automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}}اولواالاباب در قرآن چه کسانی هستند؟{{پایان سوال}} | {{سوال}}اولواالاباب در قرآن چه کسانی هستند؟{{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}مهمترین ویژگی اولواالاباب (خردمندان) که در قرآن بسیار تکرار شده است پندپذیری و عبرتگیری آنان است. در چندین آیه آمده تنها خردمندان هستند که پند میگیرند. در بسیاری از آیات آنان دعوت به تقوا شدهاند. اوصافی از قبیل وفاداری به عهد خدا و پیوستن به فرمانش و ترس از او و بیم از سختی حساب، برپا داشتن نماز و شکیبایی و صبر، انفاق | {{پاسخ}}مهمترین ویژگی اولواالاباب (خردمندان) که در قرآن بسیار تکرار شده است پندپذیری و عبرتگیری آنان است. در چندین آیه آمده تنها خردمندان هستند که پند میگیرند. در بسیاری از آیات آنان دعوت به تقوا شدهاند. اوصافی از قبیل وفاداری به عهد خدا و پیوستن به فرمانش و ترس از او و بیم از سختی حساب، برپا داشتن نماز و شکیبایی و صبر، انفاق و… از ویژگیهای آنان است. طبق گفته قرآن جایگاه آنان در آخرت، بهشت است. | ||
== معنای اولوا الاباب == | == معنای اولوا الاباب == | ||
اولواالالباب را صاحبان خرد یا خردمندان معنا کردهاند. الباب به معنای عقول است. | اولواالالباب را صاحبان خرد یا خردمندان معنا کردهاند. الباب به معنای عقول است. «یکی از معانی لبّ چنانکه در مصباح و صحاح و غیره آمده مغز است مانند مغز بادام و گردو و آن در قرآن پیوسته جمع آمده و مقصود عقل است. پس مراد از اولی الالباب در قرآن صاحبان تفکر و اندیشه و درکاند»<ref>قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن،</ref> | ||
== اوصاف و جایگاه اولوا الاباب در قرآن == | == اوصاف و جایگاه اولوا الاباب در قرآن == | ||
خداوند در آیه ۱۹ [[سوره رعد]] میفرماید تنها خردمندان هستند که پند میپذیرند. و در آیات بعد، ویژگیهای آنان را بیان میکند: | |||
خداوند در آیه ۱۹ [[سوره رعد]] | |||
'''وفاداران به عهد با خدا''': | '''وفاداران به عهد با خدا''': | ||
{{قرآن| | {{قرآن|الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّـهِ وَلَا یَنقُضُونَ الْمِیثَاقَ|ترجمه=همانان که به پیمان خدا وفادارند و عهد [او] را نمیشکنند.|سوره=رعد|آیه=۲۰}} | ||
عهد خداوند در این آیه مطلق است و امور زیادی را شامل میشود. برخی مفسرین بزرگترین عهد با خداوند را ایمان میدانند.<ref>فی ظلال القرآن، جلد۴، صفحه ۲۰۵۷</ref> آیت الله مکارم شیرازی در این مورد گفتهاند: | عهد خداوند در این آیه مطلق است و امور زیادی را شامل میشود. برخی مفسرین بزرگترین عهد با خداوند را ایمان میدانند.<ref>فی ظلال القرآن، جلد۴، صفحه ۲۰۵۷</ref> آیت الله مکارم شیرازی در این مورد گفتهاند: «شک نیست که عهد اللَّه (عهد الهی) معنی وسیعی دارد: هم شامل عهدهای فطری و پیمانهایی که خدا به مقتضای فطرت از انسان گرفته میشود (همانند فطرت توحید و عشق به حق و عدالت) و هم پیمانهای عقلی یعنی آنچه را که انسان با نیروی تفکر و اندیشه و عقل از حقایق عالم هستی و مبدء و معاد درک میکند، هم پیمانهای شرعی یعنی آنچه را که پیامبر(ص) از مؤمنان در رابطه با اطاعت فرمانهای خداوند و ترک معصیت و گناه پیمان گرفته همه را شامل میگردد. و طبیعی است که وفا به پیمانهایی که انسان با دیگر انسانها میبندد، نیز در این مجموعه وارد است، چرا که خدا فرمان داده که این پیمانها نیز محترم شمرده شود، بلکه هم در پیمانهای تشریعی داخل است و هم در پیمانهای عقلی. »<ref>ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد ۱۰، صفحه ۱۸۴</ref> | ||
'''پیوستن به فرمان خدا:''' | '''پیوستن به فرمان خدا:''' | ||
{{قرآن| | {{قرآن|وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّـهُ بِهِ أَن یُوصَلَ|ترجمه=و آنان که آنچه را خدا به پیوستنش فرمان داده میپیوندند.|سوره=رعد|آیه=۲۱}} | ||
در اینکه فرمان خداوند چه چیزی است اقوال مختلفی گفته شده است. برخی هر امر تشریعی را جزء آن | در اینکه فرمان خداوند چه چیزی است اقوال مختلفی گفته شده است. برخی هر امر تشریعی را جزء آن میدانند. [[علامه طباطبایی]] آن را متوجه صلهرحم دانسته است. «آیه مورد بحث از آنجایی که مطلق است دلالت میکند بر هر صلهای که خدا به آن امر فرموده که از معروفترین مصادیق آن صله رحم است.»<ref>ترجمه تفسیر المیزان، جلد ۱۱، صفحه ۴۶۸</ref> | ||
'''ترس از خدا و بیم از سختی حساب:''' | '''ترس از خدا و بیم از سختی حساب:''' | ||
{{قرآن| | {{قرآن|وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ|ترجمه=از پروردگارشان میترسند و از سختی حساب بیم دارند.|سوره=رعد|آیه=۲۱}} | ||
فرق | فرق میان «خشیت» و «خوف» این است که خشیت به معنای تأثر قلب از اقبال و روی آوردن شر یا نظیر آن است، و خوف به معنای تأثر عملی انسان است به اینکه از ترس در مقام اقدام برآمده و وسائل گریز از شر و محذور را هم فراهم سازد، هر چند که در دل متأثر نگشته، دچار هراس نشده باشد.<ref>ترجمه تفسیر المیزان، جلد ۱۱، صفحه ۴۶۹</ref> | ||
'''شکیبایی برای خشنودی خدا:''' | '''شکیبایی برای خشنودی خدا:''' | ||
{{قرآن| | {{قرآن|وَالَّذِینَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ|ترجمه=و کسانی که برای طلب خشنودی پروردگارشان شکیبایی کردند.|سوره=رعد|آیه=۲۲}} | ||
خردمندان در مقابل مصیبت و معصیت صبور هستند. و نیز برای اطاعت خداوند: «آنان | خردمندان در مقابل مصیبت و معصیت صبور هستند. و نیز برای اطاعت خداوند: «آنان که بر اجرای فرمانهای الهی صبر پیشه کنند و زحمت تکالیف را بر خود هموار سازند و در برابر ناگواریها که بر نفوس و اموالشان وارد میشود مقاوم باشند و از ارتکاب گناهان خودداری کنند.»<ref>ترجمه تقسیر جوامع الجامع، جلد۳، صفحه ۲۷۴</ref> و این صبر برای رضایت و خشنودی خداست: «در این امور و مراحل هدفشان، خواست رضای خدا باشد، نه اغراض دنیوی»<ref>ترجمه تقسیر جوامع الجامع، جلد۳، صفحه ۲۷۴</ref> | ||
'''برپا داشتن نماز:''' | '''برپا داشتن نماز:''' | ||
خط ۳۸: | خط ۳۷: | ||
{{قرآن|وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ|سوره=رعد|آیه=۲۲}} | {{قرآن|وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ|سوره=رعد|آیه=۲۲}} | ||
گر چه اقامه نماز | گر چه اقامه نماز یکی از مصادیق وفاء بعهد اللَّه، و حتی مصداق زندهای برای حفظ پیوندهای الهی و از یک نظر از مصادیق صبر و استقامت است، ولی از آنجا که این مفاهیم کلی پارهای از مصداقهای بسیار مهم دارد که در سرنوشت انسان فوقالعاده مؤثر است، در این جمله روی آنها انگشت گذارده شده است.<ref>تفسیر نمونه، جلد۱۰، صفحه ۱۸۹</ref> | ||
'''انفاق:''' | '''انفاق:''' | ||
{{قرآن|وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا | {{قرآن|وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَةً|ترجمه=و از آنچه روزیشان دادیم، نهان و آشکارا انفاق کردند.|سوره=رعد|آیه=۲۲}} | ||
انفاق دایره وسیعی را شامل میشود. از جمله زکات، صدقات، کمک به خویشاوندان و یتیمان و نیازمندان | انفاق دایره وسیعی را شامل میشود. از جمله زکات، صدقات، کمک به خویشاوندان و یتیمان و نیازمندان و… | ||
'''زداینده بدی با خوبی:''' | '''زداینده بدی با خوبی:''' | ||
{{قرآن| | {{قرآن|وَیَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ|سوره=رعد|آیه=۲۲|ترجمه=و بدی را با نیکی میزدایند.}} | ||
خردمندان بدی را با خوبی جواب میدهند. بدیها را با پاسخ نیک و عمل نیک میزدایند در تفسیر [[جوامع الجامع]] آمده: «با انجام دادن | خردمندان بدی را با خوبی جواب میدهند. بدیها را با پاسخ نیک و عمل نیک میزدایند در تفسیر [[جوامع الجامع]] آمده: «با انجام دادن کارهای نیک بدیها را میزدایند، چنانکه در حدیث وارد شده است: بعد از هر گناه حسنهای انجام ده تا آن را محو سازد. ابن عبّاس میگوید معنای آیه این است: با سخنان نیکو حرفهای بد دیگران را ردّ میکنند. از حسن بصری نقل شده است که وقتی دیگران آنان را محروم کنند آنها عطا کنند و اگر مورد ستم واقع شوند عفو و گذشت کنند و اگر با آنها قطع رابطه شود به پیوندند.»<ref>ترجمه تقسیر جوامع الجامع، جلد۳، صفحه ۲۷۵</ref> | ||
برخی مفسرین در تفسیر از بین بردن بدی با خوبی میگویند با انجام طاعات و عبادات، معصیت را دور میکنند.<ref>التبیان فی تفسیر القرآن، جلد۶، صفحه ۲۴۵</ref> | برخی مفسرین در تفسیر از بین بردن بدی با خوبی میگویند با انجام طاعات و عبادات، معصیت را دور میکنند.<ref>التبیان فی تفسیر القرآن، جلد۶، صفحه ۲۴۵</ref> | ||
خط ۵۶: | خط ۵۵: | ||
'''بهشت، جایگاه خردمندان در آخرت''' | '''بهشت، جایگاه خردمندان در آخرت''' | ||
{{قرآن| | {{قرآن|أُولَـٰئِکَ لَهُمْ عُقْبَی الدَّارِ|سوره=رعد|آیه=۲۲|ترجمه=ایشان راست فرجامِ خوشِ سرای باقی.}} | ||
جایگاه کسانی که چنین اوصافی دارند | جایگاه کسانی که چنین اوصافی دارند قطعاً بهشت است. [[شیخ طبرسی]] در تفسیر [[مجمع البیان]] میفرماید: «اینها که صفاتشان را برشمردیم بر ایشان پاداش بهشت است. در اینجا منظور از «دار» بهشت و منظور از «عقبی» پاداش است که عاقبت پسندیده است» <ref>ترجمه تفسیر مجمع البیان، جلد۱۳، صفحه ۵۵</ref> | ||
'''هدایتشدگان و شنونده همه سخنان''' | '''هدایتشدگان و شنونده همه سخنان''' | ||
در آیه ۱۸ [[سوره زمر]] درباره خردمندان میگوید همه سخنان را میشنوند و بهترین را انتخاب میکنند. و اینان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده است:{{قرآن| | در آیه ۱۸ [[سوره زمر]] درباره خردمندان میگوید همه سخنان را میشنوند و بهترین را انتخاب میکنند. و اینان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده است:{{قرآن|الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ}} | ||
=== پندپذیری خردمندان === | === پندپذیری خردمندان === | ||
از ویژگیهای اولوالالباب که در قرآن تکرار شده است، پندپذیری و عبرتگیری آنان است. «پند کسی پذیرد که خرد دارد.»<ref>تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار، جلد ۵، صفحه۱۸۸</ref> در سوره زمر آمده است که تنها خردمندان هستند که پند میپذیرند:{{قرآن|إِنَّمَا | از ویژگیهای اولوالالباب که در قرآن تکرار شده است، پندپذیری و عبرتگیری آنان است. «پند کسی پذیرد که خرد دارد.»<ref>تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار، جلد ۵، صفحه۱۸۸</ref> در سوره زمر آمده است که تنها خردمندان هستند که پند میپذیرند:{{قرآن|إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ|ترجمه=تنها خردمندانند که پند پذیرند.|سوره=زمر|آیه=۹}} در آیه ۲۱ این سوره دگرگونیهای طبیعیت از قبیل باران و چشمههای آب در زمین و کشت و زرع و سپس خشکی و زردی آن را نشانههایی میداند که برای خردمندان پند و ذکر است. در آیه ۲۹ [[سوره صاد]] میفرماید ما این قرآن را بر تو نازل کردیم تا در آیات بیاندیشند و خردمندان هستند که پند میپذیرند. در این آیه خردمندان کسانی هستند که درباره آیات تدبر میکنند. در آیه ۵۲ [[سوره ابراهیم]] گفته شده که این قرآن ابلاغ شده است تا مردم انذار یابند و بدانند که خداوند معبودی یگانه است و برای اینکه خردمندان پند بگیرند. | ||
در آیه ۷ سوره [[آلعمران]]، گفته شده که تأویل آیات متشابه را تنها خداوند و راسخون در علم میدانند؛ سپس آمده است که تنها خردمندان پند میپذیرند. از این رو شاید کلمه اولواالاباب با راسخون در علم اشتراک داشته باشند و از جهت مصداقی یکی باشند. | در آیه ۷ سوره [[آلعمران]]، گفته شده که تأویل آیات متشابه را تنها خداوند و راسخون در علم میدانند؛ سپس آمده است که تنها خردمندان پند میپذیرند. از این رو شاید کلمه اولواالاباب با راسخون در علم اشتراک داشته باشند و از جهت مصداقی یکی باشند. | ||
در [[سوره غافر]]، پس از آنکه میگوید که موسی را هدایت کردیم و تورات را به میراث آوردیم آمده است: {{قرآن| | در [[سوره غافر]]، پس از آنکه میگوید که موسی را هدایت کردیم و تورات را به میراث آوردیم آمده است: {{قرآن|هُدًی وَذِکْرَیٰ لِأُولِی الْأَلْبَابِ|ترجمه=[که] رهنمود و یادکردی برای خردمندان است.|سوره=غافر|آیه=۵۴}} | ||
در آیات ۴۳ سوره صاد، ۱۹ [[سوره رعد]] و ۲۶۹ [[سوره بقره]] درباره اینکه خردمندان پند پذیرند آمده است. | |||
در | در [[سوره یوسف]] داستان گذشتگان را عبرتی برای خردمندان میداند: {{قرآن|لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُولِی الْأَلْبَابِ ۗ|ترجمه=به راستی در سرگذشت آنان، برای خردمندان عبرتی است.|سوره=یوسف|آیه=۱۱۱}} و در جایی دیگر، خلقت آسمان و زمین و اختلاف شب و روز را نشانههایی برای خردمندان میداند.<ref>آیه ۱۹۰ سوره آلعمران</ref> | ||
=== خطاب به اولوا الاباب و دعوت به تقوا === | === خطاب به اولوا الاباب و دعوت به تقوا === | ||
در بسیاری از آیات خردمندان مورد خطاب خداوند است. در سوره بقره به خردمندان میگوید از من پروا کنید: {{قرآن|وَاتَّقُونِ | در بسیاری از آیات خردمندان مورد خطاب خداوند است. در سوره بقره به خردمندان میگوید از من پروا کنید: {{قرآن|وَاتَّقُونِ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ|ترجمه=و ای خردمندان! از من پروا کنید.|سوره=بقره|آیه=۱۹۷}} و در آیه ۱۷۹ میگوید باشد که تقوا بورزید: {{قرآن|وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ|ترجمه=و ای خردمندان، شما را در قصاص زندگانی است، باشد که به تقوا گرایید.|سوره=بقره|آیه=۱۷۹}} در جایی دیگر هم خردمندان را دعوت به تقوا میکند: {{قرآن|فَاتَّقُوا اللَّـهَ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ الَّذِینَ آمَنُوا ۚ قَدْ أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَیْکُمْ ذِکْرًا|ترجمه=پس ای خردمندانی که ایمان آوردهاید، از خدا بترسید. راستی که خدا سوی شما تذکاری فرو فرستاده است.|سوره=طلاق|آیه=۱۰}} و در آیه ۱۰۰ سوره طلاق هم خردمندان را به تقوا فرامیخواند: {{قرآن|قُل لَّا یَسْتَوِی الْخَبِیثُ وَالطَّیِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَکَ کَثْرَةُ الْخَبِیثِ ۚ فَاتَّقُوا اللَّـهَ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ|ترجمه=بگو: «پلید و پاک یکسان نیستند، هر چند کثرت پلید[ها] تو را به شگفت آورد. پس ای خردمندان، از خدا پروا کنید، باشد که رستگار شوید.»|سوره=مائده|آیه=۱۰۰}} | ||
== منابع == | == منابع == |