automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «==داد== دیدگاه شیعه و اهل سنت را به صورت کلی در مورد امامت بیان کنید؟ مفهوم اما...» ایجاد کرد) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
دیدگاه شیعه و اهل سنت را به صورت کلی در مورد امامت بیان کنید؟ | دیدگاه شیعه و اهل سنت را به صورت کلی در مورد امامت بیان کنید؟ | ||
مفهوم امامت نزد شیعه با مفهوم آن نزد اهل سنت متفاوت است. اهل سنت مقام امامت را انتصابی و از فروع دین بر می | مفهوم امامت نزد شیعه با مفهوم آن نزد اهل سنت متفاوت است. اهل سنت مقام امامت را انتصابی و از فروع دین بر می شمارند اما شیعه امامت را مقامی الهی دانسته، امام را فردی معصوم و جانشین پیامبر در همه مقامات او غیر از وحی و آن را از اصول دین میداند که وظیفه هدایت انسان و اجرای قوانین الهی همراه با حکومت و خلافت را بر عهده دارد. | ||
===دیدگاه اهل سنت=== | ===دیدگاه اهل سنت=== | ||
اهل سنت امامت را صرف یک مسئولیت ظاهری در حد ریاست حکومت دینی میدانند و معتقدند تکلیف مردم است که خلیفه تعیین کنند و به همین جهت آنرا از فروع دین میشمارند.<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، دار احیاء التراث العربی، چهارم، بی تا، ج۱، ص۱۹۱.</ref> | اهل سنت امامت را صرف یک مسئولیت ظاهری در حد ریاست حکومت دینی میدانند و معتقدند تکلیف مردم است که خلیفه تعیین کنند و به همین جهت آنرا از فروع دین میشمارند.<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، دار احیاء التراث العربی، چهارم، بی تا، ج۱، ص۱۹۱.</ref>اهل سنت بعد از پیامبر برای هیچ کس مقام عصمت و خلیفه اللّهی و منصوص بودن از طرف خدا و پیغمبر را قائل نیستند. | ||
===دیدگاه | ===دیدگاه شیعه=== | ||
امامت از دیدگاه شیعه، مقام جانشینی رسول خدا(ص)، در تربیت انسانها، حفظ و تبیین احکام دین، حکومت، اجرای قوانین الهی و قضاوت است بنابراین امام همه ویژگیهای پیامبر بجز وحی را داراست. | |||
علامه طباطبائی در رابطه با مقام امامت میگوید: قرآن در آیاتی که از جعل و نصب امامت سخن میگوید هدایت را در کنار آن ذکر مینماید و معلوم میشود هدایتی که از شؤون امامت شمرده شده به معنای بیان راه نیست، زیرا خدا ابراهیم | ====تبیین علامه طباطبائی==== | ||
علامه طباطبائی در رابطه با مقام امامت میگوید: قرآن در آیاتی که از جعل و نصب امامت سخن میگوید هدایت را در کنار آن ذکر مینماید و معلوم میشود هدایتی که از شؤون امامت شمرده شده به معنای بیان راه نیست، زیرا خدا ابراهیم(ع) را بعد از مقام نبوت و رسالت که لازمه اش هدایت و بیان راه است و بعد از مقام خلّت به عنوان امام معرفی کرده، پس هدایتی که منصب امام است دستگیری خلق است نه صرف راهنمائی؛ و هدایت امام یک نوع تصرف تکوینی از طریق نفوذ روحانی در قلبهای آماده و هموار کردن راه برای بردن دلها به سوی کمال و هدایت حقیقی و منتقل نمودن شان از مرتبه مصنوعی خاصی به مرتبه دیگر و تحقق بخشیدن به اهداف دین است و کسی به چنین مقامی با شرافت نائل میشود که قبلاً خودش به این نوع هدایت رسیده باشد و کسی که هدایت یافته و به هدایت دیگران نیازی ندارد و هدایت او بر اساس قابلیتها به دیگران میرسد، معصوم و امام است و طبعاً کسیکه به هدایت دیگران نیازمند است معصوم و امام نخواهد بود.<ref>علامه طباطبائی، محمد حسین، المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، بی تا، ج۱۴، ص۴۲۸، و ج۱، ص۴۱۴.</ref> | |||
به اعتقاد شیعه روح امامت همان بعد معنوی آن، یعنی خلافت کلی الهی و خالی نبودن زمین از حجت خداست و این امر از اصول دین است؛ و دو مسئله مرجعیت دینی یعنی خلافت در تبیین واقعی دین و حفظ آن و مسئله حکومت و اجرای قوانین الهی از آثار و شؤونات آن است، زیرا: | |||
ارتقای امام به مقامات معنوی، قرب الهی ورسیدن به درجه عصمت موجب میشود که او زعیم سیاسی و مرجع دینی و حافظ دین از تحریف باشد. به بیان دیگر آن مقامات معنوی در مرتبه علت و این وظائف در مرتبه معلول است یعنی چون ائمه ـ(ع) ـ عصمت دارند باید حافظ دین و حاکم مسلمین باشند و با وجود امام معصوم دیگران را نشاید که حتی عهدهدار خلافت ظاهری بشود چون مسئله حکومت فرع از فروع امامت و یک امر طفیلی نظیر مسئله حکومت پیغمبر است که در زمان حضرت کسی این تصور را هم نمیکرد که حکومت به شوری باشد یا به شکل دیگری. | ارتقای امام به مقامات معنوی، قرب الهی ورسیدن به درجه عصمت موجب میشود که او زعیم سیاسی و مرجع دینی و حافظ دین از تحریف باشد. به بیان دیگر آن مقامات معنوی در مرتبه علت و این وظائف در مرتبه معلول است یعنی چون ائمه ـ(ع) ـ عصمت دارند باید حافظ دین و حاکم مسلمین باشند و با وجود امام معصوم دیگران را نشاید که حتی عهدهدار خلافت ظاهری بشود چون مسئله حکومت فرع از فروع امامت و یک امر طفیلی نظیر مسئله حکومت پیغمبر است که در زمان حضرت کسی این تصور را هم نمیکرد که حکومت به شوری باشد یا به شکل دیگری. |