automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
'''دیدگاه فلسفی:''' عقلگرایی و فردگرایی از عناصر فلسفی لیبرالیسم است که بیشتر آموزههای لیبرالیسم از آن نشأت میگیرد. لیبرالیسم فرد را آزاد میداند و هرچه که در مقابل این آزادی باشد را کنار مینهد. از جمله سنت و حکومت و اجتماع. فرد میبایست بتواند هرطور که میخواهد زندگی کند و حوزه عمومی و دیگر نهادهای اجتماعی و عرفی نمیبایست به آزادی او خدشه وارد کند. | '''دیدگاه فلسفی:''' عقلگرایی و فردگرایی از عناصر فلسفی لیبرالیسم است که بیشتر آموزههای لیبرالیسم از آن نشأت میگیرد. لیبرالیسم فرد را آزاد میداند و هرچه که در مقابل این آزادی باشد را کنار مینهد. از جمله سنت و حکومت و اجتماع. فرد میبایست بتواند هرطور که میخواهد زندگی کند و حوزه عمومی و دیگر نهادهای اجتماعی و عرفی نمیبایست به آزادی او خدشه وارد کند. | ||
'''دیدگاه اقتصادی:''' اقتصاددانان آزادیخواه (لیبرال) انگلیسی، به پیشوایی آدام اسمیت، پر نفوذترین گروهی بودند که نظریه ی لیبرالیسم اقتصادی را شکل دادند. به عقیدهی آنها، مکانیسم خودکارِ بازار اقتصادی که قانون عرضه و تقاضا اداره کنندهی آنست بهترین ضامن درستی و پیشرفت کار اقتصاد است و هیچ دستی، چه دست انحصارهای خصوصی چه دست دولت، نباید در کار آن وارد شود. به عقیدهی آنها، مشارکت داوطلبانه افراد و همکاری آنها با یکدیگر بر اساس مکانیسم بازار آزاد به تأمین سود همگان میانجامد. نظریهی آدام اسمیت دربارهی «سیستم ساده و بارزِ آزادی طبیعی» نه تنها یک سیستم آزاد و غیر شخصی بلکه سیستمی عرضه میکرد که به انسانها اجازه میداد نیروهای خود را به سود خود و دیگران به کار اندازند.<ref>داریوش آشوری، دانشنامه سیاسی، ص ۲۸۳</ref> | '''دیدگاه اقتصادی:''' اقتصاددانان آزادیخواه (لیبرال) انگلیسی، به پیشوایی آدام اسمیت، پر نفوذترین گروهی بودند که نظریه ی لیبرالیسم اقتصادی را شکل دادند. به عقیدهی آنها، مکانیسم خودکارِ بازار اقتصادی که قانون عرضه و تقاضا اداره کنندهی آنست بهترین ضامن درستی و پیشرفت کار اقتصاد است و هیچ دستی، چه دست انحصارهای خصوصی چه دست دولت، نباید در کار آن وارد شود. به عقیدهی آنها، مشارکت داوطلبانه افراد و همکاری آنها با یکدیگر بر اساس مکانیسم بازار آزاد به تأمین سود همگان میانجامد. نظریهی آدام اسمیت دربارهی «سیستم ساده و بارزِ آزادی طبیعی» نه تنها یک سیستم آزاد و غیر شخصی بلکه سیستمی عرضه میکرد که به انسانها اجازه میداد نیروهای خود را به سود خود و دیگران به کار اندازند.<ref>داریوش آشوری، دانشنامه سیاسی، ص ۲۸۳</ref> برخی لیبرالیسم را در پیوند با بورژوازی میدانند.<ref>تاریخ شکلگیرى لیبرالیسم، رواق اندیشه 1383 شماره ۳۲، مهدی مشکی</ref> و اعتقاد دارند لیبرالیسم اقتصادی منشاء دیگر وجوه ان است: «کسانى که بحث آزادى را مطرح نمودند بورژواها بودند. آزادى مطرح شده از جانب آنها، در ابتدا آزادى اقتصادى بود و در پى آن نظامهاى سیاسى را نیز متحول نمودند. و به همین جهت اغلب یا تمام انقلابهاى سیاسى، انقلابهاى بورژوایى بود که نظام دولتى، اجتماعى و اقتصادى جدیدى را بنیان نهادند و بر آزادى عقد قرارداد، آزادى حرفه و پیشه، آزادى انتخاب محل سکونت و تضمین مالکیت خصوصى استوار بود. روشن است که مقصود از این آزادیها، آزادیهاى فردى بود؛ چون بورژواها این آزادیها را در مقابل گروه و طبقه فئودال و اشراف مطرح مىکردند و مجبور بودند در مقابل آنها بر فرد گرایى افراطى تأکید ورزند.»<ref>تاریخ شکلگیرى لیبرالیسم، رواق اندیشه 1383 شماره ۳۲، مهدی مشکی</ref> | ||
'''دیدگاه سیاسی و دینی:''' لیبرالیسم در آغاز جنبشی ضد کلیسا و ضد استبداد بود. لیبرالیسم میکوشد با کوچک کردن و محدود کردن دولت و قدرت سیاسی، خطر استبداد را از جامعه دور کند. آزادی سیاسی و دینی، حکومت قانون و حقوق سیاسی از مفاهیمی هستند که این مکتب آنها را اهداف خود میداند. | '''دیدگاه سیاسی و دینی:''' لیبرالیسم در آغاز جنبشی ضد کلیسا و ضد استبداد بود. لیبرالیسم میکوشد با کوچک کردن و محدود کردن دولت و قدرت سیاسی، خطر استبداد را از جامعه دور کند. آزادی سیاسی و دینی، حکومت قانون و حقوق سیاسی از مفاهیمی هستند که این مکتب آنها را اهداف خود میداند. | ||
'''دیدگاه دینی:''' لیبرالیسم در آغاز که همراه با اصلاحگری دینی بود اعتقاد داشت فرد بدون احتیاج به کلیسا و روحانیت دین میتواند با خدا ارتباط برقرار کند. برخی یکی از عوامل لیبرالیسم را نهضت اصلاح دینی میدانند. «در نهضت اصلاح دینى، مرجعیت کلیسا مورد حمله قرار گرفت و رهبر این نهضت «مارتین لوتر» اعلام نمود که پاپ مرجعیت ندارد و هر شخصى کشیش خود میباشد.«مارتین لوتر» با این شعار، نوعى فردگرایى را در دین مطرح نمود که در آن انسان براى فهم دین، نیازى به شخص دیگر ندارد بلکه عقلش مرجعیت نهایى براى او میباشد. از این رو انسان را در فهم دین و چگونگى عمل به آن از هر گونه مرجعیت دینى آزاد نمود و عقل خودِ فرد را به جاى آن نشاند.»<ref>تاریخ شکلگیرى لیبرالیسم، رواق اندیشه 1383 شماره ۳۲، مهدی مشکی</ref> | |||
=== مبانی لیبرالیسم === | === مبانی لیبرالیسم === |