینی قرون وسطا در ایتالیا قد علم کرد. رنسانس با کنار رفتن حاکمیت همه گانه کلیسا آغاز شد که در مسايل همه جانبه جامعه و انسان، تک‌گو بود و اجازه ورود غیر خود را به عرصه سیاست و علم و دین نمی‌داد. ساقط شدن استبداد علمی و سیاسی کلیسا و غالب شدن تفکر عقلی و علم‌گرایی، سرآغاز جنبش فکری و فرهنگی رنسانس است.


=== اندیشمندان ===
=== اندیشمندان ===
خط ۲۰: خط ۲۰:
از دیگر اندیشمندان نامدار این نهضت می‌توان از «نیکولو ماکیاول (۱۵۲۷–۱۴۶۹)» نام برد. «ویل دورانت» در معرفی فلسفه ماکیاولی می‌گوید: «فلسفه ماکیاولی منحصراً فلسفه سیاسی بود. در آن هیچ گونه بحث مابعدالطبیعه، الهیات، خداشناسی یا الحاد و جبر و اختیار دیده نمی‌شود؛ و خود اخلاقیات نیز تابع سیاسیات و حتّی آلتی برای نیل به مقاصد سیاسی قرار می‌گیرد.»<ref>ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج۵، همان ۵۸۵–۵۸۰.</ref> وی برای رسیدن به هدف، استفاده از هر وسیله‌ای را مباح شمرده و تصریح می‌کند که حیله‌ها، ظلم‌ها و جنایاتی که برای حفظ کشور انجام می‌گیرد حیله‌های شرافت‌مندانه و جنایات بزرگ‌منشانه هستند. استفاده ابزاری ماکیاولی از دین و فضایل اخلاقی و علاقمندی او به تقویت کشورها (و نه بشریت) و نیز عدم اعطای آزادی به انسان‌ها باعث شد که فیلسوفان و اندیشمندان به شدت در مقابل نظریات او جبهه بگیرند.
از دیگر اندیشمندان نامدار این نهضت می‌توان از «نیکولو ماکیاول (۱۵۲۷–۱۴۶۹)» نام برد. «ویل دورانت» در معرفی فلسفه ماکیاولی می‌گوید: «فلسفه ماکیاولی منحصراً فلسفه سیاسی بود. در آن هیچ گونه بحث مابعدالطبیعه، الهیات، خداشناسی یا الحاد و جبر و اختیار دیده نمی‌شود؛ و خود اخلاقیات نیز تابع سیاسیات و حتّی آلتی برای نیل به مقاصد سیاسی قرار می‌گیرد.»<ref>ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج۵، همان ۵۸۵–۵۸۰.</ref> وی برای رسیدن به هدف، استفاده از هر وسیله‌ای را مباح شمرده و تصریح می‌کند که حیله‌ها، ظلم‌ها و جنایاتی که برای حفظ کشور انجام می‌گیرد حیله‌های شرافت‌مندانه و جنایات بزرگ‌منشانه هستند. استفاده ابزاری ماکیاولی از دین و فضایل اخلاقی و علاقمندی او به تقویت کشورها (و نه بشریت) و نیز عدم اعطای آزادی به انسان‌ها باعث شد که فیلسوفان و اندیشمندان به شدت در مقابل نظریات او جبهه بگیرند.


«مارتین لوتر» که از او به عنوان مؤسس نهضت پروتستان یاد می‌شود اصلاح‌گر دیگری است که در مقابل کلیسای کاتولیک به مبارزه پرداخت. او گرچه با بعضی از تعالیم زشت کلیسا همچون «فروش بهشت»، «ناسوتی شدن مردم»، و «سکولاریزم» در جهان غرب و پیدایش ایسم‌های متعددی گردید، نام برد.<ref>ر. ک. رهنمایی، سیداحمد، غرب‌شناسی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۷۹، ص۸۱–۷۱.</ref>
«مارتین لوتر» که از او به عنوان مؤسس نهضت پروتستان یاد می‌شود اصلاح‌گر دیگری است که در مقابل کلیسای کاتولیک به مبارزه پرداخت.<ref>رهنمایی، سیداحمد، غرب‌شناسی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۷۹، ص۸۱–۷۱.</ref> و از اندیشمندان اثرگذار دوران رنسانس بود.


== اندیشه رنسانس ==
== اندیشه رنسانس ==
سه جریان عمده در تاریخ اروپا از شاخصه‌های اصلی رنسانس شمرده می‌شوند. این سه جریان عبارتند از: اومانیسم، اصلاحات دینی و انقلاب علمی. در اومانیسم انسان در مرکزیت قرار گرفته و همه چیز حول و محور آن در چرخش است. همین امر نوعی طغیان و مقابله علیه سلطه علمای دین و الهیات قرون وسطی نیز بوده است.
سه جریان عمده در تاریخ اروپا از شاخصه‌های اصلی رنسانس شمرده می‌شوند. این سه جریان عبارتند از: اومانیسم، اصلاحات دینی و انقلاب علمی. در اومانیسم انسان در مرکزیت قرار گرفته و همه چیز حول و محور آن در چرخش است. همین امر نوعی طغیان و مقابله علیه سلطه علمای دین و الهیات قرون وسطی نیز بوده است.


یکی از مولفه های اساسی رنسانس و فضای اومانیستی آن، توجه به عقل انسان به عنوان بهترین داور بود. تفکری که در این دوره شکل گرفت بعدا در قالب دو جریان در اندیشه غرب، به طور خاص در تفکر فلسفی آن ادامه یافت: یکی نهضت عقل گرایی و دیگری جریان تجربه گرایی.
یکی از مولفه‌های اساسی رنسانس و فضای اومانیستی آن، توجه به عقل انسان به عنوان بهترین داور بود. تفکری که در این دوره شکل گرفت بعدا در قالب دو جریان در اندیشه غرب، به طور خاص در تفکر فلسفی آن ادامه یافت: یکی نهضت عقل گرایی و دیگری جریان تجربه گرایی.


عقل گرایی رنسانس باعث دگرگونی‌ها و انقلابات علمی شد و اروپا را تحت تأثیر خود قرار داد. دگرگونی تاریخی در عصر رنسانس به حوزه علمی نیز کشیده شد و مفهوم و ماهیت علم را از چارچوب‌های قرون وسطایی جدا ساخت. انقلاب در این تاریخ شالوده‌های یک علم منطقی را ممکن ساخت و آن را از طریق مشاهده و تجربه به جهانیان عرضه کرد. از این پس انسان به این نتیجه رسید که کشف و درک پدیده‌های طبیعی فقط از طریق یک علم ماتریالیستی امکانپذیر می‌شود.<ref>نقش رنسانس بر تاریخ اروپا و پیامدهای آن، احمد جهانی نسب، پژوهش ملل آبان 1396 شماره 23</ref>
عقل گرایی رنسانس باعث دگرگونی‌ها و انقلابات علمی شد و اروپا را تحت تأثیر خود قرار داد. دگرگونی تاریخی در عصر رنسانس به حوزه علمی نیز کشیده شد و مفهوم و ماهیت علم را از چارچوب‌های قرون وسطایی جدا ساخت. انقلاب در این تاریخ شالوده‌های یک علم منطقی را ممکن ساخت و آن را از طریق مشاهده و تجربه به جهانیان عرضه کرد. از این پس انسان به این نتیجه رسید که کشف و درک پدیده‌های طبیعی فقط از طریق یک علم ماتریالیستی امکانپذیر می‌شود.<ref>نقش رنسانس بر تاریخ اروپا و پیامدهای آن، احمد جهانی نسب، پژوهش ملل آبان 1396 شماره 23</ref>
۱۵٬۰۹۲

ویرایش