پرش به محتوا

سرگذشت سرهای شهدای كربلا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} پس از جدا كردن سرهاي بني هاشم و آوردن آن‎ها به شام، سرانجا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
{{شروع متن}}  
{{شروع متن}}  
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۵: خط ۶:
پس از شهادت امام حسين(ع) به دستور عمرسعد، سر همه‎ي شهدا را از بدن جدا كردند، به جز دو سر؛ يكي سر حضرت علي اصغر؛ زيرا امام حسين(ع) او را دفن كرد، و دوم سر حرّ بن يزيد رياحي كه خويشان او مانع از بريدن سر او شدند.
پس از شهادت امام حسين(ع) به دستور عمرسعد، سر همه‎ي شهدا را از بدن جدا كردند، به جز دو سر؛ يكي سر حضرت علي اصغر؛ زيرا امام حسين(ع) او را دفن كرد، و دوم سر حرّ بن يزيد رياحي كه خويشان او مانع از بريدن سر او شدند.
به گزارش تاريخ، سرهاي شهدا را بين طوايف مختلف تقسيم كردند تا به كوفه و شام برده، جايزه بگيرند. پس از ورود به كوفه، ابن زياد ـ طبق فرمان يزيد ـ اسرا را به مخفر بن ثعلبه و شمر بن ذي الجوشن سپرد و با وضعي دلخراش به سوي شام روانه كرد و بر اساس برخي روايات، چهل نفر از مأموران، اسيران را با سرها حركت دادند و راه طولاني كوفه تا شام را كه پانزده منزل بود، پيمودند تا به دارالاماره شام رسيدند.<ref>وقعه الطف، ابو مخنف، تحقيق استاد يوسفي غروي، مترجم جواد سليماني، ص۱۹۲ و ۱۹۹، نشر مؤسسه امام خميني، قم.</ref>
به گزارش تاريخ، سرهاي شهدا را بين طوايف مختلف تقسيم كردند تا به كوفه و شام برده، جايزه بگيرند. پس از ورود به كوفه، ابن زياد ـ طبق فرمان يزيد ـ اسرا را به مخفر بن ثعلبه و شمر بن ذي الجوشن سپرد و با وضعي دلخراش به سوي شام روانه كرد و بر اساس برخي روايات، چهل نفر از مأموران، اسيران را با سرها حركت دادند و راه طولاني كوفه تا شام را كه پانزده منزل بود، پيمودند تا به دارالاماره شام رسيدند.<ref>وقعه الطف، ابو مخنف، تحقيق استاد يوسفي غروي، مترجم جواد سليماني، ص۱۹۲ و ۱۹۹، نشر مؤسسه امام خميني، قم.</ref>
و اما اين كه سرانجام سر امام حسين(ع) و ديگر سرها چه شد و در كجا دفن شدند، اختلاف است، كه در ذيل، ابتدا اقوال گوناگون را در مورد محل دفن سر امام حسين(ع) و سپس ساير سرها نقل مي‎كنيم.<ref>اين اقوال از كتاب مقتل الحسين بحر العلوم و تذكره الخواص ابن جوزي و حسين نفس مطمئنه آيه الله عالمي، گرفته شده است.</ref>
و اما اين كه سرانجام سر امام حسين(ع) و ديگر سرها چه شد و در كجا دفن شدند، اختلاف است، كه در ذيل، ابتدا اقوال گوناگون را در مورد محل دفن سر امام حسين(ع) و سپس ساير سرها نقل مي‎كنيم.<ref>اين اقوال از كتاب مقتل الحسين بحر العلوم و تذكره الخواص ابن جوزي و حسين نفس مطمئنه آيه الله عالمي، گرفته شده است.</ref>
۱. برخي از علماي شيعه با استفاده از اخبار و رواياتي كه از ائمه معصومين(ع) رسيده،<ref> وسايل‎الشيعه، شيخ حر عاملي، ج۱۰، باب ۳۳ المزار و مايناسبه.</ref> فرموده‎اند: سر مقدس سيدالشهدا در نجف اشرف، كنار مرقد مطهّر اميرمؤمنان(ع) دفن شده است؛
۱. برخي از علماي شيعه با استفاده از اخبار و رواياتي كه از ائمه معصومين(ع) رسيده،<ref> وسايل‎الشيعه، شيخ حر عاملي، ج۱۰، باب ۳۳ المزار و مايناسبه.</ref> فرموده‎اند: سر مقدس سيدالشهدا در نجف اشرف، كنار مرقد مطهّر اميرمؤمنان(ع) دفن شده است؛
خط ۱۱: خط ۱۳:
۴. گفته شده كه خلفاي فاطمي سر مقدس را از باب الفراديس به عسقلان كه بين شام و مصر است، بردند و از آن‎جا به مصر منتقل كردند و در مشهدي كه معروف است، دفن نمودند كه زيارتگاه علاقه‎مندان است؛
۴. گفته شده كه خلفاي فاطمي سر مقدس را از باب الفراديس به عسقلان كه بين شام و مصر است، بردند و از آن‎جا به مصر منتقل كردند و در مشهدي كه معروف است، دفن نمودند كه زيارتگاه علاقه‎مندان است؛
۵. سر مطهر را به كربلا آوردنده، به بدن مقدس آن حضرت ملحق كردند.
۵. سر مطهر را به كربلا آوردنده، به بدن مقدس آن حضرت ملحق كردند.
سرانجام سرهاي ساير شهدا:
سرانجام سرهاي ساير شهدا:
۱. در باب صغير شام كه قبرستان بسيار بزرگي است، مقبره‎اي است معروف به «مشهد رؤوس شهداء كربلا» كه نام بسياري از شهداي مدفون در آن مقبره، ذكر شده است؛<ref> حسين نفس مطمئنه، محمد علي عالمي، ص۳۶۵، انتشارات هاد، چاپ اول، ۱۳۷۲.</ref>
۱. در باب صغير شام كه قبرستان بسيار بزرگي است، مقبره‎اي است معروف به «مشهد رؤوس شهداء كربلا» كه نام بسياري از شهداي مدفون در آن مقبره، ذكر شده است؛<ref> حسين نفس مطمئنه، محمد علي عالمي، ص۳۶۵، انتشارات هاد، چاپ اول، ۱۳۷۲.</ref>
خط ۱۹: خط ۲۲:
از كلام سيد روشن مي‎شود كه شيعه بر اين باور است كه سر مقدس امام(ع)، به جسد مطهر ملحق شده است.
از كلام سيد روشن مي‎شود كه شيعه بر اين باور است كه سر مقدس امام(ع)، به جسد مطهر ملحق شده است.
سيد اسرار حسيني تنكابني نيز در كتاب «مصائب الهداه»، پس از نقل اقوال، درباره‎ي دفن سر مطهر امام(ع) مي‎گويد: «ليكن خبر حمل كردن امام سجاد(ع) سر مبارك را به كربلا و دفن آن با جسد مطهر، اشهر و اظهر و مؤيد به عقل و نقل است؛<ref>شهيد قاضي، همان، ص۳۳۷، به نقل از مصائب الهداه، طبع تهران، سال ۱۳۳۲ هـ ق.</ref>
سيد اسرار حسيني تنكابني نيز در كتاب «مصائب الهداه»، پس از نقل اقوال، درباره‎ي دفن سر مطهر امام(ع) مي‎گويد: «ليكن خبر حمل كردن امام سجاد(ع) سر مبارك را به كربلا و دفن آن با جسد مطهر، اشهر و اظهر و مؤيد به عقل و نقل است؛<ref>شهيد قاضي، همان، ص۳۳۷، به نقل از مصائب الهداه، طبع تهران، سال ۱۳۳۲ هـ ق.</ref>
در كتاب «مقتل‎الحسين(ع)» آمده است:<ref>مقتل الحسين(ع)، سيد عبد الرزاق مقرم، ص۴۶۹،  انتشارات بصيرتي، قم.</ref> «بر اين كه سرهاي مطهر به كربلا آورده شدند، تصريح وجود دارد و اين تصريح در كتاب‎هاي شيعه و سني از جمله: حبيب السير و نفس‎المهموم، ص۲۵۳، و در روضه الواعظين فتال نيشابوري، ص۱۶۵، و در مثير‎الاحزان ابن نما حلي، ص۵۸، و در لهوف سيد بن طاوس، ص۱۱۲ و در اعلام الوري طبرسي، ص۱۵۱ و در مقتل‎العوالم، ص۱۵۴ و در مناقب ابن شهرآشوب، ج۲ ، ص۲۰۰ و در عجايب المخلوقات قزويني، ص۶۷ و در الاتحاف بحب الاشراف شبراوي، ص۱۲ و ۲۳ و در تذكره الخواص سبط ابن الجوزي، ص۱۵۰ و در الكواكب الدريه شيخ مناوي، ج۱، ص۵۷ و قرطبي نيز اين مطلب را ترجيح داده است،<ref>همان، ص۴۷۰، قم.</ref> و  همچنين در نورالابصار نوشته شبلنجي، ص۱۱۵ چاپ مصر و نيز اسعاف الراغبين علامه شيخ محمد صبّان ـ از علماي اهل سنت ـ در حاشيه نورالابصار، ص۱۶۰  وجود دارد.<ref>همان، شهيد قاضي طباطبايي، ص۳۴۲.</ref>
در كتاب «مقتل‎الحسين(ع)» آمده است:<ref>مقتل الحسين(ع)، سيد عبد الرزاق مقرم، ص۴۶۹،  انتشارات بصيرتي، قم.</ref> «بر اين كه سرهاي مطهر به كربلا آورده شدند، تصريح وجود دارد و اين تصريح در كتاب‎هاي شيعه و سني از جمله: حبيب السير و نفس‎المهموم، ص۲۵۳، و در روضه الواعظين فتال نيشابوري، ص۱۶۵، و در مثير‎الاحزان ابن نما حلي، ص۵۸، و در لهوف سيد بن طاوس، ص۱۱۲ و در اعلام الوري طبرسي، ص۱۵۱ و در مقتل‎العوالم، ص۱۵۴ و در مناقب ابن شهرآشوب، ج۲ ، ص۲۰۰ و در عجايب المخلوقات قزويني، ص۶۷ و در الاتحاف بحب الاشراف شبراوي، ص۱۲ و ۲۳ و در تذكره الخواص سبط ابن الجوزي، ص۱۵۰ و در الكواكب الدريه شيخ مناوي، ج۱، ص۵۷ و قرطبي نيز اين مطلب را ترجيح داده است،<ref>همان، ص۴۷۰، قم.</ref> و  همچنين در نورالابصار نوشته شبلنجي، ص۱۱۵ چاپ مصر و نيز اسعاف الراغبين علامه شيخ محمد صبّان ـ از علماي اهل سنت ـ در حاشيه نورالابصار، ص۱۶۰  وجود دارد.<ref>همان، شهيد قاضي طباطبايي، ص۳۴۲.</ref>
نظريه‎ي تدفين سر مطهر در عسقلان
 
نظريه‌‎ي تدفين سر مطهر در عسقلان
اما درباره‎ي اين قول چهارم كه سر مطهر را خلفاي فاطمي از باب الفراديس در دمشق كه از خزانه‎ي يزيد پيدا كرده و در آن‎جا دفن نمودند و سپس از عسقلان به مصر برده، در قاهره دفن كردند و براي آن نيز بارگاه عظيمي بنا نمودند؛ هم‎چنان‎كه سبط بن جوزي گفته است: «علامه امين عاملي (ره) در لواجع الاشجان اين قول را پذيرفته است و مي‎گويد: بنا به اتفاق مورخان، خلفاي فاطمي مصر، سري از عسقلان قاهره انتقال داده ‎اند و به نام رأس مطهر امام حسين(ع) در آن‎جا دفن كرده‎اند و مشهد بزرگي بالاي آن ساختمان نموده‎اند.»<ref>لواجع الاشجان، علامه امين عاملي، ص۲۴۷، طبع سوم، صيدا، سال ۱۳۵۳ هـ ق.</ref> اما اين كه  «آيا آن سر مطهر، از آن امام حسين(ع) بوده است؟» هرگز روشن و ثابت نشده است؛ به ويژه كه دست سياست و رياست خلفاي فاطمي با آن بازي كرده است و اين كه از انتقال سر مقدس از عسقلان به مصر چه هدف سياسي تأمين مي‎شده، خدا مي‎داند. آيا از ترس صليبي‎ها اين كار را كرده‎اند؟ صليبي‎ها به چه منظوري آن مشهد را خراب مي‎كردند.
اما درباره‎ي اين قول چهارم كه سر مطهر را خلفاي فاطمي از باب الفراديس در دمشق كه از خزانه‎ي يزيد پيدا كرده و در آن‎جا دفن نمودند و سپس از عسقلان به مصر برده، در قاهره دفن كردند و براي آن نيز بارگاه عظيمي بنا نمودند؛ هم‎چنان‎كه سبط بن جوزي گفته است: «علامه امين عاملي (ره) در لواجع الاشجان اين قول را پذيرفته است و مي‎گويد: بنا به اتفاق مورخان، خلفاي فاطمي مصر، سري از عسقلان قاهره انتقال داده ‎اند و به نام رأس مطهر امام حسين(ع) در آن‎جا دفن كرده‎اند و مشهد بزرگي بالاي آن ساختمان نموده‎اند.»<ref>لواجع الاشجان، علامه امين عاملي، ص۲۴۷، طبع سوم، صيدا، سال ۱۳۵۳ هـ ق.</ref> اما اين كه  «آيا آن سر مطهر، از آن امام حسين(ع) بوده است؟» هرگز روشن و ثابت نشده است؛ به ويژه كه دست سياست و رياست خلفاي فاطمي با آن بازي كرده است و اين كه از انتقال سر مقدس از عسقلان به مصر چه هدف سياسي تأمين مي‎شده، خدا مي‎داند. آيا از ترس صليبي‎ها اين كار را كرده‎اند؟ صليبي‎ها به چه منظوري آن مشهد را خراب مي‎كردند.
(اين قول به اهل‎سنت اختصاص دارد و هيچ يك از شيعيان بر آن نيست.)<ref>رجوع شود به همان، لواجع الاشجان، ص۲۴۷، طبع سوم.</ref>
(اين قول به اهل‎سنت اختصاص دارد و هيچ يك از شيعيان بر آن نيست.)<ref>رجوع شود به همان، لواجع الاشجان، ص۲۴۷، طبع سوم.</ref>
خط ۲۶: خط ۳۱:
بر اساس اين قول، اگر اسراي اهل بيت(ع) در اربعين همان سال به كربلا آمده باشند، به يقين سر مطهر را با خود آورده و در كربلا دفن كرده‎اند و دوباره با خودشان به مدينه نبرده‎اند، اين نظريه نيز كه از احوال سني‎ها مؤيد قول مشهور اماميه است كه سر مطهر به كربلا بازگردانيده و با جسد مطهر آن حضرت دفن شده است. فرهاد ميرزا ـ پسر عباس ميرزا ـ در سال ۱۲۹۲ هـ ق، در سفر حج به مصر رفته، و بارگاه «مشهد رأس الحسين )ع)» را در قاهره مي‎بيند و عظمت آن ساختمان در نظر وي جلوه مي‎كند و چون ذهن او را مقام و عظمت امامت گرفته، تصور كرده است كه از جهت بودن رأس مطهر در آن مكان است؛ از اين رو مي‎گويد: قول يافعي را در اين باب صحيح نمي‎دانم.<ref>قمقام زخّار و صمصام بتّار، ص۵۹۲، طبع تهران، سال ۱۳۷۷ هـ ق.</ref>
بر اساس اين قول، اگر اسراي اهل بيت(ع) در اربعين همان سال به كربلا آمده باشند، به يقين سر مطهر را با خود آورده و در كربلا دفن كرده‎اند و دوباره با خودشان به مدينه نبرده‎اند، اين نظريه نيز كه از احوال سني‎ها مؤيد قول مشهور اماميه است كه سر مطهر به كربلا بازگردانيده و با جسد مطهر آن حضرت دفن شده است. فرهاد ميرزا ـ پسر عباس ميرزا ـ در سال ۱۲۹۲ هـ ق، در سفر حج به مصر رفته، و بارگاه «مشهد رأس الحسين )ع)» را در قاهره مي‎بيند و عظمت آن ساختمان در نظر وي جلوه مي‎كند و چون ذهن او را مقام و عظمت امامت گرفته، تصور كرده است كه از جهت بودن رأس مطهر در آن مكان است؛ از اين رو مي‎گويد: قول يافعي را در اين باب صحيح نمي‎دانم.<ref>قمقام زخّار و صمصام بتّار، ص۵۹۲، طبع تهران، سال ۱۳۷۷ هـ ق.</ref>
اما علي جلال در كتاب «الحسين» مي‎گويد: «اماميه و بعضي از اهل سنّت معتقدند كه سر مطهر امام حسين(ع) در كربلا در كنار جسد مدفون است.»<ref>الحسين(ع)، علي جلال، طبع مصر، قاهره سال ۱۳۴۹ هـ ق.</ref> او پس از نقل اقوال درباره‎ي سر مطهر در كتاب ياد شده، نتوانسته است به يكي از آن‎ها، به طور قطع، جزم نمايد و در آخر كلامش گفته است: دفن كردن سر مطهر در دمشق و انتقال از آن‎جا به عسقلان و از عسقلان به قاهره ثابت نشده است.<ref>الحسين(ع)، علي جلال، طبع مصر، قاهره، سال ۱۳۴۹ هـ ق.</ref>
اما علي جلال در كتاب «الحسين» مي‎گويد: «اماميه و بعضي از اهل سنّت معتقدند كه سر مطهر امام حسين(ع) در كربلا در كنار جسد مدفون است.»<ref>الحسين(ع)، علي جلال، طبع مصر، قاهره سال ۱۳۴۹ هـ ق.</ref> او پس از نقل اقوال درباره‎ي سر مطهر در كتاب ياد شده، نتوانسته است به يكي از آن‎ها، به طور قطع، جزم نمايد و در آخر كلامش گفته است: دفن كردن سر مطهر در دمشق و انتقال از آن‎جا به عسقلان و از عسقلان به قاهره ثابت نشده است.<ref>الحسين(ع)، علي جلال، طبع مصر، قاهره، سال ۱۳۴۹ هـ ق.</ref>
بررسي روايات منقول در مدفون شدن سر‎مطهر در حرم اميرالمؤمنين(ع)
بررسي روايات منقول در مدفون شدن سر‎مطهر در حرم اميرالمؤمنين(ع)
در خبر مرفوع ابن اسباط از امام صادق(ع) آمده است:  
در خبر مرفوع ابن اسباط از امام صادق(ع) آمده است:  
خط ۳۸: خط ۴۴:
  ولي اشكال اين روايات در آن است كه هنوز در آن زمان ـ يعني سال ۶۱ هـ.ق. قبر اميرالمؤمنين(ع) مخفي بود؛ بنابر اين، روايت ديگري از امام صادق(ع) كه مي‎فرمايد: «وقتي كه سر مطهر امام را به شام بردند يكي از شيعيان ما آن را دزديد و آورد و در كنار قبر اميرالمؤمنين(ع) دفن كرد.»<ref>شهيد قاضي، همان، ص۳۳۶ ، جواهرالكلام، ج۲۰، ص۹۳.</ref> نمي‎تواند روايت صحيحي باشد و استبعاد اين معني كه يكي از غلامان آن را از شام بدزدد و به نجف آورده، در آن‎جا دفن نمايد، بيشتر روشن مي‎شود و علاوه بر آن اين روايات خلاف نظر مشهور اماميه نيز مي‎باشد.
  ولي اشكال اين روايات در آن است كه هنوز در آن زمان ـ يعني سال ۶۱ هـ.ق. قبر اميرالمؤمنين(ع) مخفي بود؛ بنابر اين، روايت ديگري از امام صادق(ع) كه مي‎فرمايد: «وقتي كه سر مطهر امام را به شام بردند يكي از شيعيان ما آن را دزديد و آورد و در كنار قبر اميرالمؤمنين(ع) دفن كرد.»<ref>شهيد قاضي، همان، ص۳۳۶ ، جواهرالكلام، ج۲۰، ص۹۳.</ref> نمي‎تواند روايت صحيحي باشد و استبعاد اين معني كه يكي از غلامان آن را از شام بدزدد و به نجف آورده، در آن‎جا دفن نمايد، بيشتر روشن مي‎شود و علاوه بر آن اين روايات خلاف نظر مشهور اماميه نيز مي‎باشد.
شيخ حرّ عاملي ـ پس از نقل روايات كه به برخي از آن‎ها اشاره شد ـ كلام سيد بن طاووس را نقل مي‎كند و مي‎فرمايد: «بين عمل اصحاب اماميه و آن روايات، منافاتي وجود ندارد.» شايد عدم منافات بين عمل اماميه و آن روايات، اين باشد كه ممكن است سر مطهر را يا در موقع بردن به شام نزد قبر اميرالمؤمنين(ع) گذارده باشند و يا در مراجعت از آن‎جا، سپس باز گردانيده، در كربلا با جسد مطهر دفن كرده‎اند.
شيخ حرّ عاملي ـ پس از نقل روايات كه به برخي از آن‎ها اشاره شد ـ كلام سيد بن طاووس را نقل مي‎كند و مي‎فرمايد: «بين عمل اصحاب اماميه و آن روايات، منافاتي وجود ندارد.» شايد عدم منافات بين عمل اماميه و آن روايات، اين باشد كه ممكن است سر مطهر را يا در موقع بردن به شام نزد قبر اميرالمؤمنين(ع) گذارده باشند و يا در مراجعت از آن‎جا، سپس باز گردانيده، در كربلا با جسد مطهر دفن كرده‎اند.
مرحوم شيخ الفقها ـ صاحب جواهرالكلام ـ پس از نقل روايات مزبور و كلام سيدبن طاووس كه عمل اماميه مطابق آن است، مي‎فرمايد: «ولعله لامنافاه لامكان دفنه مده ثم نقل الي كربلا»؛ ممكن است سر مطهر مدتي در نجف، نزد اميرالمؤمنين(ع)، دفن شده باشد و پس از آن به كربلا منتقل، و با بدن مطهر دفن شده باشد.» سپس روايتي را نقل كرده كه امام صادق(ع) در نزد قائم مايل در راه غري (نجف) نماز خواند. و از آن حضرت سؤال شد: كه آن چه نمازي بود كه خوانديد؟ فرمود: «اين جا موضع سر مطهر جدم حسين(ع) است كه آن را در اين جا گذاردند.»<ref>جواهر الكلام، ج۲۰، ص۹۳.</ref> ممكن است حقيقت امر در روايات مذكور، سرّي از اسرار باشد كه واقع آن براي ما روشن نشده باشد و براي مصالحي كه در آن زمان وجود داشته، آن احاديث از ائمه(ع) صادر شده است.
مرحوم شيخ الفقها ـ صاحب جواهرالكلام ـ پس از نقل روايات مزبور و كلام سيدبن طاووس كه عمل اماميه مطابق آن است، مي‎فرمايد: «ولعله لامنافاه لامكان دفنه مده ثم نقل الي كربلا»؛ ممكن است سر مطهر مدتي در نجف، نزد اميرالمؤمنين(ع)، دفن شده باشد و پس از آن به كربلا منتقل، و با بدن مطهر دفن شده باشد.» سپس روايتي را نقل كرده كه امام صادق(ع) در نزد قائم مايل در راه غري (نجف) نماز خواند. و از آن حضرت سؤال شد: كه آن چه نمازي بود كه خوانديد؟ فرمود: «اين جا موضع سر مطهر جدم حسين(ع) است كه آن را در اين جا گذاردند.»<ref>جواهر الكلام، ج۲۰، ص۹۳.</ref> ممكن است حقيقت امر در روايات مذكور، سرّي از اسرار باشد كه واقع آن براي ما روشن نشده باشد و براي مصالحي كه در آن زمان وجود داشته، آن احاديث از ائمه(ع) صادر شده است.
افزون بر آن، سندهاي اين روايات نيز درست تنقيح و تصحيح نشده است و مانند «مبارك خباز» كه در كتب رجال از او نامي به ميان نيامده و «يونس بن ظبيان» كه از وضّاعين حديث است از راويان آن اخبارند<ref>شهيد قاضي، همان، ص۳۴۰.</ref> و اين روايات حتماّ در ديدرس علماي شيعه و فقها بوده است، ولي با اين حال نسبت به آن‎ها بي‎اعتنايي كرده، روي گردانيده‎اند.
افزون بر آن، سندهاي اين روايات نيز درست تنقيح و تصحيح نشده است و مانند «مبارك خباز» كه در كتب رجال از او نامي به ميان نيامده و «يونس بن ظبيان» كه از وضّاعين حديث است از راويان آن اخبارند<ref>شهيد قاضي، همان، ص۳۴۰.</ref> و اين روايات حتماّ در ديدرس علماي شيعه و فقها بوده است، ولي با اين حال نسبت به آن‎ها بي‎اعتنايي كرده، روي گردانيده‎اند.
۱۱٬۹۱۳

ویرایش