۱٬۴۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
اما در مورد قسم سوم از مطالب مذکور در روایات که ظاهر آن مخالف برخی از اصول است اما میتوان آنرا تأویل نمود و مواردی از آن نیز در سؤال بوده است که چگونه انسانهایی که هنوز به عالم ماده نیامدهاند در بهشت یا جهنم بودهاند؟ جواب آن است که آنچه را که بعدا اتفاق خواهد افتاد صورتی از آن را به پیامبر نشان دادند مثلاً منظره اهل بهشت و اهل جهنم را که بعداً واقع میشود خداوند آنها را با صورت ملکوتیهشان به آن حضرت نشان داد.<ref>دستغیب شیرازی، سید عبدالحسین، معراج (تفسیر سوره نجم)، تهران، انتشارات گلی، چاپ اول، ۱۳۶۲، ص۵۳.</ref> و این نکته را در نظر داشت که انسانها قبل از آمدن به دنیا و این منشأ وجودی، منشأ وجودی دیگری داشتهاند که عالم ذر و میثاق الهی را میتوان گواهی روشن بر این امر دانست. اینکه خداوند بتواند آن منشأ وجودیِ قبل از ماده انسانها را به پیامبرش ارایه کند امری ممکن و پذیرفتنی خواهد بود.<ref>تفسیر جامع، ج۴، ص۷۹.</ref> آری خداوند طبق آیه قرآن خواست آیات بزرگ الهی اش را بر او بنمایاند. | اما در مورد قسم سوم از مطالب مذکور در روایات که ظاهر آن مخالف برخی از اصول است اما میتوان آنرا تأویل نمود و مواردی از آن نیز در سؤال بوده است که چگونه انسانهایی که هنوز به عالم ماده نیامدهاند در بهشت یا جهنم بودهاند؟ جواب آن است که آنچه را که بعدا اتفاق خواهد افتاد صورتی از آن را به پیامبر نشان دادند مثلاً منظره اهل بهشت و اهل جهنم را که بعداً واقع میشود خداوند آنها را با صورت ملکوتیهشان به آن حضرت نشان داد.<ref>دستغیب شیرازی، سید عبدالحسین، معراج (تفسیر سوره نجم)، تهران، انتشارات گلی، چاپ اول، ۱۳۶۲، ص۵۳.</ref> و این نکته را در نظر داشت که انسانها قبل از آمدن به دنیا و این منشأ وجودی، منشأ وجودی دیگری داشتهاند که عالم ذر و میثاق الهی را میتوان گواهی روشن بر این امر دانست. اینکه خداوند بتواند آن منشأ وجودیِ قبل از ماده انسانها را به پیامبرش ارایه کند امری ممکن و پذیرفتنی خواهد بود.<ref>تفسیر جامع، ج۴، ص۷۹.</ref> آری خداوند طبق آیه قرآن خواست آیات بزرگ الهی اش را بر او بنمایاند. | ||
'''مشاهده اشخاص بهشتی و جهنمی توسط پیامبر در معراج و مسئله جبر''' | |||
اما پاسخ اینکه آیا دانستن این که کدام افراد بهشتی و کدام جهنمی اند موجب جبر میشود یا کاملاً با اختیار انسان سازگار است، این است که این امر جبر نیست و منافاتی با اختیار انسان ندارد. آیات متعددی از قرآن از جمله آیه شریفه: {{قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَه فِی الأرْضِ وَلا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلا فِی کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ<ref>حدید/۲۳.</ref> (هیچ مصیبتی در زمین و نه در وجود شما روی نمیدهد مگر اینکه همه آنها قبل از آنکه زمین را بیافرینیم در لوح محفوظ ثبت است و این امر برای خدا آسان است)، دلالت بر این دارد که مرتبه علم الهی مقدم بر مرتبه وقوع امور است و کیفیت وقوع امر در لوح محفوظ ثبت شده است اما باید دانست که این دانستن الهی و ثبت در آن کتاب به معنای جبری بودن آن امور نیست؛ چون حوادث همانگونه که واقع میشوند ثبت شدهاند؛ بنابراین در مورد آنچه که با اختیار ما انجام میشود ثبت شده است که این با اختیار واقع میشود و صرف اینکه خدا میداند که شخصی در وقت معینی فلان کار را انجام میدهد و در اثر این کارها مثلاً دچار فلان سرنوشت میشود و حتی آن را به کسانی مثل پیامبرش اعلام میکند موجب جبر نمیشود. علت آن این است که خدا میداند که این عمل با اختیار خود فرد انجام میگیرد و این بدان جهت است که حیثیت علم حیثیت نمایش واقعیت به همان صورت که هست میباشد نه تغییر واقعیت.<ref>فقیهی، سید احمد، خداشناسی، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۱، ص۱۲۴.</ref> | اما پاسخ اینکه آیا دانستن این که کدام افراد بهشتی و کدام جهنمی اند موجب جبر میشود یا کاملاً با اختیار انسان سازگار است، این است که این امر جبر نیست و منافاتی با اختیار انسان ندارد. آیات متعددی از قرآن از جمله آیه شریفه: {{قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَه فِی الأرْضِ وَلا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلا فِی کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ<ref>حدید/۲۳.</ref> (هیچ مصیبتی در زمین و نه در وجود شما روی نمیدهد مگر اینکه همه آنها قبل از آنکه زمین را بیافرینیم در لوح محفوظ ثبت است و این امر برای خدا آسان است)، دلالت بر این دارد که مرتبه علم الهی مقدم بر مرتبه وقوع امور است و کیفیت وقوع امر در لوح محفوظ ثبت شده است اما باید دانست که این دانستن الهی و ثبت در آن کتاب به معنای جبری بودن آن امور نیست؛ چون حوادث همانگونه که واقع میشوند ثبت شدهاند؛ بنابراین در مورد آنچه که با اختیار ما انجام میشود ثبت شده است که این با اختیار واقع میشود و صرف اینکه خدا میداند که شخصی در وقت معینی فلان کار را انجام میدهد و در اثر این کارها مثلاً دچار فلان سرنوشت میشود و حتی آن را به کسانی مثل پیامبرش اعلام میکند موجب جبر نمیشود. علت آن این است که خدا میداند که این عمل با اختیار خود فرد انجام میگیرد و این بدان جهت است که حیثیت علم حیثیت نمایش واقعیت به همان صورت که هست میباشد نه تغییر واقعیت.<ref>فقیهی، سید احمد، خداشناسی، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۱، ص۱۲۴.</ref> |
ویرایش