پرش به محتوا

احکام ارث در آیات ۱۱ و ۱۲ سوره نساء: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۹: خط ۳۹:


* '''ارث پدر و مادر با برادر داشتنِ میت''': اگر میت برادرانی از جانب پدر و مادر یا از جانب پدر داشت، با وجود آنکه خود آن برادران ارثی نمی‌برند، اما سبب می‌شوند که سهم مادر به یک ششم کاهش پیدا کرده و پدر پنج ششم را ارث خواهد برد.
* '''ارث پدر و مادر با برادر داشتنِ میت''': اگر میت برادرانی از جانب پدر و مادر یا از جانب پدر داشت، با وجود آنکه خود آن برادران ارثی نمی‌برند، اما سبب می‌شوند که سهم مادر به یک ششم کاهش پیدا کرده و پدر پنج ششم را ارث خواهد برد.
=== تقسیم ارث بعد از وصیت و پرداخت قرض ===
همه احکامی که در این آیه ذکر شد، در صورتی است که میت وصیتی نکرده باشد یا بدهی بر عهده او نباشد. بنابراین اگر وصیتی کرده یا دیونی دارد، باید نخست به آنها عمل کرد؛ البته انسان فقط می‌تواند نسبت به یک سوم از مال خود وصیت کند و اگر بیش از آن وصیت کند، صحیح نیست، مگر اینکه وارثان اجازه دهند.
=== مصالح را خدا می‌داند ===
در پایان این آیه خداوند به موضوع مهمی اشاره می‌فرماید و آن اینکه شما نمی‌دانید پدران و فرزندان‌تان کدامیک بیشتر به نفع شما هستند. یعنی قانون ارث بر اساس مصالح واقعی بشر استوار شده و تشخیص این مصالح به دست خداست، زیرا انسان آنچه را مربوط به خیر و صلاح اوست، در همه جا نمی‌تواند تشخیص دهد. ممکن است بعضی گمان کنند پدران و مادران بیشتر به نیازمندی‌های‌شان پاسخ می‌گویند، بنابراین باید در ارث بر فرزندان مقدم باشند و ممکن است جمعی عکس این را فکر کنند. از این رو اگر قانون ارث به دست مردم می‌بود، هزار گونه هرج و مرج و نزاع در آن واقع می‌شد، اما خدا که حقایق امور را آن چنان‌که هست می‌داند، قانون ارث را بر نظام ثابتی که خیر بشر در آن است، مقرر کرده است.


== سهم ارث در دیگر طبقات ==
== سهم ارث در دیگر طبقات ==
خط ۵۲: خط ۴۶:


* '''ارث زن از شوهر''': سهم زنان از ارث شوهر متوفای خود، در صورتی که آن شوهر فرزندی نداشته باشند (چه از این زن و چه از زن دیگر)، یک چهارم میراث است؛‌ ولی اگر شوهر فرزندی داشته باشد، یک‌هشتم از آنِ همسرش خواهد بود.
* '''ارث زن از شوهر''': سهم زنان از ارث شوهر متوفای خود، در صورتی که آن شوهر فرزندی نداشته باشند (چه از این زن و چه از زن دیگر)، یک چهارم میراث است؛‌ ولی اگر شوهر فرزندی داشته باشد، یک‌هشتم از آنِ همسرش خواهد بود.
:در دو بخش ارث شوهر از زن و ارث زن از شوهر،
نکته: بر اساس قاعده تا وقتی یک نفر از طبقه اول وجود دارد، به افراد طبقه بعد از او ارث نمی‌رسد. زن و شوهر از این قاعده استثنا شده و با همه طبقات همراه هستند؛ بنابراین با وجود فرزند زن و شوهر نیز ارث برده و آنها مانع ارث بردن طبقات بعد از خود نیز نیستند. اگر میت وارثی جز همسر نداشته باشد، سهم خود را بر اساس «فرض» و بقیه مال را بر اساس «ردّ» مالک خواهد شد.
بر اساس قاعده تا وقتی یک نفر از طبقه اول وجود دارد، به افراد طبقه بعد از او ارث نمی‌رسد. زن و شوهر از این قاعده استثنا شده و با همه طبقات همراه هستند؛ بنابراین با وجود فرزند زن و شوهر نیز ارث برده و آنها مانع ارث بردن طبقات بعد از خود نیز نیستند.
* '''ارث کلاله''':  کلاله فردی است که فرزند یا پدر و مادر نداشته و برادر یا خواهری داشته باشد.<ref>راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ قرآن الکریم، بیروت، دارالقلم، چاپ اول، ۱۴۱۲، ص۷۱۹.</ref> بر اساس آیه ۱۲ سوره نساء، اگر کلاله یک یا دو خواهر و برادر مادری داشته باشد، هر یک از آن دو یک ششم ارث می‌برند. اگر سه یا بیشتر برادر و خواهر مادری داشته باشد، مجموعا یک سوم ارث می‌برند.
:اگر میت وارثی جز همسر نداشته باشد، سهم خود را بر اساس «فرض» و بقیه مال را بر اساس «ردّ» مالک خواهد شد.


* '''ارث کلاله''':  اگر مرد یا زنی که از دنیا رفته‌اند و دیگران از او ارث می‌برند، کلاله<ref>کَلَالَه: اسمی است برای کسانی که وارثانی به جز فرزند و پدر و مادر دارند. رک: راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ قرآن الکریم، بیروت، دارالقلم، چاپ اول، ۱۴۱۲، ص۷۱۹.</ref> باشد یعنی فرزند یا پدر و مادر نداشته باشند و او برادر یا خواهری داشته باشد، هر یک از آن دو یک ششم ارث می‌برند و اگر بیش از این باشند، در یک سوم باقی‌مانده ارث مشارکت دارند: (وَإِنْ کَانَ رَجُلٌ یورَثُ کَلَالَه أَوِ امْرَأَه وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِکُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ کَانُوا أَکْثَرَ مِنْ ذَلِکَ فَهُمْ شُرَکَاءُ فِی الثُّلُثِ).
=== تقسیم ارث بعد از وصیت و پرداخت قرض ===
همه احکامی که در این آیه ذکر شد، در صورتی است که میت وصیتی نکرده باشد یا بدهی بر عهده او نباشد. بنابراین اگر وصیتی کرده یا دیونی دارد، باید نخست به آنها عمل کرد؛ البته انسان فقط می‌تواند نسبت به یک سوم از مال خود وصیت کند و اگر بیش از آن وصیت کند، صحیح نیست، مگر اینکه وارثان اجازه دهند.


خدای متعال باز هم بر این نکته تأکید می‌فرماید که این تقسیم پس از انجام وصیتی است که بدان سفارش شده یا دینی که باید پرداخت شود صورت می‌پذیرد، البته همانگونه که قبلاً ذکر شد وصیت نباید به گونه‌ای باشد که موجب متضرر شدن وارث گردد: (مِنْ بَعْدِ وَصِیه یوصَی بِهَا أَوْ دَینٍ غَیرَ مُضَارٍّ)
خدای متعال باز هم بر این نکته تأکید می‌فرماید که این تقسیم پس از انجام وصیتی است که بدان سفارش شده یا دینی که باید پرداخت شود صورت می‌پذیرد، البته همانگونه که قبلاً ذکر شد وصیت نباید به گونه‌ای باشد که موجب متضرر شدن وارث گردد: (مِنْ بَعْدِ وَصِیه یوصَی بِهَا أَوْ دَینٍ غَیرَ مُضَارٍّ)
=== مصالح را خدا می‌داند ===
در پایان این آیه خداوند به موضوع مهمی اشاره می‌فرماید و آن اینکه شما نمی‌دانید پدران و فرزندان‌تان کدامیک بیشتر به نفع شما هستند. یعنی قانون ارث بر اساس مصالح واقعی بشر استوار شده و تشخیص این مصالح به دست خداست، زیرا انسان آنچه را مربوط به خیر و صلاح اوست، در همه جا نمی‌تواند تشخیص دهد. ممکن است بعضی گمان کنند پدران و مادران بیشتر به نیازمندی‌های‌شان پاسخ می‌گویند، بنابراین باید در ارث بر فرزندان مقدم باشند و ممکن است جمعی عکس این را فکر کنند. از این رو اگر قانون ارث به دست مردم می‌بود، هزار گونه هرج و مرج و نزاع در آن واقع می‌شد، اما خدا که حقایق امور را آن چنان‌که هست می‌داند، قانون ارث را بر نظام ثابتی که خیر بشر در آن است، مقرر کرده است.


در پایان برای تأکید می‌فرماید: (وَصِیَّه مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ‏) این توصیه‌ای است الهی که باید محترم شمرده شود، زیرا خداوند به منافع و مصالح شما آگاه است که این احکام را مقرر داشته و نیز از نیات وصیت کنندگان آگاه می‌باشد، در عین حال «حلیم» است و کسانی را که بر خلاف فرمان او رفتار می‌کنند فوراً مجازات نمی‌نماید.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ه‍. ش، ج‏۳، ص۲۹۸.</ref>
در پایان برای تأکید می‌فرماید: (وَصِیَّه مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ‏) این توصیه‌ای است الهی که باید محترم شمرده شود، زیرا خداوند به منافع و مصالح شما آگاه است که این احکام را مقرر داشته و نیز از نیات وصیت کنندگان آگاه می‌باشد، در عین حال «حلیم» است و کسانی را که بر خلاف فرمان او رفتار می‌کنند فوراً مجازات نمی‌نماید.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ه‍. ش، ج‏۳، ص۲۹۸.</ref>
automoderated
۶٬۳۴۱

ویرایش